سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شیطان پرستی وشناخت شیاطین2

شیطان پرستان به دنبال این اهداف هستند :

- رواج فرهنگ ضد ارزشی
- ضدیت با دین
- جعل تاریخ قیام و شهادت و رسالت پیامبران و نقش شیطان در جامعه بشری
- ترویج و اشاعه فساد ، فحشا ، بی بندوباری ، اعتیاد به مواد مخدر و داروهای روان گردان و الکل .
- جلوگیری از سازندگی فردی و اجتماعی .
- حساسیت زدایی از فساد و فحشا و هتک حرمت به اسلام .
- پوچگرایی ( نیهیلیسم ).
- افزایش جرایم سازمان یافته و به خطر انداختن امنیت اجتماعی .
- انجام فعالیت های خرابکارانه و جاسوسی در جهت اهداف صهیونیسم و آمریکا
-رواج بیماریهای روحی روانی و جسمی مانند ایدز و افسردگی و در نهایت کاهش نیروهای جوان و آینده ساز جامعه(شهاب نیوز ، 1387 )


ضرورت تحقیق :
نماد شیطان پرستی از صلیب شکسته و ستاره پنج پر گذشته و دیگر، نماد آن کشتن کورکان و نوشیدن خون آنان ، خوردن ادرار و مدفوع و نوشیدن مشروبات اللکی در جمجمه است . شیطان پرستی یکی از بزرگترین تهاجمات فرهنگی است که نسل جوان و ناآگاه جامعه را هدف قرار داده تا با به ابتذال کشاندن آنها ، این سرمایه بزرگ جامعه را به افرادی پوچ و بی هدف تبدیل نمایند که توانی برای دفاع از فرهنگ و آداب و رسوم دینی و مذهبی خود را نداشته باشند و با انداختن آنان به دام انواع و مواد مخدر و داروهای روان گردان آنها را افرادی سست و بی فایده تبدیل نمایند که به مانند عروسک خیمه شب بازی سر نخ انان را به دست گیرند و با رها نمودن آن نخ ، این افراد را به جسمی بیجان و بی مایه تبدیل می شوند .
بیان علل و پیامدها :
خانواده مهمترین نهاد اجتماعی جهت رشد ارزشهای اسلامی و اخلاقی و پرورش شخصیت و می توان مهمترین علل گرایش به سمت معضلات اجتماعی را در خانواده جستجو کرد :
خانواده نهادی است که شدت ، عمق و گستردگی روابط و تعاملات در آن از هر جای دیگری بیشتر است . همه مردم خانواده را نهادی پر از صمیمیت ، دوستی و امن ، که آسایش اعضا را تامین می کند ، تصور می نمایند. نهادی که ما را قادر می سازد از ناملایمات زندگی بگریزیم . خانواده مرکب از گروهی از افراد است که از طریق خون یا فرزند خواندگی به یکدیگر مربوط و منسوب بوده و برای مدتی طولانی و نامشخص با هم زندگی می کنند . در بین تمامی نهادها ، سازمانها و تاسیسات اجتماعی خانواده نقش و اهمیتی خاص و بسزا دارد . تمامی افراد مصلحت اندیش و حتی رویاگرایان بر خانواده و اهمیت حیاتی آن بر جامعه تاکید ورزیده اند . بی هیچ شک و تردید هیچ یک از آسیب های اجتماعی بدون تاثیر از خانواده پدید نیامده است . نهاد خانواده زمانی می تواند کارکرد خودش را به درستی انجام دهد که دچار نابسامانی و آشفتگی نباشدو خشونت از عواملی است که سلامت و امنیت خانواده را تهدید می کند . خشونت خانوادگی یا خشونت علیه زنان و کودکان در خانواده شایع ترین شکل خشونت خانگی است، که بنیان این نهاد اجتماعی را ویران می سازد و خانواده نمی تواند نقش سازندگی خود را انجام دهد( شهلا اعزازی ، 1387).
خشونت خانگی علیه زنان و نوجونان و جوانان ، عدم توجه به نیاز و مشکلات آنان و ایجاد محیطی رعب آور برای فرزندان پیامدهای اجتماعی وخیمی داشته و ممکن است مسائلی را برای آنان بوجود آورد که گاهی جبران ناپذیر و گاهی نیز رفع آن بسیار دشوار است .یکی از این معضلات فرار جوانان و نوجوانان از خانه و گرفتار شدن آنان در دام انحرافات اجتماعی و قاچاقچیان فساد است( شهلا اعزازی ، 1387).
فرار از خانه از جمله رفتارهای ناسازگارانه ای است که از کودکان ، نوجوانان و جوانان سر می زند . اگر چه در نگاه اول فرار پدیده ای فردی به نظر می رسد ولی با توجه به پیامدهای وخیم آن برای جامعه باید از جمله آسیبهای اجتماعی بحساب آورد . فرار از منزل به عنوان یکی از معضلات خانوادگی و اجتماعی فراگیر در سطح جهان مطرح است . در ایران نیز در سالهای اخیر کارشناسان و رسانه ها نسبت به بحرانی شدن این مساله هشدار داده اند زیرا تعداد دختران فراری به گونه ای نگران کننده افزایش یافته است. از لحاظ قانونی هر کودک یا نوجوان کمتر از 18 سال که بدون رضایت و اجازه والدین یا ولی قانونی محل زندگی خود را ترک کند بزهکار شناخته شده و رفتار او ناسازگاری تلقی می شود فرار را می توان نوعی مخالفت نوجوانان و جوانان در مقابل افراد با نفوذی مانند والدین ، خواهر و برادر بزرگتر و نیز نوعی رفتار ناهنجار از جانب نوجوان و جوان دانست.بر این اساس ترک خانه و نهایتا گرفتاری در دام بزه و فحشا یکی از پیامدهای جبران ناپذیر نابسامانی و تشنج در کانون خانواده است( شهلا اعزازی ، 1387).
خشونت خانگی معضل اجتماعی جدیدی نیست . در سده های میانه و اوایل صنعتی شدن ، خشونت نسبت به زنان یک جنبه متداول ازدواج بود . خشونت علیه زنان در خانه گاهی جزئی تصور می شد ، اما شواهد و مدارک از پناهگاههای زنان مضروب شده خلاف آنرا نشان می دهد( شهلا اعزازی ، 1387).
خشونت علیه زنان به هیچ وجه خاص جوامع عقب افتاده یا جوامع مسلمان نیست ، در پیشرفته ترین کشورهای جهان ، زنان و کودکان از تبعات و عوارض ناشی از خشونت ، بخصوص در زندگی خانوادگی رنج می برند و آزارهای جسمانی و جنسی و روانی نتنها تندرستی ، سلامت عقلانی ، تعادل عاطفی و روانی آنها را به خطر می اندازد بلکه جامعه را نیز متضرر می سازد( شهلا اعزازی ، 1387).
خشونت خانوادگی پدیده ای جدید نیست اما توجه به آن به عنوان مساله ای اجتماعی، جدید است. در کشورهای غربی از حدود 30سال پیش و در ایران از چند سال پیش نگاه افراد متخصص به این پدیده جلب شده است . در حال حاضر ، در ایران بسیاری از آسیب ها و مسائل اجتماعی در رابطه با خانواده وجود دارد از جمله این مسائل می توان به مشکل دختران فراری و افزایش خودکشی و خودسوزی در میان زنان و افزایش طلاق و خشونت های خانوادگی اشاره کرد . در نقاط مختلف دنیا بین 16 تا 25 درصد از زنان با خشونت های جسمی توسط شرکای زندگیشان در رنج بوده و حداقل یک زن در طول زندگی خود مورد تجاوز یا در معرض آن قرار گرفته اند ( شهلا اعزازی ، 1387).
به گزارش سازمان ملل ، از هر سه زن در جهان ، یک نفر در طول زندگی خود ، قربانی خشونت و تبعیض شده یا مورد تجاوز به عنف قرار می گیرند.
نتایج پژوهش ها حاکی از آنست که احتمال ضرب و جرح ، تجاوز و قتل زنان توسط همسرانشان ، بیش از هر کس دیگری است.
پیامد های ناشی از خشونت خانگی:
نتیجه خشونت خانوادگی نه فقط باعث ایجاد مشکلات فردی بلکه باعث مشکلات اجتماعی و تشدید روابط اقتداری در جامعه خواهد شد ، که در خانواده ها انعکاس خواهد یافت . بررسی مشکلات خانواده بدون توجه به ساختار اجتماعی که بوجود آورنده روابط خانوادگی است به نتیجه مطلوب نخواهد رسید( شهلا اعزازی ، 1387).
آن چیزی که اهمیت خشونت خانگی علیه زنان را مشخص می کند ، وجود رفتار خشونت آمیز در میان افرادی است که طبق باور عمومی ، به یکدیگر علاقه دارند و روابط میان آنها بر پایه محبت و صمیمیت شکل گرفته است( شهلا اعزازی ، 1387).
بد رفتاری و شکنجه های بدنی بر رشد زنان تاثیر می گذارد و تحقیر و خوار کردن آنها در نهایت به عجز و ناتوانی در تصمیم گیری منتهی می شود و توانمندی را از زن ساقط می کند ، در نتیجه زنان قربانی نتنها توانائی اداره سرپرستی فرزندان و خانه و خانواده خود را ندارند ، بلکه از مشارکت در ابراز عقیده در تصمیم گیری های سرنوشت ساز اجتماعی نیز محروم می مانند( شهلا اعزازی ، 1387).
تاثیر خشونت تنها به فرد قربانی محدود نمی گردد و بر افراد دیگر ، سازمانها ، نهادها و در نهایت کل جامعه تاثیر می گذارد . تاثیر اعمال خشونت آمیز بر یک فرد بطور شعاعی در جامعه پخش می گردد و افراد دیگر را نیز در بر می گیرد و پدیده ای بنام گردش خشونت بوجود می آورد که خشونت را در جامعه همیشگی می کند. اعمال خشونت خانوادگی باعث تعداد زیادی از مرگ و میر ها در خانواده شده است و بخصوص عده زیادی از نوزادان به دست خانواده خود کشته شده اند . بر اساس گزارش بهزیستی کشور (1381) 70 درصد کودک آزاری هاتوسط والدین و بعضا بدست نامادری ، 66 درصد توسط مردان و 25 درصد نیز مربوط به خانواده های طلاق و خشونت است. ویژگی بسیار مهمی که در اثر اعمال خشونت به چشم می خورد پدیده جاودانی شدن خشونت است. احتمال دارد افرادی که در خانواده به سوئ رفتار مواجه بودند بیشتر از افراد معمولی در بزرگسالی به عنوان قربانیان خشونت مطرح شوند ، یعنی در شرایطی کاملا متفاوت با شرایط قبلی ، باز هم اعمال خشونت آمیز تحمل کنند . از طرف دیگر احتمال اینکه افراد تحت خشونت، خود به عامل خشونت تبدیل شوند نیز بسیار زیاد است . بنابراین بر اثر اعمال خشونت در خانواده ، احتمال زیادی وجود دارد که افراد ، هم به قربانی و هم به عامل خشونت تبدیل گردند. تدبیرهای موجود برای حل این مشکل عظیم اجتماعی یعنی خشونت مردان علیه زنان وکودکان و پیامدهای آن کارساز نیست و باید به گونه ای بنیادی تر به دنبال شناسائی سرچشمه های نابرابری ها بود.
علل و عوامل خشونت خانگی:
خشونت خانگی علیه زنان از دید منتقدان فمینیست پوشیده نمانده است . از منظر آنها جامعه شناسی، زیر سلطه مردانه و دانش مردانه است که در آن مسائی مردانه بررسی می شود اما مسائل و مشکلات زنان در حاشیه باقی می ماند . بنابراین نتنهااز نظریه های جامعه شناسی ، که روشهای تحقیق آن نیز برای بررسی های مربوط به زنان نامناسب است ، باید استفاده نمود، بلکه برای شناخت موقعیت زنان در جامعه باید از روش درون فهمی با سوژه نیز استفاده کرد( شهلا اعزازی ، 1387).
در کشور ما نیز افراد متعددی به تحقیق و مطالعه در این زمینه پرداخته اند که با اهمیت ترین آنها عبارتند از : کتاب پژوهشی درباره خشونت علیه زنان در ایران از مهرانگیز کار و مقالات ایشان ، کتاب «خشونت خانوادگی» ( زنان کتک خورده ) از شهلا اعزازی که پژوهشی در شهر تهران می باشد و چندین مقاله دیگر از ایشان.
مهرانگیز کار در کتاب پژوهشی خود در باره خشونت علیه زنان ضمن ارائه تعریفی جامع از انواع خشونت پنهان و آشکار علیه زنان و اشکال مختلف فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی این خشونت ها که بخشی ریشه در فرهنگ و سنت دارد و بخشی حاصل تداوم تبعیض علیه زنان در ساختار حقوقی ، اقتصادی و سیاسی جامعه است ، بر این نظر است که شاید تداوم خشونت در ساختارهای غیر فرهنگی نیز خود برآیندی از ساختار فرهنگی است که مردم و جامعه را بجای اینکه برآشوبند ، وادار به پذیرش این اشکال از خشونت می کند . در عین حال نویسنده در همان آغاز کتاب با تاکید بر این نکته که خشونت علیه زنان به هیچ وجه خاص جوامع عقب افتاده یا جوامع اسلامی نیست ، اضافه می کند در پیشرفته ترین کشورهای جهان ، زنان و کودکان از تبعات و عوارض ناشی از خشونت ، بخصوص در زندگی خانوادگی رنج می برندو آزارهای جسمی و جنسی و روانی نتنها تندرستی ، سلامت عقل ، تعادل عاطفی و روانی آنها را به خطر می اندازد ، بلکه دولتها را با مشکلات گوناگون اقتصادی ، فرهنگی و خدماتی درگیر می کند و موجب بسیاری از معضلات اجتماعی از جمله فرار از خانه و تمایل به سمت قاچاقچیان فساد ، فرقه های انحرافی و مراکز فساد و فحشا می شود.
شهلا اعزازی در کتاب «خشونت خانوادگی زنان کتک خورده» سه مبحث کلی را مورد بررسی قرار می دهد. داده های نظری و تجربی نشان می دهند که مهمترین عامل عادی شدن خشونت در خانواده ها بی قدرتی زنان و وابستگی آنها به مردان است. از این رو افزایش قدرت زنان مهمترین عامل برای مقابله و قطع خشونت مردان است. با وجود کلیه مشکلات که برای بررسی پدیده خشونت خانوادگی وجود داشت و هنوز هم وجود دارد ، حداقل در آمریکا از دهه 80 ، بررسی های متعددی صورت گرفت و در حین انجام این بررسی ها ، که از آن تحت عنوان مرحله توجیه نام می برند ، برای پیشبرد روشهای تحقیق کوشش بسیاری صورت گرفت ، اما مشکلات اساسی ناشی از ذات پدیده هنوز هم مطرح است.
مشکلات اساسی مربوط به بررسی های خشونت خانوادگی در دومفهوم خانواده و خشونت مطرح می شود . در اکثر فرهنگ ها و جوامع ، ازدواج و خانواده نشان دهنده محیطی خصوصی است که به روی افراد غریبه ، و به خصوص محققان ، بسته است. بسیاری از ویژگی ها و روابط درون خانواده ، به منزله روابط و ویژگی های خصوصی در نظر گرفته می شود و تمایلی به اظهار آنها به دیگران وجود ندارد . از جمله مسائل خصوصی می توان میزان درآمد ، چگونگی روشهای تربیتی فرزندان یا نوع مذهب نام برد . با اینکه تمایل چندانی به ابراز واقعیت در مورد این سوالات وجود ندارد ، اگر در تنظیم سوالات دقت کافی به عمل آید ، امکان پاسخگوئی وجود دارد. سوالات مربوط به چگونگی روابط جنسی و همچنین وجود خشونت در خانواده معمولا با واکنش منفی اعضا روبرو می شود . این مفاهیم در محیط خانواده ، به دور از چشم دیگران و به دور از چشم محققان ، وجود دارند و تمایلی به بیان و تشریح آنها هم دیده نمی شود . بدین ترتیب ، در بسیاری از موارد ، محقق ناچار است راه خود را در تاریکی بیابد.
رفتارهای ناپسند پدران و مادران و عدم توجه به امیال ، خواسته ها و نیاز های آنان و ایجاد محیطی ناامن از لحاظ روحی روانی و جسمی و تحریکات دوست نماها و ایجاد کردن محیطی آرمانی در خارج از خانه در ذهن جوانان، موجب فرار جوانان از خانه و خانواده می گردد. کودکان به علت ویژگیهائی که از نظر سنی دارند بسیار آسیب پذیر هستند و نیاز به حمایت و مراقبت دارند. اما گاهی بزرگسالان به علل مختلف به جای حمایت و مواظبت از کودکان آنان را مورد آزار و اذیت قرار می دهند.کودک آزاری شامل رفتارهائی است که توسط افراد دیگر خصوصا بزرگسالان نسبت به کودکان انجام می گیرد و به نوعی به سلامت جسمی و روانی کودکان آسیب می رساند . رفتارهائی که به صورت تصادفی انجام می شود کودک آزاری بحساب نمی آید . مانند اینکه کودکی به علت تصادف با اتومبیل دچار نقص جسمی شود( شهلا اعزازی ، 1387).



[ دوشنبه 91/3/8 ] [ 11:17 عصر ] [ جلال ]

نظر

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه