یکی از ارکان مهم انقلابی که با ماهیّت کاملاً اسلامی به وجود آمد و توانسته علیرغم همة توطئهها و تهاجمات گسترده و متنوع [سخت و نرم] دشمنان بیش از سه دهه با اقتدار و موفقیت استمرار یابد و حرکت به جلو و پیشرفت و تعالی را در همه ابعاد ادامه دهد و برای تحقق و دستیابی به اهداف داخلی و جهانی خود گامهای بزرگ و اساسی را بردارد، رهبری بینظیر انقلاب و پیوند امت با مدیریت و رهبری انقلاب است. ولایتمحوری تا به حال علاوه بر حفظ اصول انقلاب و ارزشهای دینی آن و استمرار حرکت در صراط مستقیم اسلامی، دشمنان را ناکام و دوستان انقلاب را امیدوار ساخته است و بدیهی است هرچه اهتمام و عمقبخشی به این رکن اساسی بیشتر گردد انقلاب اسلامی و نظام برآمده از آن استحکام بیشتری یافته وتهدیدات را خنثی و چشمانداز آینده را روشنتر میسازد ولذا بر همة علاقمندان و به ویژه سنگرنشینان انقلاب اسلامی و مدافعان اسلام ناب است که با معرفت و بصیرت کامل نسبت به استحکام و تعمیق و گسترش ولایتمحوری آن را یکی از مهمترین راهبردهای دفاع همهجانبه از انقلاب اسلامی و استمرار نهضت دینی و بیداری و زمینهسازی برای تحقق حکومت جهانی ولیّ و حجّت و ذخیره الهی قرار دهند چنانچه ولایتمحوری مطمئنترین راهکار برای تقویت معنویت در زندگی فردی و اجتماعی و سازمانی است و به حق باید آن را از اصول و مؤلفه های اساسی پاسداری از انقلاب اسلامی قلمداد کرد.
تعریف ولایتمحوری
واژه ولایت: ولایت از ریشه ولی به معنای قرب و نزدیکی است و دراستعمالات مختلف (گاهی به کسر واو و گاهی به فتح آن) در معانی حبّ و دوستی، نصرت ویاری، متابعت و پیروی و بیش از همه سرپرستی و مدیریت کلان جامعه به کار رفته است که در همه آنها معنای قرب و نزدیکی لحاظ شده است لکن ولایتی که عدل تفکیکناپذیر قرآن و تضمین کننده هدایت الهی است و در آیات و روایات بارها مطرح شده است و مورد بحث ما میباشد، ولایت به معنای سرپرستی و زعامت و مدیریت جامعه دینی است نه معانی دیگر. ولایتی که به اقتضای توحید ربوبی ذاتاً مختص خداست و بالعرض برای انسانهای برگزیده و جانشینان مستقیم و غیر مستقیم او تجلی و تحقق مییابد.
مقام معظم رهبری در تبیین شأن ربوبی ولایت میفرماید:
عبودیّت یکسان همه موجودات در برابر خدا مستلزم آن است که هیچ یک از بندگان خدا خودسر و مستقل حقّ تحکم و فرمانروایی بر بندگان دیگر نداشته باشد (نفی طاغوت) و زمامدار و مدیر و مدبر امور زندگی انسانها فقط کسی باشد که خدا خود به حکومت برگزیده است (یا به شخص مانند امامان علیهمالسلام و یا به علائم و ملاکها مانند حاکم اسلامی در زمان غیبت امام معصوم علیهمالسلام).
(طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، ص 38)
ولایتمحوری: محور یعنی آن قطب و نقطه مرکزی که همه حرکتها، ا قدامات، موضعگیریها و تلاشها بر حول آن سامان یافته و از آن الهام گرفته باشند بنابراین ولایت محوری یعنی در حوزه فردی، اجتماعی و سازمانی ولایت قطب و محور همه اندیشهها، رفتارها، موضعگیریها و حرکتها باشد و تمام نهادها و سازمانهای مردمی و حکومتی، مدیران و افراد خود را با ولی امر هماهنگ و همراه سازند. ولایتمحوری حاصل نمیشود مگر آنکه مؤمنین و نهادها در همه ابعاد نسبت به جانشین خدا و تجلیبخش حاکمیّت الهی، تعبد خردمندانه و تبعیّت کامل داشته باشند و به حکم همان عقلی که آنها را در برابر خدا تسلیم و متعبد کرده، در مواضع فکری و اقدامات عملی تابع بیچون و چرای ولی امر باشند و به الزامات آن متعبد و پایبند باشند.
تعریف ولایتمحوری
حضرت آیهْْ الله خامنهای قبل از پیروزی انقلاب حقیقت ولایت و ولایتمحوری در بین افراد و جامعه دینی را اینگونه ترسیم مینماید:
ولایت در یک انسان به معنای وابستگی فکری و عملی هر چه بیشتر و روزافزونتر با ولیّ است، ولیّ را پیدا کن، ولیّ خدا را بشناس، آن کسی که او ولیّ حقیقی جامعه است او را مشخص کن، بعد از آنکه مشخص کردی شخصاً از لحاظ فکر، از لحاظ عمل، از لحاظ روحیات، از لحاظ راه و رسم، روش خودت را به او متصل کن، مرتبط کن، به دنبالش حرکت بکن به طوری که تلاش تو تلاش او، جهاد تو جهاد او، دوستی تو دوستی او، دشمنی تو دشمنی او و جبههبندیهای تو جبههبندیهای او باشد... چنین کسی دارای ولایت است.
اما ولایت یک جامعه به چیست؟ ولایت یک جامعه به این است که ولی در آن جامعه اوّلاً مشخص باشد ثانیاً منشأ و الهامبخش همه نیروها، نشاطها و فعالیتهای آن جامعه باشد. قطبی باشد که همه جویها و سرچشمهها از او سرازیر میشود، مرکزی باشد که همه فرمانها را او میدهد و همه قانونها را او اجرا میکند. نقطهای باشد که همه رشتهها و نخها به آنجا برمیگردد همه به او نگاه کنند، همه دنبال او بروند، موتور زندگی را او روشن بکند، راننده و پیش قراول کاروان زندگی در جامعه او باشد این جامعه دارای ولایت است... جامعهای که دارای ولایت شد مانند مرده ای است که دارای جان شده است. (ولایت، نشریه 36 حزب جمهوری اسلامی، ص 56 تا 59)
معظم له در گفتار بَعد همان کتاب پس از استناد به آیاتی از قرآن میفرماید:
ما از نظر قرآن ثابت کردیم که حفظ پیوستگیهای داخلی و نفی وابستگیهای خارجی برای یک جامعه مسلمان متوقف است بر اینکه یک قدرت متمرکزی در جامعه اسلامی وجود داشته باشد تا همه نشاطها و فعالیتها و همه جهتگیریها و موضعگیریها و قطبها و جناحهای مختلف این جامعه را او رهبری و اداره کند و اسم آن را ولیّ یعنی فرمانروا گذاشتیم یعنی آن کسی که همه نیروها باید از او الهام بگیرند و همه کارها باید به او برگردد و خلاصه او آن کسی است که مدیریت جامعه اسلامی هم از جنبه فکری و هم از جنبه عملی به او بوده و نامش ولی است... . (همان، ص 68)
آثار و کارکردهای ولایتمحوری:
ولایت به لحاظ آنکه تجلی توحید ربوبی و تنها راه دستیابی به بندگی خدا و رهایی از ا طاعت و بندگی رقیبان خدا میباشد دارای دستآوردها و آثار فردی، اجتماعی و سازمانی فراوانی است که متناسب با موضوع بحث و نیاز مخاطبین به برخی از آنها اشاره میکنیم:
1 . بهرهمندی از دین حقیقی خدا: قرآن با صراحت کمال دین و هدایت الهی را به ولایت دانسته و تنها برنامه و آئینی را تضمین کننده سعادت و موجب امضاء الهی میداند که دارای ولایت باشد ولذا کسی به ایمان حقیقی نائل نمیشود مگر با ولایتمحوری. و ا سلام ناب تحقق پیدا نمیکند مگر با محوریت ولایت.
و این همان حقیقتی است که در روایات فراوانی از جمله حدیث ثقلین به آن تصریح شده است.
2. مصونیت از تحریف: با وجود ولایت جامعه اسلامی اسیر و گرفتار تحریف در اندیشهها و لغزشهای علمی و عملی قرار نمیگیرند و با ولایت محوری امنیت جامع اعتقادی و عملی تضمین میگردد.
اساس همه انحرافها و لغزشها در عالم اسلام روزی آغاز شد که آنها از ولایت جدا گشته و در نتیجه از قرآن و معارف آن هم فاصله گرفتند.
3. گام نخست در پاسداری از اسلام ناب و انقلاب اسلامی:
برای دفاع و حفظ اسلام ناب و انقلاب اسلامی که تولد جدید اسلام ناب میباشد نخستین شرط و مطمئنترین راهکار ولایتمحوری است که بدون آن نمیتوان حرکت در صراط مستقیم را تضمین کرد و این همان واقعیتی است که در صدر اسلام و سه دهه بعد از انقلاب اسلامی بارها تجربه کردیم.
4. دستیابی به بصیرت دینی و سیاسی: رهبری و ولایت همانند طبیبی است که آنچه میگوید و مواضع او پس از معاینه جامع و کامل از جامعه و اوضاع و شرایط میباشد و نسخهای است برای دفع یا رفع آسیبها و میتواند عالیترین بصیرت و ژرفنگری و تسلط بر اوضاع زمان و شرایط را به پیروان خود بدهد.
5. تحقق حزب الهی و پیروزی بر دشمنان: قرآن ضمن مقابله و طرد تحزب و گروهگرایی تنها یک حزب را پذیرفته و آن را عامل سعادت و پیروزی بر دشمنان میداند و آن هم حزب الله است و راهکار آن را ولایتمحوری معرفی میکند. بعد از آیه ولایت میفرماید:
6. دستیابی به وحدت حقیقی: ولایت فصل الخطاب همه منازعات فکری و انسجامبخش همه نیروها و جناحها و عامل وحدت امت است و با ولایتمحوری تشتت و اختلاف امت اسلامی را تهدید نمیکند.
یکی از بارزترین مصادیق حبل الله که همه مأموریم به آن اعتصام بورزیم ولایت اهل بیت علیهمالسلام است. مفسر بزرگ اسلامی علامه طباطبایی ذیل آیه شریفه روایات و مطالبی را در رابطه با حبل الله بودن ولایت مطرح کرده است که به یک روایت به عنوان نمونه اشاره میکنیم:
عَنِ الباقرعلیه السلام اََل محمد هم حبل الله الذی امربالاعتصام به فقال واعتصموا بحبل الله جمیعاً وَلاََ تَفَرقوا.(المیزان، ج3، ص378)
7. راهکار بندگی و اطاعت از خدا: ولایت مبیَن و مجری احکام الهی و تجلیبخش حاکمیّت انحصاری خداست اطاعت پیامبر اکرم(ص) اطاعت خداست. و اطاعت اهل بیت اطاعت رسولش میباشد.
نظام و حقیقت اسلامی با ولایتمحوری محقق میشود. پیامبر اکرم(ص) میفرماید:
اِسمَعُوا وَ اَطِیعُوا لِمَن وَلاّهُ اللهَ الاَمرَ فَاِنَّهُ نِظامُ الاِسلام. (میزان الحکمه، ج 1، ص 161)
8 . حرکت به سوی نور: ولایتمحوری، خدامحوری را به دنبال دارد و نتیجه آن جهتگیری حرکت انسان را از ظلمت به سوی نور بیشتر قرار میدهد.
9. قبولی اعمال: مبنای پذیرش وکارآمدی اعمال به میزان ولایتمحوری است و بدون آن اعمال صالح نیز کارساز و مفید نخواهد بود. پیامبر اکرم(ص) میفرماید:
وَالَّذِی بَعَثَنی بِالحَقِّ نَبیَّاً لَو اَنَّ رَجُلاً لَفَی اللهَ بِعَمَلِ سَبعِینَ نَبِیّاً ثُمَّ لَم یَأتِ بِوِلایَهِْْ وَلِیِّ الاَمرِ مِن اَهلِ البَیتِ ما قُبِلَ اللهُ مِنهُ صَرفاً وَ لا عَدلاً. (میزان الحکمه، ج 1، ص 162)
10. و بسیاری از آثار و کارکردهای دیگر که بر ولایتمحوری مترتب است مانند جلب نصرت و امداد الهی. (حج: 78) و همااهنگی و همراهی تشریع با تکوین (انعام: 14) و عامل رستگاری ابدی (نور: 52) دستیابی به معنویت حقیقی و عرفان راستین و... .
مبانی ولایت محوری
درک صحیح از ولایتمحوری مبتنی بر مبانی و پیشفرضهایی است که هر کدام مستقلاً دارای اهمیت فراوان بوده و باید به انها اهتمام داشت که در این بحث به اجمال آنها را بیان میکنیم و البته به اصولی اکتفا میشود که ولایتمداری در فرهنگ اسلامی بدون آنها تحقق و موضوعیت پیدا نمیکند.
رسالت محوری دین و فلسفه ارسال رسل و انزال کتب ، هدایت کامل و فراگیر و به فعلّیت رساندن استعدادهای فطری انسان است. دین با ارائه راهکارهایی که کاملاً با آفرینش انسان هماهنگ است میخواهد انسان را به مقام خلیفهْْ اللهی و خداگونه شدن برساند. هدایتی که تمام ابعاد وجودی انسان و صحنههای زندگی او را پوشش میدهد و وصول او را به مقصد نهایی و هدف آفرینش که همان قرب الهی است تضمین میکند و دنیا و آخرت او را به بهترین شکل آباد مینماید چرا که انسان فناناپذیر و ابدی است و دنیا فرصت و مزرعهای است برای ساختن این ابدیت.
پیامبر اکرم (ص) در اواخر رسالت خویش در جمع بندی رسالت خود می فرماید :
یا اَیُّهَا النّاسَ وَاللهُ ما مِن شَیءٍ یُقَرِّبُکُم مِنَ الجَنَّهِ وَ یُباعِدُکُم مِنَ النّارِ اِلّا وَ قَد اَمَرتُکُم بِهِ وَ ما مِن شَیءٍ یُقَرِّبُکُم مِنَ النّارِ وَ یُباعِدُکُم مِنَ الجَنَّهِ اِلّا وَ قَد نَهَیتُکُم عَنهُ . اصول کافی جلد 2 صفحه 74
2. راهبرد کلان دین برای هدایت :
به شهادت قرآن و تصریح سنّت قطعی، هدایت قطعی خدا و حقیقت اسلام از دو بخش تفکیک ناپذیر تشکیل شده است: کتاب خدا و عترت (اهل بیت) علیهم السلام.
قرآن تصریح دارد دینی هدایت کننده واقعی و کامل است و به امضای الهی رسیده، دشمنان را مأیوس و ناکام میسازد که در کنار وحی، ولایت را هم داشته باشد:
و پیامبر اعظم(ص) در حدیث متواتر و قطعی الصدور ثقلین تصریح فرموده که قرآن و ولایت هرگز از هم جدا نمیگردند (نفی از تفکیک نه نهی از آن) و تا زمانی که مسلمانان متمسک به آنها باشند به هیچ وجه از صراط مستقیم و هدایت الهی خارج نگشته و گرفتار انحراف و لغزش نمیشوند.
آخرین و کاملترین برنامه و راهکار هدایت انسان و راهبردی که تعالی و حرکت استکمالی او را تضمین می کند بوسیله آخرین نسخه وحیانی و دستورالعمل های الهی و مدیریت و سکان داری کسانی که خدا برگزیده در اختیار انسان قرار گرفته است و این نعمتی است بزرگتر از همه نعمت ها و البته شکر حقیقی این نعمت به بهره گیری و تمسک کامل و تبعیت کامل از آنها می باشد .
3. کارکرد قرآن :
<** ادامه مطلب... **>
[ جمعه 91/3/26 ] [ 9:6 عصر ] [ جلال ]