شبهه 7 : بر مردی مدح نمی شود مگر به کاری پسندیده و زکات دادن در رکوع مستحب و محمود نیست، و اگر مستحب بود باید رسول خدا این کار را کرده باشد و بر آن ترغیب نموده باشد علی و دیگران همه مکرر انجام دهند
پاسخ : در این آیه دادن زکات و صدقه در حال رکوع مدح نشده بلکه واقعه خارجی دادن زکات در حال رکوع به عنوان نشانه ذکر شده است.
شبهه 8 : نماز خود شغلی است که نباید شغل دیگری در آن باشد پس چگونه ممکن است که خداوند بگوید ولی برای شما نیست جز آنانی که در حال رکوع نماز صدقه و زکات بدهند سپس فرموده ی خداوند: (وَیُؤْتُونَ الزَّکَاة) دلالت بر وجوب زکات می کند.
پاسخ : انسان باید در نماز حضور قلب داشته باشد و از غیر خدا منقطع گردد ولی طبیعی است که این انقطاع در همه نماز ها و در همه مکا ن ها یکسان حاصل نمی شود . معمولا در مناجات ها و در نماز های شب و نمازهایی که اولیای خدا در خلوت های خود می خوانند ، انقطاع هایی به طور کامل حاصل می شود اما در نماز های جماعت و نماز هایی که در مسجد و در ملاء عام می خوانند ، شرایط برای پیدا شدن چنین انقطاع هایی مهیا نیست . توجه اجمالی به اطراف و با خبر شدن از اتفاقات پیرامون با توجه به نماز و حضور قلب، منافات ندارد . اگر امام در مسجد نماز مستحب یا واجب می خواند و نیازمندی مراجعه و تقاضا می کند و اجابت نمی شود و امام متوجه شده و به او در حال نماز و رکوع کمک می کند ، با توجه به عبادت منافات ندارد بلکه خودش عبادتی است که در ضمن عبادت دیگر واقع شده و نشان از توجه انجام دهنده به کسب رضای خدا دارد.
شبهه 9 : امیرالمؤمنین (علیه السلام)، ثروت نداشته است. شما شیعیان در تاریخ نوشتهاید که امیرالمؤمنین (علیه السلام) از مال دنیا، چیزی را نداشته است. کسی که زکات نقره میدهد، باید ثروت کلانی از نقره داشته باشد تا بتواند از آن زکات بدهد. خود نقره، حتما باید به نصاب برسد و از حد نصاب هم سال بگذرد تا بر آن، زکات واجب شود. امیرالمؤمنین (علیه السلام) اینچنین نبوده است.
پاسخ : کلمه زکات که در اینجا آمده است، همان معنای مصطلح نیست. اول شما ثابت کنید که به همان معنای مصطلح است، سپس اشکال کنید. مراد از زکات، معنای لغوی آن است که به معنای طهارت و نمو و برکت و مدح است. در قرآن هم از این تعابیر، زیاد به کار رفته است. در رابطه با حضرت ابراهیم و اسحاق و یعقوب (علیهم السلام) آمده است:
وَ أَوْحَیْنَا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْرَاتِ وَ إِقَامَ الصَّلَاةِ وَ إِیتَاءَ الزَّکَاةِ وَ کَانُوا لَنَا عَابِدِینَ (سوره أنبیاء/آیه73(
در مورد حضرت اسماعیل (علیه السلام) آمده است:
وَ کَانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ وَ کَانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِیًّا (سوره مریم/آیه55(
خیلی واضح و روشن است که زکات در شرایع گذشته، به این شکلی که ما داریم نبوده است؛ یعنی کسی که گندم و جو و طلا و نقرهاش به حد نصاب برسد. بلکه مراد از زکات، همان معنای لُغَوی است که اینها پاک میساختند و نمو میدادند و برکت میآوردند. همانطوری که نمازهای آنها هم مانند نمازهای ما نبوده است و شاید نماز در آنها، به معنای دعا و نیایش باشد. همچنین در این آیه:
قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّى ـ وَ ذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى (سوره أعلى/آیات14ـ15)
آیا در اینجا هم منظور کسی که زکات مالش را بیرون آورد؟ یا کسی که خودش را پاک و تزکیه کرد؟
در این آیه چطور:
الَّذِی یُؤْتِی مَالَهُ یَتَزَکَّى (سوره لیل/آیه18)
پس، کلمه زکات در اینجا، ثابت نیست که به معنای زکات مصطلح و اخراج مال معین از اموالی که به حد نصاب رسیده است، باشد.
شما از کجا میگویید که علی بن أبی طالب (علیه السلام) در این حد، اموال نداشت؟ آقا امیرالمؤمنین (علیه السلام) در زمان نبی مکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، همانند دیگر مجاهدین در جنگها شرکت میکردند و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) هم غنائم جنگی را بین همه توزیع میکرد و از جمله آنها، امیرالمؤمنین (علیه السلام) بود که از این غنائم میگرفت. شاید در بعضی از این موارد، چندین برابر حد نصاب، در اختیار امیرالمؤمنین (علیه السلام) قرار میگرفت. شاید امیرالمؤمنین (علیه السلام) به خاطر اینکه آن اموال در اختیارش بود، زکات متعلق به آن اموال را داده است، چون در غنائم، لازم نیست که سال بر آن بگذرد. مانند خمس در أرباح مکاسب که مستحب است کسی که ربح میکند، خمس خود را در همان روز بدهد. در زکات نقدین، امیرالمؤمنین (علیه السلام) منتظر این نبود که سال بر آن بگذرد، در همان لحظه، زکات آن را حساب کرده و به سائل داده است.
اینها همه بهانههای بنیاسرائیلی است. اینکه امیرالمؤمنین (علیه السلام) فقیر بوده، نه، امیرالمؤمنین (علیه السلام) نمیخواست مالی بر مال انباشته کند. خود حضرت در نامه 45 نهج البلاغه که به عثمان بن حنیف مینویسد، میگوید:
قسم به خدا! اگر بخواهم از بهترین و لذیذتری غذاها بخورم و بهترین و گرانقیمتترین لباسها را بپوشم، میپوشیدم و مانعی ندارم. ولی هیهات که فرزند أبی طالب اسیر دنیا شود و مالی را بر مالی اضافه کند، حال آنکه در کشور اسلامی، افرادی هستند که نان سیر خوردن را به یاد ندارند و لباس کافی که خود را بپوشانند، در اختیار ندارند. مرضی بالاتر از این نیست که یک نفر شب را با شکم سیر بخوابد، ولی در اطراف او، افرادی باشند که از گرسنگی، خواب به چشمشان نمیرود.
شبهه 10 : بیشتر فقهای گفته اند انگشتر دادن کفایت از زکات نمینماید و تکلیف زکات را ساقط نمینماید، مگر آنکه کسی بگوید در حلی و زینت آلات نیز زکات واجب است، و اما کسی که قیمت را شرط میداند، پس در نماز نمیتوان تعیین بهاء و قیمت یابی نمود.
پاسخ : زکات در قرآن به زکات واجب و صدقه مستحب اطلاق می شود . اطلاق زکات به زکات واجب اصطلاح متشرعه است که با توجه به کثرت استعمال، بعدها پیدا شده اما در قرآن زکات به معنای عام یعنی صدقه واجب و مستحب اطلاق می گردد که نمونه های آن بسیار است. در این آیه هم صدقه مستحب منظور است ،نه صدقه واجب . بحث از این که قیمت کافی نیست و یا امام چگونه در نماز محاسبه کرد و... ، همه بحث های بی جا است. نیازمندی تقاضای کمک کرده و اجابت نشده و امام تنها دارایی اش در آن حال یعنی انگشتر اش را به او بخشیده است.
شبهه 11 : این آیه مانند آیات دیگری که درباره ی زکات نازل شده میباشد از جمله آیه ی 43 سوره ی بقره که می فرماید: (وَأَقِیمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ وَارْکَعُوا مَعَ الرَّاکِعِینَ) و کسی احتمال نداده که فقط درباره یک نفر باشد
پاسخ : این آیه توصیف فردی است که در جنب خدا و رسول ولایت دارد و در مقام این نیستکه بگوید نماز و زکات واجب است و باید اقامه و پرداخت شود ؛ ولی آیه "اقیموا الصلاة و آتوا الزکاة و ارکعوا مع الراکعین " با صیغه امر بیان سه تکلیف واجب است که عبارتند از اقامه نماز و دادن زکات ورکوع و همراهی کردن با رکوع کنندگان. این دو آیه دو مطلب جداگانه اند و تشابهی با هم ندارند.
<** ادامه مطلب... **>
[ سه شنبه 91/5/24 ] [ 3:16 صبح ] [ جلال ]