سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نقش خانواده و مدرسه در آموزش نماز 1

  


سعی داریم اصول و روش های تربیتی خانواده و مدرسه  را در سایه نماز بررسی نمائیم

و به خاطر این که در واژگان قرآنی از نماز به قرآن نیز تعبیر شده، به نظر ما نماز و قرآن ارتباطی تنگاتنگ باهم دارند، به گونه ای که به پا داشتن نماز، اقامه ی قرآن و تحقق بخشیدن به اهداف و برنامه های آن کتاب شریف است؛ لذا دایره ی بحث را به قرآن بسط داده،اصول و روش های تربیتی را از قرآن شریف استخراج می نمائیم زیرا معتقدیم نگرش قرآنی همان نگرش مبتنی بر فرهنگ نماز است.ابعاد محتوایی و معنوی نماز در این نوشته بررسی گشته است که عبارتند از :نماز و صداقت، انضباط و وقت‏شناسی، نماز و تشکر، نماز و قیامت ،نماز و یاد خدا،دوری از گناه و...

سرمایه نماز که همان تشکر از نعمتهای خداوند و ستایش زیباییها و کمالات آفریدگار هستی و پناه بردن به دامن کبریایی حضرت حق و راز و نیاز با اوست در فطرت همه هست. نقش والدین و مربیان پرورش دادن این فطرت نورانی است و در ادامه به این سوال پاسخ داده می شود که چرا" و "چگونه‌" بین‌ "درون‌ داد" و "برون‌ داد،بین‌ آنچه‌ در مقام‌ تبلیغ‌ و ترویج‌ دین‌ و تربیت‌ دینی‌ توسط‌ متولیان‌ تعلیم‌ و تربیت‌ در خانه‌ و مدرسه‌ "قصد" می‌شود و آنچه‌ در مقام‌ عمل‌ و رفتار توسط‌ نسل‌ جوان‌ و نوجوان‌ در زندگی‌ فردی‌ و اجتماعی‌ "کسب‌" شده‌ است‌ نابرابری‌ و بلکه‌ در پاره‌ای‌ از موارد "وارونگی‌" رخ‌ داده‌ است‌؟با آزمون آموزشی نماز برای پدران و مادران و تحلیل نتایج آن یک راهبرد عملی به اولیا در جهت آسیب شناسی بهتر داده شده و در پایان ضمن بیان جایگاه مربیان پرورشی مطالب جمع بندی و توصیه هایی در باب موضوع داده شده است .برای دعوت کودکان و نوجوانان به نماز در درجه اول به نیت خود توجه کنیم. ببینیم که آیا ما فرزند و دانش آموز خود را برای خاطر خدا به نماز فرا می خوانیم یا برای خاطر چیزهای دیگر. اگر در دعوت خود بیشتر نگران آبروی خود هستیم و فکر می کنیم اگر فرزند من نماز نخواند، دیگران در مورد من چه خواهند گفت، و اگر در دعوت خود، خودمان مطرح هستیم و احساس می کنیم اگر فرزند یا دانش آموز ما وقتی نماز نخواند، نشانه بی عرضگی ماست و یا نشانگر بی حرمتی به خواست ماست و اگرهای دیگر، در چنین شرایطی باید بدانیم که نمی توانیم دعوت کننده خوبی برای نماز باشیم. از یک سو عمل ما متعلق به سطح متعالی از انگیزش ها نیست و نمی تواند قربه الی الله باشد و از سوی دیگر این احساس به متربی ما دست می دهد که ما او را برای خودمان دعوت به نماز می کنیم نه برای خاطر خدا و یا برای خاطر نفس نماز و یا حتی برای خاطر خود فرزند.در دعوت آنان به نماز ضمن اینکه از تشویق های مادی و اجتماعی از قبیل خریدن هدیه و تشویق کلامی استفاده می کنیم، لکن باید پیوسته به گونه ای عمل کنیم که او را در سطوح پایین انگیزشی نگه نداریم. باید او را متوجه خدا کنیم و بگوییم که او نماز را باید بگونه ای بجا بیاورد که او آن را بپذیرد.توصیه های دینی از آن جمله توصیه نماز را به گونه ای به فرزندمان داشته باشیم که نشان دهیم همیشه در محضر خالق عالمیم. به همین جهت از تند گویی، پرخاشگری، عصبانیت، و بی ادبی پرهیز کنیم. انسان وقتی در محضر بزرگی است اگر از چیزی حتی برای خاطر آن بزرگ ناراحت شود، سعی می کند ناراحتی خود را حفظ کند.اعوذ بالله من الشیطان الرجیم؛ فرمود خدای بلند مرتبه که پیامبر!«وأمر اهلک بالصلوة واصطبر علیها ... والعاقبه للتقوی؛ خانواده ی خود را به نماز امر کن! خود نیز با همه ی توان بر [مراعات] آن شکیبایی ورز ... و عاقبت نیک ازآن اهل تقواست.در آئین انسان ساز اسلام خانواده نهاد ارجمند و والایی است که صحت و شادابی آن سعادت آحاد جامعه را دربر دارد و بالعکس فساد و نگون بختی آن به تباهی افراد و درنتیجه جامعه منجر می شود. به این ترتیب کانون خانواده اولین کلاس درس برای فرزندان محسوب شده، بسیاری از زمینه های مثبت و منفی اخلاقی در آن پدید می آید. امیر بیان (ع) فرمودند: «تعلیم در کودکی همانند نقشی است که بر روی سنگ کنده شود. همچنین آن بزرگوار در نامه ی 31 نهج البلاغه، اهمیت تربیت در سنین خردسالی را مطرح می نمایند؛ فرمود: «پسرم (حسنم!) به تربیت تو شتاب کردم، پیش از آن که دلت (به علت دنیا دوستی) سخت گردد و خرد تو به (چیزهای بیهوده) گرفتار شود.»در حوزه تربیت دینی ما، تعلیم آموزه های وحیانی چگونه صورت می گیرد؟ رهیافت صحیح در انتقال پیام وحیانی به مخاطبان کلام الهی چگونه است؟ چه نسبتی میان مساله دین گریزی جوانان و شیوه های ارائه آموزه های دینی وجود دارد؟ آیا نمی توان با حذف روشهای نامحرم! و اخذ روی آوردهای کارا و اثربخش، تصویر زیباتری از دین در منظر انظار جوانان نشاند؟سلسله مقالات "روش شناسی تربیت دینی" می کوشد تا با حذف روشهای آفت زده ی تربیت دینی و ارائه روشها و رهیافتهای موثرتر، ما را به تماشای چشم اندازهای بدیع و بشکوه از دین فرا خواند.یاد خدا بهترین وسیله برای خویشتن داری و کنترل غرایز سرکش و جلوگیری از روح طغیان است. «نمازگزار» همواره به یاد خدا می‏باشد، خدایی که از تمام کارهای کوچک و بزرگ ما آگاه است، خدایی که از آنچه در زوایای روان ما وجود دارد و یا از اندیشه ما می‏گذارد، مطلع و باخبر است و کمترین اثر یاد خدا این است که به خودکامگی انسان و هوسهای وی اعتدال می‏بخشد، چنان که غفلت از یاد خدا و بی خبری از پاداشها و کیفرهای او، موجب تیرگی عقل و خرد و کم فروغی آن می‏شود.انسان غافل از خدا در عاقبت اعمال و کردار خود نمی‏اندیشد و برای ارضای تمایلات و غرایز سرکش خود حد و مرزی را نمی‏شناسد و این نماز است که او را در شبانه روز پنج بار به یاد خدا می‏اندازد و تیرگی غفلت را از روح و روانش پاک می‏سازد.به راستی، انسان که پایه حکومت غرایز در کانون وجود او مستحکم است، بهترین راه برای کنترل غرایز و خواستهای مرزنشناس او همان یاد خدا، یاد کیفرهای خطاکاران و حسابهای دقیق و اشتباه‏ناپذیر آن می‏باشد. از این نظر قرآن یکی از اسرار نماز را یاد خدا معرفی می‏کند: «اقم الصلوة لذکری؛ نماز را برای یاد من بپادار!»

ابعاد معنوی و محتوایی نماز

·       نماز و صداقت

   کسی که دیگری را دوست دارد سخن گفتن با او را هم دوست دارد. آنها که با زبان مدعی خداخواهی و خدا دوستی اند و لی علاقه ای به نماز ندارند در ادعای خود صداقت ندارند. نماز ملاک و میزان مقدار تعهدی است که انسان در اظهارات خود دارد. به همین دلیل نماز منافق همچون سایر اعمالش همراه با صداقت نیست 

·       نماز و یاد خدا

   خداوند به حضرت موسی(ع) می فرماید: « اَقِمِ الصَّلوة لذکری – برای یاد من نماز به پا دار».(طه/24).   ذکری قلبی با روشی مخصوص یاد خداوند و با شیوه ای ابتکاری که اعضای بدن انسان از موی سر تا نوک پا در آن نقش دارند. هنگام وضو که مقدمه ای برای شروع نماز است، هم روی سر را مسح می کنیم هم روی پا را؛ هنگام سجده هم پیشانی بر زمین نهاده می شود هم انگشت پا؛ هم زبان حرکت می کند و هم دل به یاد اوست. در نماز چشم ها باید به محل سجده به حال نیمه باز دوخته شود. اگر خودتان بیشتر فکر کنید در می یابید که در نماز همه اعضا به نحوی در خدمت یاد خدا هستند

·       نماز و تجملات

علاوه بر حضور قلب و خشوع معنوی و توجه کامل که سفارش اسلام و از علائم مومن است و اهمیت آن تا آن جاست که اگر نمازی با توجه خوانده نشود قبول نمی شود و از نماز همان مقداری مورد قبول است که با حضور قلب باشد؛ ولی با این همه ، اسلام سفارش کرده است که نماز با بهترین لباس از نظر پاکی و نو بودن همراه با عطر و گلاب و وقار و آرامش انجام گیرد. تا جایی که بعضی به امام سجاد(ع) که به سوی مسجد می رفت گفتند : گویا منزل عروسی می روی !    امام فرمود : ملاقات با خالق زیبایی ها دارم. ( حلیة المتقین/علامه مجلسی).

·       نماز یک معامله پر سود

 

   خداوند می فرماید : « اذکرنی اذکرکم ». یعنی : شما مرا یاد کنید من هم شما را یاد می کنم. یاد ما برای خداوند سودی ندارد ولی یادی که خداوند از ما می کند لطفش را نصیب ما می گرداند، لغزش ما را می بخشد، دعای ما را می پذیرد، مشکل ما را حل می کند و ... لطف او برای ما بی نهایت ارزش دارد. پس در نماز که ما یاد خدا می کنیم متاع کم ارزشی را داده و در عوض متاع بسیار با ارزشی را گرفته ایم.  ما از کسی یاد کرده ایم که او به یاد ما نیاز ندارد : « ان الله لغنی عن العالمین ». یعنی : خداوند از تمام جهانیان بی نیاز است. ولی بدینوسیله یاد خداوندی را به سوی خود جلب کرده ایم که در حقیقت تمام کمالات را دریافت کرده ایم. و این معامله پر سودی است( البته برای بعضی ها! ) که خداوند ما را به آن دعوت کرده است ادامه دارد ...

·       نماز و تشکر

  یکی از اسرار نماز تشکر از ولی نعمت است. قرآن می فرماید: « عبادت کنید پروردگاری را که شما و نیاکان شما را آفرید. هستس شما و همه از اوست ».   در سوره کوثر می خوانیم : « ما به تو کوثر دادیم و خیر زیاد عطا کردیم پس نماز بخوان ». یعنی به شکرانه عطایای ما نماز به پا دار.

   نماز بهترین نوع شکرگزاری است که شیوه آن را خداوند تبیین نموده و تمام اولیاء هم آن شیوه را به کار گرفته اند. تشکر از ولی نعمت یک ارزش است و نماز تشکری است هم عملی، هم زبانی و هم دائمی.

·       نماز و قیامت

   مردم نسبت به رستاخیز و معاد چند دسته هستند:

1-  به قیامت شک دارند: « ان کنتم فی ریب من البعث »

2-  به قیامت گمان دارند : « یظّنون انّهم ملاقوا الله »

3-  به قیامت یقین دارند : « و بالاخرة هم یوقنون »

4-   منکر قیامت هستند : « و کنا نکذب بیوم الدّین »

5-  به آن ایمان دارند ولی فراموش می کنند : « نسوا یوم الحساب ».

   قرآن کریم برای رفع شک استدلال کرده و از مومنین و گمان دارندگان با (تفاوت ها) ستایش کرده و از منکران خواسته است که دلیل و برهان بیاورند. و برای گروه پنجم تذکراتی داده که انسان فراموش نکند. نماز هم شک زدایی می کند و هم غفلت ها را به «یاد» تبدیل می کند.

   در نماز با گفتن جمله «مالک یوم الدین»، در هر شبانه روز حداقل ده بار مسأله قیامت را به خود تذکر می دهیم  و تلقین می کنیم.

 • دوری از گناه

 

نمازگزار ناچار است که برای صحت و قبولی نماز خود از بسیاری از گناهان اجتناب ورزد؛ مثلا، یکی از شرایط نماز مشروع بودن و مباح بودن تمام وسایلی است که درآن به کار می‏رود، مانند آب وضو و غسل، جامه‏ای که با آن نماز می‏گزارد و مکان نمازگزار، این موضوع سبب می‏شود که گرد حرام نرود و در کار و کسب خود از هر نوع حرام اجتناب نماید؛ زیرا بسیار مشکل است که یک فرد تنها در امور مربوط به نماز به حلال بودن آنها مقید شود و در موارد دیگر بی پروا باشد.گویا آیه زیر به همین نکته اشاره می‏کند و می‏فرماید: «ان الصلوة تنهی عن الفحشأ و المنکر؛ که نماز (انسان را) از زشتیها و گناه باز می‏دارد.» (سوره عنکبوت)بالاخص اگر نمازگزار متوجه باشد که شرط قبولی نماز در پیشگاه خداوند این است که نمازگزار زکات و حقوق مستمندان را بپردازد؛ غیبت نکند؛ از تکبر و حسد بپرهیزد؛ از مشروبات الکلی اجتناب نماید و با حضور قلب و توجه و نیت پاک به درگاه خدا رو آورد و به این ترتیب نمازگزار حقیقی ناگزیر است تمام این امور را رعایت کند. روی همین جهات، پیامبر گرامی ما(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) می‏فرماید: نماز چون نهر آب صافی است که انسان خود را در آن شست و شو دهد، هرگز بدن او آلوده و کثیف نمی‏شود. همچنین کسی که در شبانه روز پنج مرتبه نماز بخواندو قلب خود را در این چشمه صاف معنوی شست و شو دهد، هرگز آلودگی گناه بر دل و جان او نمی‏نشیند.

• نظافت و بهداشت:

از آنجا که نمازگزار در برخی از مواقع همه بدن را باید به عنوان «غسل» بشوید و معمولا در شبانه روز چند بار وضو بگیرد و پیش از غسل و وضو تمام بدن خود را از هر نوع کثافت و آلودگی پاک سازد؛ ناچار یک فرد تمیز و نظیف خواهد بود. از این نظر نماز به بهداشت و موضوع نظافت که یک امر حیاتی است کمک می‏کند.

 

• انضباط و وقت‏شناسی:

نمازهای اسلامی هر کدام برای خود وقت مخصوص و معینی دارد و فرد نمازگزار باید نمازهای خود را در آن اوقات بخواند، لذا این عبادت اسلامی به انضباط و وقت‏شناسی کمک مؤثری می‏کند.بالاخص که نمازگزار باید برای ادای فریضه صبح پیش از طلوع آفتاب از خواب برخیزد، طبعا یک چنین فردی گذشته از این که از هوای پاک و نسیم صبحگاهان استفاده می‏نماید، به موقع فعالیتهای مثبت زندگی را آغاز می‏کند.

آثار فردی و تربیتی نماز به آنچه که گفته شد منحصر نیست؛ ولی این نمونه می‏تواند نشانه اسرار بزرگ این عبادت بزرگ اسلامی باشد.

سن آشنایی بچه ها با نماز

سرمایه نماز که همان تشکر از نعمتهای خداوند و ستایش زیباییها و کمالات آفریدگار هستی و پناه بردن به دامن کبریایی حضرت حق و راز و نیاز با اوست در فطرت همه هست. نقش والدین و مربیان پرورش دادن این فطرت نورانی است، لذا پیامبر اکرم (ص) فرمود: فرزندان خود را از هفت سالگی به نماز سفارش کنید. و امیر المومنین فرمود: از هفت سالگی نماز را به بچه ها آموزش دهید ولی از وقتی که به تکلیف رسیدند بسیار جدی بگیرید. در حدیثی امام صادق (ع) فرمود: ما فرزندان خود را از پنج سالگی با نماز آشنا می کنیم شما از هفت سالگی آغاز کنید.( وسایل الشیعه، جلد 3 ، ص 12 )

هشدار پیامبر نسبت به خانواده ها

پیامبر اکرم (ص) از کنار کودکانی عبور می کرد، فرمود: وای بر فرزندان آخرالزمان به خاطر پدرانشان. گفته شد، یا رسول الله منظورتان پدران مشرک است؟ حضرت فرمودند: خیر پدران مومن، پدرانی که هیچ یک از احکام و واجبات و فرایض دینی را به فرزندانشان نمی آموزند و اگر خود فرزندان در پی آموزش آن باشند ممانعت می کنند و به اندکی از منافع دنیا که به فرزندشان برسد راضی هستند. من از آنان بیزارم و آنان از من بیزار.

(الحدیث، جلد اول ص 294

روش تدریس خدا

در غار حرا در خواب به سر می‌بردم که جبرئیل بر من وارد شد و برایم پاره‌ای از دیبا که کتابی و نبشته‌ای در آن بود آورد و گفت: بخوان. گفتم: خواندن نمی‌دانم. جبرائیل مرا فشرد و رها کرد و گفت: بخوان... تا سه بار این وضع تکرار شد و در آخرین بار به من گفت: بخوان. گفتم چه چیزی بخوانم. گفت: اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ* خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ * اقْرَأْ وَرَبُّکَ الْأَکْرَمُ * الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ * عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ (1)پس از آن جبرائیل از کنارم دور شد و من بیدار شدم چنان که گویی کتابی در قلبم نوشته شد، از غار بیرون آمدم و به نیمه راه کوه رسیدم، در این اثنا ندایی به گوشم رسید که می‌گفت: «ای محمد تو رسول خدایی و من جبرئیل». به راه خود ادامه دادم و هر گامی که بر می‌داشتم با ترس و بیم آمیخته بود تا به خانه رسیدم.این نخستین درس خدا به پیامبر است.خدا معلم است، پیامبر دانشآموز و درس "وحی"!کلاس درس: همه جا، گاه کوه، گاه دشت، گاه دره، گاهی خانه و گاه میدان نبرد.زمان: همه گاه؛ شب، روز، سپیده دم، شامگاه.موقعیت تدریس: خلوت و تنهایی، گرما گرم نبرد، هنگام پرسش، حتی گاه در لحظه ی خواب!آیا شیوه ی آموزش و تدریس پروردگار الگویی ممتاز و متعالی برای تدریس ما نیست؟ همین نخستین درس را یک بار دیگر مرور می‌کنیم؛ آموزش با واسطه است؛ با واسطه ی رسول وحی؛ جبرئیل. خود پیامبر می‌گفت: هر گاه جبرئیل نازل می‌شد دیدن او آرامش بخش بود و هرگاه جبرئیل دیده نمی‌شد کار سخت و دشوار بود. این شیوه ی نزول وحی همان است که خداوند آن را "قول ثقیل" نامیده است؛إِنَّا سَنُلْقِی عَلَیْکَ قَوْلًا ثَقِیلًاآیا در آموزش‌های ما شیوه‌های تدریس به گونه‌ای هست که در آن‌ها ارتباط‌های قلبی در هیئت یک راهبرد مورد نظر باشد؟ حتی در دروس غیرنظری و تجربی محض نیز بی چاشنی ارتباط‌های قلبی نمی‌توان به تأثیر ژرف، پایداری آموخته‌ها و تحول در رفتار علمی دانش آموختگان امید داشت. منظور از ارتباط قلبی صرفاً ارتباط درونی و عاطفی میان فرستنده و گیرنده – معلم و فراگیرنده – نیست، بلکه  خود پیام نیز باید بتواند با درون و جان مخاطب پیوند و ارتباط بیابد.نکته ی دوم نخستین درس آن است که تکرار، ضرورت تثبیت و استقرار آموخته هاست. آموزش سه بار تکرار می‌شود و در این سه بار، حالات بیانی و ارتباطی قابل تأمل است؛ جبرئیل پیامبر را می‌فشرد و او را به خواندن دعوت می‌کند.نکته ی سوم آن که پیام کوتاه است؛ پنج آیه، همه ی درس آغازین است و شگفتا که این ویژگی در تمام درس‌های آغازین دیده می‌شود. اگر سوره‌های مکی را که همان سال‌های نخستین بعثت نازل شده‌اند مرور کنیم، در ویژگی کوتاهی جملات (آیات) و کوتاهی مجموعه ی پیام (سوره) را احساس می‌کنیم. آیا این درس لطیف  و ظریفی نیست که بدانیم در آغاز آموزش نه تنها مجموعه ی درس کوتاه باشد که ساختار اجزای درس نیز کوتاه و با ضرباهنگ قوی و تأثیر گذار عرضه شود؟نکته ی چهارم، آهنگین بودن پیام است. وجود موسیقی در سخن و بهره وری از آهنگ مناسب، نه تنها سبب التذاذ روح که افزون سرعت دریافت و از همه مهم تر، طنین آن در ذهن و ضمیر مخاطب می‌شود. مجموعه ی سوره‌های مکی که درس‌های سال‌های آغاز بعثت‌اند نیز کوتاه و آهنگین‌اند و این گویای این نکته است که کوتاهی، ضرباهنگ قوی، موسیقی متناسب با مضمون، آموزش را عمیق، سریع و تأثیر گذار خواهد کرد به ویژه آن که مخاطب‌ها کودک باشند یا در اندیشه و باور، کودک مانده باشند!شیوه‌های آموزش آنچه از آیات قرآن بر می‌آید آن است که سه شیوه در نزول وحی و در تحلیلی گسترده تر، ارتباط میان خدا و پیامبر وجود دارد. هر یک از این شیوه‌ها تناسبی با موضوع و محتوای پیام یا شرایط ویژه ی گیرنده ی پیام (پیامبر) دارد. شیوه‌های سه گانه را از این آیه می‌توان استنباط کرد: «وَمَا کَانَ لِبَشَرٍ أَن یُکَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْیًا أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولًا فَیُوحِیَ بِإِذْنِهِ مَا یَشَاء إِنَّهُ عَلِیٌّ حَکِیمٌ».

1. القای پیام و موضوع بر قلب پیامبر بی هیچ واسطه و رابط حتی فرشته ی وحی.

در این شیوه که کیفیت و کنه آن بر ما روشن نیست، خداوند پیام هایی ویژه را بر قلب پیامبر القا می‌کرد. همین جا طرح این نکته ی عمیق و دقیق لازم است که "گیرنده  ی" پیام "قلب" پیامبر است و ارتباط و اتصال و خطاب در همه ی اشکال وحی، "قلب" پیامبر است:

قُلْ مَن کَانَ عَدُوًّا لِّجِبْرِیلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَى قَلْبِکَ بِإِذْنِ اللّهِ َزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ علی قلبِک

آیا در آموزش‌های ما شیوه‌های تدریس به گونه‌ای هست که در آن‌ها ارتباط‌های قلبی در هیئت یک راهبرد مورد نظر باشد؟ حتی در دروس غیرنظری و تجربی محض نیز بی چاشنی ارتباط‌های قلبی نمی‌توان به تأثیر ژرف، پایداری آموخته‌ها و تحول در رفتار علمی دانش آموختگان امید داشت. منظور از ارتباط قلبی صرفاً ارتباط درونی و عاطفی میان فرستنده و گیرنده – معلم و فراگیرنده – نیست، بلکه  خود پیام نیز باید بتواند با درون و جان مخاطب پیوند و ارتباط بیابد.دشواری کار بسیاری از آموزش‌های امروز، فقدان این ویژگی است یا رنگ باختگی این عنصر مهم و تعیین کننده درگیر و دار پررنگ شدن ابزار و تکنیک‌های ویژه آموزشی است.از لطایف پیام رسانی و آموزش پروردگار به انبیا این است که خداوند از پیامبران میثاق و پیمان می‌گیرد که در دریافت، دقیق و در انتقال پیام با دید "امانت" بنگرند. امام علی(علیه‌السلام) در این زمینه می‌فرماید: «واصطفی سبحانه من ولده انبیاء اخذ علی الوحی میثاقهم و علی تبلیغ الرّساله امانتهم»خداوند از میان فرزندان آدم پیامبرانی برگزید و از آنان بر وحی و تبلیغ رسالت عهد و پیمان گرفت.. شیوه دوم نزول وحی و گفت و گوی خداوند با پیامبران از ورای حجاب (پس پرده) است. در این شیوه، همه ی پدیده‌ای عالم، پرده و حجاب‌اند و هر کدام می‌توانند واسطه و رابطی برای ارسال پیام باشند. بارزترین نمونه ی این نوع وحی، گفت و گوی خداوند با موسی(علیه‌السلام) از وراء شجر و پاسخ اوست. هر چند خداوند بی میانجی نیز با موسی(علیه‌السلام) سخن گفته است: «و کلّم الله موسی تکلیماً»بهره گیری از ابزار در پیام رسانی و تدریس نه تنها در جریان وحی دیده می‌شود که در رفتار پیامبر و آموزش‌های ائمه نیز جایگاه والا و قابل تأملی دارد. پیامبر، گاه با ساده‌ترین ابزار ممکن، نکته‌های عمیق را به صحابه می‌آموخت و مسائل نظری ژرف را ملموس و عینی و قابل دریافت می‌ساخت. نمونه‌ای از این شیوه را عبدالله بن الوان در کتاب تعلیم و تربیت کودکان در اسلام آورده است.در حوزه تربیت دینی، تعلیم آموزه های وحیانی چگونه صورت می گیرد؟ رهیافت صحیح در انتقال پیام وحیانی به مخاطبان کلام الهی چگونه است؟ چه نسبتی میان مساله دین گریزی جوانان و شیوه های ارائه آموزه های دینی در جوامع اسلامی وجود دارد؟ آیا نمی توان با حذف روشهای نامحرم! و اخذ روی آوردهای موثرتر، تصویری زیباتری از دین در منظر انظار جوانان نشاند؟جابر، یکی از صحابه ی پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در حدیثی نقل می‌کند روزی در محضر پیامبر نشسته بودیم، ایشان خطی روی شن‌ها رسم کرد و فرمود، این راه خداست. سپس خطوطی مورب به آن خط وصل کرد و گفت: این راه شیطان است. آن گاه دست هایش را روی خط مستقیم گذاشت و این آیه را تلاوت کرد وَأَنَّ هَـذَا صِرَاطِی مُسْتَقِیمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَن سَبِیلِهِ ذَلِکُمْ وَصَّاکُم بِهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ. و (بدانید) این است راه راست من، پس از آن پیروی کنید و از راه‌های دیگر که شما را از راه وی پراکنده می‌سازد پیروی مکنید. این هاست که خدا شما را به آن سفارش کرده است باشد که به تقوا گرایید. سومین شیوه ی نزول وحی، ابلاغ پیام با واسطه ی فرشته ی وحی است. در این شیوه، فرشته ی وحی در هیئتی انسانی یا مشابه آن ظاهر می‌شد و آیات را عرضه می‌کرد که دیدن جبرئیل برای پیامبر آرام بخش بود و همان گونه که پیش‌تر گفته شد این شیوه ی دیداری، سنگینی و گرانی شیوه ی غیردیداری را نداشت. در آموزش‌های امروزین، آهنگ حرکت به سمت آموزش‌های غیرحضوری است. این شیوه ی آموزش غیرزنده، گذشته آن که طراوت، جذابیت و تأثیر گذاری آموزش چهره به چهره و مستقیم را ندارد، جریان آموزش را از برخی ابعاد تأثیر گذار تدریس رویارو، بی بهره می‌کند و پیوندهای ژرف عاطفی را که لازمه ی آموزش بهتر و اثرگذارتر است خدشه دار می‌سازد.

 

نماز و مدرسه و خانواده

 ادامه دارد... 



[ دوشنبه 92/10/2 ] [ 12:41 صبح ] [ جلال ]

نظر

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه