سفارش تبلیغ
صبا ویژن
« شجره ملعونه سلمان رشدی »

« شجره ملعونه سلمان رشدی »



مادر هرزه و مسلمان آزار

«وانیتا» دختری بود از اهالی هندوستان.کارش همنوایی با نوازندگان موسیقی و رقص و پایکوبی برای تماشاچیان بود.کاردیگروانیتا علاوه برمطربی اهانت به مسلمانان نیز بود.

وانیتا بابت هتاکی و ازار و اذیت مسلمانان از فرماندار شهر بمبئی پول می گرفت.زمانی که هندوستان مستعمره ی انگلستان بود"لرد ویلیام " فرماندار شهر بود.او با دیدن وانیتاعاشقش شده و او را دعوت به کاخ خود کرد.وانیتا سوار بر کالسکه وارد قصر شد و دیگر بیرون نیامد.

بعد از مدتی لرد را به انگلستان فرا خواندند واو به خاطر اینکه پدر همسرش مرد با نفوذی بود نمی توانست وانیتا را با خودش ببرد. وانیتا در هندوستان ماند و زمانی که در بیمارستان فرزند خود را به دنیا اورد مرد.

یکی از دوستان وانیتا بچه رادرمسجدمسلمانان رها کرد.مردی به نام "صفدر"به قصد اینکه این کودک را مسلمان بار بیاورد او را به خانه برد و بزرگ کرد.او نام کودک را "سلمان" گذاشت.

شرارت دوران نوجوانی

سلمان پسری سیزده ساله بود.پدر خوانده اش به خاطر شرارت های او سیزده باراز سوی پلیس احضار شد.در همین ایام همسر لرد ویلیام درگذشت و چون او فرزندی نداشت لرد به یاد فرزند وانیتا افتاد.سلمان بعد از اینکه فهمید پسر یک انگلیسی است خوشحال شد و به انگلستان رفت.

جوانی و همجنس بازی

او در پانسیون" مادام روزا" درس می خواند .در انجا باپسری به نام "عمر" از مصر اشنا شد.سلمان و عمر به اندازه ای به هم علاقه مند شدند که تصمیم گرفتند با هم ازدواج کنند،ولی هیچ راهی برای این کار در هیچ یک از ادیان وایین ها پیدا نکردند.مادام روزا وقتی فهمید به پدر عمر اطلاع داد. پدر عمر که یک ژنرال مصری بود بعد شنیدن این مطلب عمر را به مصر برد و او هم خودسوزی کرد.سلمان که به خاطرمرگ عمربسیار ناراحت شده بود تصمیم گرفت به همه ی ادیان و مذاهب و عقاید دهن کجی کند.

نخستین کتاب او"گریموس"بود.او در این کتاب به نوعی به عقاید مردم هندوستان هتاکی کرده بود.او در در سن 27 سالگی با یک دختر انگلیسی ازدواج کرد و بعد از 11 سال از او جدا شد. کتاب دیگرش رابه نام"بچه های نیمه شب" برای زیر سوال بردن مبارزات استقلال طلبانه ی مردم هند نوشت.

رمان "شرم" او کتابی است که نهضت و فرهنگ اسلامی و بومی این منطقه را مورد حمله قرارداده است.

کتاب چهارم او"یوزپلنگ" نام داشت که بازدوبندسیاسی وتقابل با اعتقاد های مردم نیکاراگوئه نگاشته شد.

در نهایت سلمان در سن 41سالگی کتاب "ایات شیطانی" را نوشت.رشدی در این کتاب مدعی شد که وحی الهی بر حضرت محمد(صلی الله علیه واله) حقیقت نداشته وپیامبربه جعل ان پرداخته است.او در این کتاب حضرت جبرائیل و اصحاب با وفای پیامبر(صلی الله علیه واله) و حقیقت نبوت را نیز مورد استهزا وتوهین قرارمی دهد.

رشدی برای حق التالیف این کتاب 580 هزار پوند دریافت کرد.

نوشتار شیطانی از قبل برنامه ریزی شده

پیش از نگارش این کتاب جلسه ای با حضور سلمان رشدی برگزار شد.تصمیم گرفته بودند تا حرکتی بر ضد باورهای اسلامی انجام دهند ومی گفتند:"دیگر زمانی نیست که با لشکر کشی،مرزها را درنوردید باید اکنون با قلم به مبارزه رفت.ناپلئون اگر قلم داشت ،شمشیر به کار نمی برد."

صهیونیسم عامل اصلی انتشار کتاب شیطان

روزنامه ی "ساندی تایمز" که در مالکیت یهودی و صهیونیست معروف، "رابرت مردوخ" است،درباره ی ان نوشت:"قطعه ی هنری بسیار زیبایی است که در قالب رمان نوشته شده و بیش از هر کار دیگری در این روزها ایده ال تلقی می شود."

حمایت گسترده ی تبلیغاتی ومالی صهیونیسم از رشدی، نکته ی قابل تاملی است که پرده از اهداف و مقاصد او برمی دارد. دولت صهیونیست امادگی خود را برای اعطای پناهندگی به سلمان رشدی اعلام کرده و خواهان انتشار کتاب او به تمام زبانها است.



[ جمعه 91/9/24 ] [ 11:38 عصر ] [ جلال ]

نظر

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه