سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شیطان پرستی وشناخت شیاطین3

کودکان به صورتهای مختلف مورد آزار قرار می گیرند:
1- کودک آزاری جسمی : یعنی رفتارهائی که به جسم کودک آزار می رساند : مانند کتک زدن ، مجروح کردن ، شکستن اندامها و ...
2- کودک آزاری روانی : شامل رفتارهائی است که به سلامت روانی کودک آسیب می رساند مانند : توهین کردن ، ترساندن ، تحقیر کردن ، تبعیض و ...
3- بی توجهی و غفلت : یعنی توجه نکردن به نیازهای اساسی کودکان مانند : تغذیه ، بهداشت ، پوشاک ، آموزش و ... در حدی که به سلامت جسمی و روانی آنان آسیب برساند.
4- سوء استفاده : یعنی استفاده از کودکان در ارتباط با مواد مخدر ، وا داشتن آنان به کارهای دشوار ، سوئ استفاده های جنسی به طرق مختلف و ... ( نوابی نژاد،1370).


کودک آزاری دارای علل و عواملی است که برخی از آنها عبارتند از :
1- نا آگاهی والدین : گاهی والدین یا افراد دیگر که به کودک آزار می رسانند ، نمی دانند که رفتار آنان کودک آزاری است . مانند : کسانی که کودکان را تنبیه بدنی می کنند، مورد تحقیر و توهین قرار می دهند، به نیازهای اساسی آنان توجهی ندارندو این رفتارها را عادی و معمولی می دانند.
2- مشکلات اقتصادی : فقر سبب می شود که کودکان از دسترسی به نیازهای اساسی خود مانند آموزش ، بهداشت ، تغذیه و... محروم شوند و یا والدین به علت فشارهای مالی با رفتارهائی مانند : پرخاشگری ، خشونت ، بی توجهی و ... کودکان را مورد آزار قرار دهند.
3- اعتیاد: به علت خصوصیاتی که در افراد ایجاد می کند مانند : پرخاشگری ، بی مسوولیتی ، کاهش عواطف و... سبب می شود که کودکان مورد آزار بویژه از نوع سوئ استفاده قرار گیرند.
4- بیماریهای روانی : در صورتیکه والدین به بیماریهای روانی مبتلا باشند ، با رفتارهائی مانند : تند خوئی ، خشونت ، ناسازگاری ، بی توجهی و ... که ناشی از بیماری روانی آنهاست ، سبب آزار کودکان می شوند.
5- مشکلات خانوادگی : مشاجرات شدید و طولانی والدین ، جمعیت زیاد خانواده ، شیوه های تربیتی نامناسب ، در برخی موارد وجود ناپدری و یا نامادری و ... سبب می شود که کودک مورد آزار قرار گیرد .
6- مشکلات کودکان : کودکانی که مشکلات نسبتا پایدار و طولانی دارند ، بیشتر از سایر کودکان مورد آزار قرار می گیرند. مانند کودکانی که دچار بیماریهای جسمی مزمن و طولانی مدت یا مشکلات رفتاری از قبیل پرخاشگری ، بی قراری ، بیش فعالی ، فشار عصبی، شب ادراری و ... هستند. به علت مشکلاتی که برای بزرگسالان ایجاد می کنند و نیز به سبب نا آگاهی والدین از این مشکلات ، اغلب مورد آزار جسمی و روحی قرار می گیرند.
7- مشکلات مدرسه : مشکلاتی که در مدرسه برای کودکان ایجاد می شود مانند : انتظار بیش از حد ، ندیدن تفاوتها ، ایجاد فشار عصبی و رقابت شدید ، تبعیض ، تنبیه بدنی ، تحقیر و توهین و ... سبب آزار جسمی و روانی کودکان می شوند( نوابی نژاد،1370).
بنابر این برای رفع این مشکل بایستی:
1- کودکان را بهتر و بیشتر بشناسیم : شناخت کودکان و نیازهای آنان سبب می شود که رفتار بهتری با آنان داشته باشیم . برای این کار می توانیم از روشهای مختلف مانند: خواندن کتابهای مناسب ، شرکت در کلاسهای آموزشی ، مشورت کردن با افراد آگاه و متخصص امر و ... استفاده کنیم .
2- علت کودک آزاری را بشناسیم : کودک آزاری مانند هر رفتار دیگری علتی دارد. سعی کنیم علت آنرا پیدا کنیم و با بر طرف کردن آن ، کودک آزاری را کاهش دهیم ممکن است برخی از مشکلات را نتوانیم از بین ببریم ، در آن صورت پذیرفتن آن بهتر از آزار رساندن به کودک است.
3- از دیگران کمک بگیریم : کمک گرفتن و مشورت کردن نشانه هوشیاری و آگاهی است ، نه ناتوانی . برای کاهش مشکلات خود می توانیم از مراکز مشاوره حضوری ، تلفنی ، سازمانهای غیر دولتی ، افراد آگاه و ... کمک بگیریم.
5- آرامش خود را حفظ کنیم : زندگی همیشه با مشکلات همراه است ، سعی کنیم خشم خود را کنترل کنیم و برای مشکلات چاره جوئی کنیم . بسیاری از کودک آزاری ها در شرایطی انجام می گیرد که والدین قادر به کنترل خشم خود نیستند . کنترل خشم آموختنی است و می توانیم با تمرین بر خشم خود کنترل کنیم( نوابی نژاد،1370).
خشونت خانگی یکی از دلایل فرار از خانه و گرایش جوانان و نوجوانان به سمت فرقه های انحرافی است اما موضوع به اینجا ختم نمی شود پیامدهای مهمی نیز دارد که برخی از آنه عبارتند از:
الف) اعتیاد به مواد مخدر و داروهای روان گردان :
اعتیاد یک بیماری اجتماعی است که دارای عوارض جسمی و روحی است. اعتیاد به مواد مخدر یکی از مهمترین مشکلات اجتماعی ، اقتصادی و بهداشتی است که عوارض ناشی از آن تهدیدی جدی برای جامعه بشری محسوب شده و موجب رکود اجتماعی در زمینه های مختلف می گردد. همچنین ویرانگری های حاصل از آن ، زمینه ساز سقوط بسیاری از ارزش ها و هنجارهای فرهنگی و اخلاقی شده و بدین ترتیب سلامت جامعه را بصورت جدی به خطر می اندازد و تا زمانی که علت گرایش فرد به مواد مخدر مشخص نشود و جهت حل بنیادی مشکل اقدام نگردد، درمان جسمی و روحی آن دوام نداشته و دوباره فرد به سمت ماده مخدر گرایش پیدا می نماید(حبیبی نیا ،1380).
در صورتیکه نوجوان یا جوان بر اثر عوامل مختلف نظیر شرایط غیر قابل تحمل در خانواده از خانه فرار نماید ،پس از فرار، شرایطی سخت و رقت انگیز و سرنوشتی شوم در انتظارش است. 20 درصد از این افراد نحوه تامین مخارجشان بعد از فرار ، از طریق فروش موادمخدر ، 55 درصد از شیوه خود فروشی و 25 درصد از طریق دزدی و گدایی بوده است. این افراد در ابتدا خود قربانی و معلول شرایط خاص خانواده هستند ، سپس خودشان منشا بسیاری از آسیب ها و ناهنجاریها در جامعه می شوند، در این حالت هم، خودشان به نوعی قربانی هستند ( نوابی نژاد،1370).
یکی از بیماریهای رایج و خطرناک در میان شیطان پرستان به دلیل روابط جنسی نامشروع و نامعقول ایدز است که نتنها خود فرد در معرض خطر است بلکه می تواند گریبانگیر بسیاری از افراد بی گناه نیز شود.
ایدز :
بیماری ایدز از طریق ویروسی بنام
HIV انتقال می یابد . این ویروس قدرت دفاعی بدن را از بین می برد و فرد به عفونت های مختلف دچار شده و به مرور زمان می میرد.
ایدز ابتدا در آمریکا ، اروپاو آفریقا و سپس در آسیا توجه جهانیان و علم پزشکی را به خود جلب کرد. بدون شک ایدز بزرگترین مشکل جامعه پزشکی و جهان است . در حدود 170 کشور تاکنون وجود ایدز را در کشور خود گزارش کرده اند و در مابقی کشور ها به دلایل مختلف از جمله عدم دسترسی به امکانات تشخیصی و یا عدم تمایل به طرح مساله در میان کشورها این موضوع گزارش نشده به هر صورت امکان وجود این ویروس مرگبار در آن کشورها بسیار زیاد است(بروشور سازمان یونیسف و وزارت بهداشت ،1380).
اولین مورد ایدز در کشور آمریکا در میان همجنس بازان گزارش شد.در ابتدا همه فکر می کردند که این بیماری مهلک مخصوص کشورهای غربی است اما با شیوع آن در آفریقا و آسیا به این نتیجه رسیدند که ایدز حدو مرزی را نمی شناسد(بروشور سازمان یونیسف و وزارت بهداشت ،1380).
بنا بر گزارش سازمان بهداشت جهانی تا سال 2000 حدود 55 میلیون مرد و زن در جهان آلوده به ویروس ایدز بوده اند. این سازمان تخمین می زند که تاکنون 350 میلیون نفر به ویروس ایدز آلوده شده اند و روزانه حدود 18 نفر به تعداد آلوده شدگان در جهان افزوده می شود. در آسیا ، تنها در کشور هندوستان بیش از 6 میلیون نفر آلوده به ویروس ایدز هستند و در کل قاره این تعداد به 12 میلیون رسیده است(بروشور سازمان یونیسف و وزارت بهداشت ،1380).


پرخاشگری و خشونت:
کاکلی(1998) در تعریفی نسبتاً جامع از پرخاشگری آن را چنین تعریف می‏کند: پرخاشگری ناظر به رفتاری است که با نیت تخریب اموال یا صدمه زدن به شخص دیگر انجام می‏شود و متضمن بی توجهی محض به سلامت دیگران و احتمالاً خود است؛ پیامدهای پرخاشگری ممکن است فیزیکی یا روانی باشد. وی آنگاه در تعریف خشونت و تمایز آن از پرخاشگری به کنش فیزیکی اشاره می‏کند: ”خشونت، کنشی فیزیکی است که با بی توجهی کامل به سلامت خود و دیگران، یا به منظور آسیب رساندن به شخص دیگر یا تخریب دارایی‏ها انجام می‏شود. بنابراین، می‏توان خشونت و پرخاشگری را از نظر مفهومی به عنوان کنش و عملی در نظر گرفت که از روی اراده و آگاهی، به منظور آسیب‏رسانی فیزیکی یا روحی– روانی به دیگری انجام می‌پذیرد. افزون براین، در تعریف پرخاشگری و خشونت، به عامل بی‌توجهی به پیامدهای عمل که منجر به آسیب دیدگی دیگران یا خود می‏شود نیز تاکید می‏شود.
بررسی هایی که در مورد علل پرخاشگری انجام شده بیانگر اینست که تنش در محیط خانواده و رفتارهاى نامناسب والدین، ارتباط با دوست نماها و بستگان داراى سابقه جرم، حرکات و اعمال خشونت آمیز و پرخاشجویانه افراد دیگر علیه شخص و تمایل به سمت فرقه های انحرافی بر میزان خشونت و پرخاشگرى تأثیر زیادى دارند. دلایل اقتصادى، اجتماعى، فرهنگى و سیاسى هم در افزایش روند خشونت نقش دارند.در صورتی که بین اهداف فرهنگی جامعه و ابزارهای نهادی جهت تحقق آنها شکاف ایجاد شود، ثبات اجتماعی دچار اختلال می‌شود. پرخاشگری و خشونت به هم مرتبط هستند( آندرسون، 2003).
عواملی مانند وضعیّت تجرد- تاهل، مصرف مواد مخدر، کیفیّت گذران اوقات فراغت، فروپاشی خانواده و محیط نامناسب جامعه می تواند از علل پرخاشگری افراد باشد. متغیّرهای سن، میزان کنترل و نظارت خانواده، پایگاه اقتصادی و اجتماعی دارای تأثیر منفی و معناداری بر گرایش افراد به پرخاشگری دارند، و متغیّرهای سابقه‏ی دعوا و نزاع، سابقه‏ی تنش و ناکامی در فعالیّت‏های تحصیلی و آموزشی، مصرف مشروبات الکلی، مصرف سیگار، سابقه‏ی تنش در محیط خانواده، سابقه‏ی رفتار مجرمانه، داشتن دوستان و همسالان دارای سابقه‏ی جنایی، ارتباط با خویشاوندان دارای سابقه‏ی جنایی، در گرایش به ارتکاب رفتارهای پرخاشگرانه و خشونت آمیز تاثیر دارد( نوابی نژاد،1370)
بیان راهکارها و پیشنهادات:
? در جامعه ای که ما در آن زندگی می کنیم ، ارزشها و فرهنگ اسلامی بر آن حکمفرماست .زندگی انسانی خودمستلزم اخلاق انسانی است وادیان آسمانی منجمله دین عزیز ما اسلام اصلاح اخلاقیات را زیربنای اصلاح جامعه میداند وتقریبا اساسی ترین پیام های قرآنی برمحوراخلاق وانسان سازی ارائه گردیده است. جوانان امروز آگاهی و شناخت بیشتری نسبت به نسل های ماقبل دارند . درعین حال جوانان دغدغة آینده را باید بیش ازدیگران داشته باشند وبه یقین بدانند که تهذیب نفس واصلاح اخلاق، آیندة مطلوب شان را رقم میزند وتقریبا همه میدانند که اصلاح اخلاقیات و تقویت تقوا اصلاح جامعه است وانسانی کردن جامعه درنخستین گام، نیاز به اخلاقی کردن جامعه و تقویت ایمان در افراد آن جامعه دارد . بقول برخی دانشمندان اکثرارزشهای اخلاقی فرادینی است که خداوند بزرگ آنرا درسرشت آدمی به ودیعه نهاده و بحکم فطرت ، حسن وقبح آن محک می شود . اخلاق اسلامی که غالبا ازآن دم زده میشود یک هدف غایی و معنوی است که پلکان صعود آن نیازمند سیر وسلوک معنوی است. آنچه که درجامعة ما به حیث اخلاق مصطلح گردیده رفتاروسلوک انسانی درقبال جامعه و محیط های مختلف اجتماعی است . جوانان بایستی بجای تقلید از رفتارهای مغایر با فرهنگ و ارزشهای اسلامی که بیشتر برگرفته از رفتارهای کجروانه غرب و اروپاست ، فرهنگ اصیل و ناب اسلامی را رعایت کنند و از تقلید های کورکورانه غربی بپرهیزند مطمئنا آثار تقوی مانع از رفتارهای ناپسند و کج روی می گردد. آیا دین مبین اسلام ، دشنام ، الفاظ رکیک ، آسیب رساندن به اموال و تجهیزات دولتی و غیر دولتی و صدمه وارد کردن به انسان ها را مجاز دانسته است .
? خانواده یک نهاد اجتماعی است که بر محیط اطراف خود اثر گذار و از آن اثر پذیر است. جوانان و نوجوانان باید در محیط خانواده احساس امنیت و آسایش روحی ، روانی و جسمانی کنند. شیوه کنترل درخانواده ، می بایست بیشتر تشویقی باشد تاتنبیهی .
? تحصیلات پدر و مادر ، شغل آنان ، نحوه رفتار با فرزندان ، خودداری از رفتارهای عصبی و تندخوئی های ناگهانی و جلوگیری از کتک زدن فرزندان نقش بسزائی در تربیت فرزندان دارد.والدین باید مراقب رفتار فرزندانشان باشند و با منطق و دلیل آنها را راهنمائی کنند نه با خشونت و سختگیری عرصه را بر اوتنگ کنند .
? ازدواج یک نیاز برای جوانان است .« عدم توجه بموقع و کافی به آن» به مانند « سهل انگاری در تشکیل خانواده و ازدواج سطحی و تنها بر مبنای احساس» ، هر دو ضربات جبران ناپذیری به جوان وارد می کنند . بنابراین باید به ازدواج جوانان از لحاظ زمانی و شرایط محیطی و شخصیتی توجه کافی از طرف والدین و مسوولین صورت گیرد.
? علاوه بر پدر و مادر و خانواده ، مسوولان آموزش و پرورش و معلمان هم نقش بسزائی در راهنمائی دانش آموزان دارند شاید خیلی از مسائلی را که پدر و مادر نتوانند برای فرزندانشان به صراحت بازگو کنند معلمان و مشاوران مدرسه بتوانند به راحتی به دانش آموزان، آموزش دهند و تاثیرش در جوانان و نوجوانان بیشتر باشد.
? مشغولیت جسمی و ذهنی کارآمد و به عبارت دیگر ایجاد زمینه کاری علاوه بر جنبه مادی و برطرف کردن نیازهای مالی فرد ،که بسیار مهم می باشد ( نیاز مادی جنبه های دیگر زندگی فرد را نیز تحت تاثیر قرار داده و موجب فشارهای عصبی در فرد می گردد)، موجب پر شدن اوقات و «عدم توجه» یا «حداقل توجه» به مسایل بی فایده و خانمانسوزی مانند مواد مخدر می شود.
? بزرگ نمودن بیش از «حد واقعی» یک هدف ، در صورت رسیدن و عدم رسیدن و دستیابی جوان به آن می تواند بسیار خطرناک و مضر باشد( مانند قبولی در دانشگاه ).
? بسیاری از صاحب نظران ، پیشگیری و دخالت بیشتر اجتماع را کلید مشکل دانسته که باید زود هنگام و از مدارس آغاز شود . بخشی از برنامه های پیشگیری کننده از معضلات اجتماعی ، به تعامل دقیق بین آگاهی ، برقراری ارتباط ، مدیریت استرس و حمایت بازمی گردد. به اعتقاد کارشناسان باید میان خانواده ها ، تشکل ها ، مدارس ، پلیس و انجمن های نوجوانان تعامل و همکاری وجود داشته باشد . برنامه های آموزشی برای بخش های مختلف از جمله گام های نخستین است. در نهایت برای هرگونه برنامه ریزی مهمترین کار کسب شناختی دقیق از ویژگیها و خصوصیت فردی و خانوادگی نیازهای مخاطبین است.
? یکی از عوامل موفقیت افراد و رسیدن به هدف مورد نظر ، ایجاد انگیزه منطبق بر نیاز افراد است . اما باید دقت گردد که انگیزه ایجاد شده نباید در مراحل اولیه چندان بزرگ باشد که به مرور زمان نتوان از عهده ان برآمد زیرا به دلیل خصوصیت ذاتی انسان فرد جهت رسیدن به آنچه برای وی مقرر گردیده تلاش می نماید و هر چه آن مورد بیشتر بتواند وی را اغنا نماید ، تلاش و برانگیختگی او بیشتر خواهد شد. بر اساس قانونی که در ورزش و تربیت بدنی وجود دارد ، قدرت و نیروی جسمانی بر اساس اصل اضافه بار توسعه می یابد و اگر با مرور زمان مقاومت افزایش نیابد قدرت نیز افزوده نمی شود ، مگر مقاومت فزاینده وجود داشته باشد. در مورد واقعیت های زندگی برانگیخته شدن در جهت رسیدن به هدف نیز چنین است . اگر بتوانیم به مرور زمان این انگیزه را در فرد حفظ و بتدریج آنرا افزایش دهیم بازده کار افزایش می یابد . قطع نمودن تقویت اولیه یا بخصوص ثانویه علاوه بر کاهش کارایی و به هدر رفتن نیروی انسانی و غیر انسانی موجب لطمات روحی و جسمی جبران ناپذیری به فرد و گرایش برخی افراد به سمت سرپوشی جهت این مشکلات می گردد ( گرایش به سمت دوست نماها ، اماکن فساد و بزه کاری و مواد مخدر ).
? یکی از راههای حل معضلات اجتماعی استفاده از دانشهای آکادمیک و علمی است. از این رو متخصصان امر بایستی از تحقیقات بنیادی جهت رفع معضلات استفاده نموده و راهکاری نو ارائه نمایند.به این ترتیب، تحقیق سیاستگذاری با یک مشکل اجتماعی مثل اعتیاد، فقر،‌ تورم یا سوء تغذیه و مسائلی نظیر شیطان پرستی آغاز می‌شود و در خلال فرآیند تحقیق به خط مشی‌های عملی مختلف برای از میان بردن مشکل منتهی می‌شود. آنچه تحقیق سیاستگذاری را از سایر تحقیقات جدا می‌کند، خصلت عملی آن است . دست اندرکاران برای آن که جایگاه تحقیق سیاستگذاری را بهتر نشان دهند آن را با سایر پژوهش‌ها مقایسه می‌کنند. آنان می بایست تحقیقات را بر مبنای دو عامل جهت‌گیری و فراگیری طبقه‌بندی کنند و تحقیق سیاستگذاری را پژوهشی بدانند که به مشکلات بنیادین پرداخته ودر نتیجه فراگیر باشد. هر تحقیق سیاستگذاری، به یک مشکل اجتماعی می‌پردازد. تحقیقات بنیادی که تحقیق سیاستگذاری یکی از اشکال آن است، به موضوعاتی فراگیر، چند بعدی و با پیامدهای وسیع برای گروههای گسترده اجتماعی، می‌پردازد. برای آن که تحقیق سیاستگذاری، توصیه‌های سودمند و قابل اجرا ارائه کند، می‌باید مبتنی بر درکی از عرصه سیاستگذاری باشد. وجوه گوناگون این عرصه را می‌توان در سه محوربیان کرد. نخست آن که پژوهش سیاستگذاری‌تنها یکی از داده‌های بی‌شمار برای تصمیم‌گیری است. منابع دیگری نیز وجود دارد که سیاستگذار آنها را در تصمیم‌گیری لحاظ می‌کند. مثل دیدگاههای کارکنان، سیاست‌های موجود، دیدگاه‌های پذیرفته شده و .... دراین بخش، پژوهش سیاستگذاری باید بتواند نشان دهد که چرا یک عمل توصیه شده بیش از دیگر روشهای ممکن سودمند است. وجه دوم در عرصه سیاستگذاری، این است که هیچ سیاستی، بدواً و بدون مقدمه اتخاذ نمی‌شود. سیاست‌ها ساخته نمی‌شوند، بلکه متراکم می‌شوند. سیاستگذاران نوعاً با مشکلات پیچیده اجتماعی که بسادگی حل نمی‌شوند، سروکار دارند. مشکلات اجتماعی تنها از طریق مجموعه‌ای از اقدامات متوالی حل می‌شود. این سیاست‌ها مستمراً پیشنهاد و اجرا می‌شوند. در مراحل بعدی عملکردها ارزیابی و بازنگری می‌شوند. پژوهش‌های سیاستگذاری باید شواهد تجربی از این مجموعه اقدامات متوالی ارائه کند. وجه سوم عرصه سیاستگذاری،توجه به این نکته است که فرآیند سیاستگذاری، فرآیندی پیچیده است، چرا که عوامل اثر گذار مختلفی در آن دخیل هستند، هر کدام در سطوح گوناگونی از سیاستگذاری عمل می‌کنند و مکانیزم‌های سیاستی اتخاذ شده، پیامدهای خواسته و ناخواسته متعددی دارند و این مورد باید کاملاً در پژوهش سیاستگذاری مورد توجه قرار گیرد و توصیه‌ها بر پایه آن ارائه شود.
? مبارزه با این خرده فرهنگ های پوچ و بی اساس وظیفه تمامی نهاد ها و ارگانهای دولتی و خصوصی است . نیروی انتظامی می بایست روندی را که جهت شناخت و آگاه سازی افراد جامعه نسبت به فرقه های انحرافی با همکاری رسانه ها در پیش گرفته بصورت جدی تر و در شهرستانهایی بجز تهران نیز اجرا نماید و جهت نابودی این فرقه های انحرافی که فرهنگ و ارزشهای اسلامی و سنتی مارا هدف تهاجمات خود قرار داده تلاش مضاعف داشته باشد. خانواده و مراکز آموزشی و فرهنگی باید بکوشند تا ضمن آگاه سازی نوجوانان و جوانان از خطرات در کمین ، نیازهای اساسی آنان را شناخته و با آگاهی از تفاوتهای فردی و ایجاد محیطی امن روحی روانی و جسمی ، مسیر سالم زیستن را به آنان آموزش دهند و خود نیز تا جایی که نیاز است به عنوان یک راهنما و پشتیبان در کنار آنها باشند و بدانند که سخت گیری های بی دلیل به مانند بی توجهی و سهل انگاری خطرناک است .

سخن آخر :
تمایل به سمت دوست نماهای فرصت طلب ، گرایش به سمت مراکز فحشا و فساد ، عضویت در فرقه های انحرافی خرافی و پوچ و تقلید کورکورانه از خرده فرهنگ های بی ارزش غرب ، سست شدن بنیان خانواده و رفتارهای منافی اخلاق ، اعتیاد و معضلات اجتماعی دیگر نشانه کم رنگ شدن واژه ای پر ارزش به نام ایمان به خداست و گاها نشانه بی توجهی و ناآگاهی نسبت به ارزشها و فرهنگ اصیل ایرانی اسلامی است . اصلاح جامعه توسط یک یا دو نهاد یا ارگان مانند آموزش و پرورش و نیروی انتظامی خلاصه نمی شود ، جهت پیشگیری و رهایی از معضلات اجتماعی باید پایه ای کار شود و از بنیان آغاز نمود که آن، خانواده است که اولین محیطی است که فرد توانایی های اولیه را فرا می گیرد و شخصیت او شروع به شکل گیری می کند . اگر شخصیت و رفتار فرد در این جامعه کوچک (خانواده ) بد شکل گیرد ، اصلاح آن توسط نهادهای دیگر بسیار مشکل است . مانند فردی که شنا کردن را در رودخانه می آموزد ، اما این شنا کردن اصولی و علمی نیست و زمانی که می خواهد شنای اصولی و صحیح را یاد بگیرد ، فراگیری آن ، سخت و دشوار است . چون می بایست آنچه را در ذهن دارد ، پاک نماید و بعد شروع به یادگیری صحیح نماید ( لازم به ذکر است که بیان این مثال در جهت اشاره به تداخل، در صورت یادگیری و آموزش غلط است ، وگرنه این مورد معضلی اجتماعی نیست ) . نهادها و ارگانهای آموزشی و فرهنگی باید ، فرهنگ صحیح زیستن را در خانواده ها اشاعه دهند . زندگی کردن تنها نفس کشیدن و خوردن و آشامیدن نیست ، زندگی ارتباط مناسب با دیگران جهت رسیدن به هدف مطلوب و مفید واقع شدن برای جامعه است . خانواده ، مراکز آموزشی ، فرهنگی ورزشی ، رسانه ها ، نیروی انتظامی و سایر نهادهای دولتی و خصوصی بایستی نیازهای افراد را با توجه به تفاوتهای وجودی آنها ، شناسایی نموده و در جهت اهداف مورد نظر به آنان کمک کنند. ارائه تقویت چه بصورت مثبت و چه منفی کارایی بسیار بهتری نسبت به تنبیه و مجازات جسمی و روحی دارد زیرا مجازات و تنبیه موجب برگشت پاسخ نامطلوب می گردد در صورتیکه تقویت موجب بروز پاسخهای صحیح می گردد.
انسانها در مقاطع مختلف زمانی و در هر سنی که هستند دارای نیازهای متفاوتی می باشند . مسئولین آموزش و تعلیم و تربیت و امنیت جامعه نبایستی توقعات یکسانی از همه افراد داشته باشند. ارضای صحیح و مناسب خواسته ها و امیال و برآوردن نیازهای اساسی افراد و هدایت آنان در راه درست زندگی ، موجب شکوفا شدن استعدادهای بالقوه در جوان می شود . رها نمودن جوان ، که سرشار از انرژی است و عدم راهنمایی صحیح ، او را به هر طرفی می کشاند ( انرژی درونی و قوی که در او وجود دارد و نیاز به ابراز وجود ) چه بسا آن طرف به منجلابی از فساد و تباهی منتهی گردد.
علی ( ع ) همه دردها و ابتلائات بشر را یک کاسه می کند و تقوا را برای همه آنها مفید می داند. حقا هم اگر به تقوا صرفا جنبه منفی و اجتناب و پهلو تهی کردن ندهیم و آنطور بشناسیم که علی شناخته باید اعتراف کنیم که یکی از ارکان زندگی بشر است چه در زندگی فردی و چه در زندگی اجتماعی، اگر نباشد اساس زندگی متزلزل است. علی رضا خادمی : عضو هیات علمی دانشکده تربیت بدنی نهاوند سارا رضائیان زاده جهرمی : کارشناس علوم اجتماعی


منابع و مآخذ :
1- اعزازی ، شهلا . خشونت خانوادگی ( زنان کتک خورده ).1377.
2- اعزازی ، شهلا . خشونت خانوادگی بازتاب ساختار جامعه . مجله تخصصی زنان.1377.
3- بروشور سازمان یونیسف ایران با همکاری وزارت بهداشت ، درمان و اموزش پزشکی مرکز بیماریها اداره سلامت روان.
4- توسلی ، بابک . شیطان در موسیقی غرب . نشریه نگاه تازه . شماره 3و4 . ص 147.
5- حبیبی نیا، اباذر. 1380. دوپینگ و داروهای غیر مجاز در ورزش. انتشارات چهر.
6- رحمتی ، محمد مهدی1380 . عوامل جامعه شناسانه خشونت و پرخاشگری در فوتبال. دانشگاه گیلان.
7- ژانورن، پاتریس .1367 . “وندالیسم، بیماری جهانی خرابکاری “، ترجمه‏ی فرخ ماهان، مجله دانشمند.
8- کار، مهرانگیز.1380. پژوهشی درباره خشونت علیه زنان در ایران.

9- نوابی نژاد ، شکوه. 1370: رفتارهای بهنجار و نابهنجار در کودکان و نوجوانان. سازمان انتشارات فرهنگی ابتکار هنر.



[ دوشنبه 91/3/8 ] [ 11:23 عصر ] [ جلال ]

نظر

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه