کارشناسان تاکید میکنند «داعش» را باید نسل دوم القاعده در منطقه به شمار آورد که در حال حاضر مجری حرفهای استراتژی جدید این گروه تروریستی در منطقه به شمار میآید و مهمترین اصل در این استراتژی تشکیل امارت به اصطلاح اسلامی در منطقه است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در دمشق ، در بخش اول این مقاله گفته شد که کلمه «داعش» که عنوان اختصاری نام «امارت اسلامی عراق و شام» است، کاملا هوشمندانه انتخاب شده و مفهومی ژئوپولوتیک در بطن خود دارد. در واقع این نام مفاهیم جغرافیایی دارد و به نظر میرسد، مرحله دوم راهبردها و جنگهای گروه القاعده است.
داعش عراق را از سمت ترکیه محاصره و از سوریه به آن نفوذ میکند!
در این شکی نیست که اردوغان اشتباه بزرگی در حق کشورش و همسایگانش و در راس آنها عراق مرتکب شد و حال باید برای جبران این اشتباهش و یافتن راهحل دوباره دست به دامان کشورهای همجوار شود. اردوغان به عنوان یک فرمانده شکست خورده و عربستان به عنوان ببر زخمی از دو طرف عراق را محاصره کردهاند و به سیطره عناصر داعش بر مرزهای عراق کمک میکنند.
نگرانی دوجانبه اردوغان این است که شکست طرحش در سوریه منجر به شکست وی در انتخابات آتی و در نهایت پایان تلاشهای وی برای سیطره بر خاورمیانه و تحقق مجدد رویای امپراتوری عثمانی شود، از اینرو، دست به دامان عراق شد تا از این سمت امنیت کشورش را تامین کند، اما متاسفانه گروههای القاعده در عراق نفوذ کردهاند و احتمال میرود، امارتی در شمال کردستان تشکیل دهند. این اقدام ابتدا از خاک ترکیه آغاز و سپس به خاک عراق کشیده خواهد شد، به عبارت دیگر، «پیشاور» دیگری در مرزهای عراق و ترکیه تشکیل شود و براین اساس دور از انتظار نیست، برخی جریانهای سلفی در «دهوک» با داعش و گروههای تکفیری سوری و نیز گروههای القاعده در سوریه همکاری کنند.
نگرانی نخست ترکها حضور القاعده در مرزهای مشترکشان با سوریه و اخبار و اطلاعاتی است که درباره ورود خودروهای بمبگذاری شده به ترکیه توسط داعش منتشر شده است. اما نگرانی دوم آنها که کم اهمیتتر از نگرانی امنیتی نیست، این است که ترکیه با وجود حضور القاعده در مرزهایش، از گروههای تروریستی حمایت میکند، تا مبادا زمینه تشکیل کشور کُردها فراهم شود، اما امروز این سیاست مخاطرهآمیز ترکیه نتایج عکس داده، به حدیکه ممکن منجر به تحریک کُردهای ترکیه برای تاکید بر جداییطلبیاشان پس از تشکیل دو کشور کوچک کُرد در مرزهای ترکیه شود.
آنکارا و تجدید نظر در سیاستهایش
از اینرو، اردوغان و وزیر خارجهاش نامههای صمیمانهای به بغداد و تهران فرستاده و خواستار بخشش شدهاند. بدین ترتیب، انتظار میرود، منطقه خاورمیانه طی ماههای آینده و در سایه تلاش طرفهای ترک و سعودی برای گسترش نفوذ خود، شاهد منازعات جدیدی باشد و حتی دامنه این منازعات به داخل ترکیه و عربستان نیز کشیده شود.
بیشک، نخستین طرف ذینفع در این مساله حزب کارگران کُرد و داعش است که منتظر فرصتی مناسب برای گسترش نفوذ خود در مناطق اطراف عراق است.
روزنامه انگلیسی «دیلیتلگراف» در گزارشی با اشاره به همین مساله آورده که القاعده و دیگر گروههای مسلح از جنوب ترکیه برای انتقال تروریستهای خارجی به سوریه استفاده میکنند و حتی صدها نفر از آنها به صورت غیرقانونی در جنوب ترکیه اقامت دارند.
اما این سیاست ترکیه باعث شد، این کشور در دهانه توپخانه داعش قرار گیرد. گزارشهای امنیتی ترک هشدار میدهند که داعش در حال آماده سازی دهها خودروی بمبگذاری شده در منطقه رقه برای ارسال به ترکیه است. پلیس ترکیه گزارش کرده است که خودروهایی با پلاک جعلی ترکیه در صف انتظار ورود به ترکیه هستند.
البته تهدید امنیت ملی ترکیه از طرف سوریه مسالهای نبود که خارج از محاسبات آنکارا باشد؛ چون ترکها با مواضعی که در قبال سوریه اتخاذ کردند، پیشبینی این وضعیت را کرده بودند، اما غافلگیری و خطر بزرگ نه نظام سوریه، بلکه سلطه داعش بر بخشهایی از مرزهای مشترک دو کشور است و به همین دلیل رئیس جمهور ترکیه احتمال درگیری ارتش ترکیه با عناصر داعش را محتمل دانسته است.
در نهایت، در صورت تداوم سیطره داعش بر مناطق مرزی، ترکیه به زودی شاهد تحولات مهمی خواهد بود و سوالاتی که در اینجا مطرح میشود، آن است که آیا طرفین وارد عرصه درگیری با هم خواهند شد؟ آیا کُردهای عراق هم وارد این درگیریها خواهند شد؟ آیا کُردها از ترکیه حمایت خواهند کرد یا داعش و یا بیطرف خواهند ماند؟ موضع رسمی عراق در این منازعه چه خواهد بود؟
داعش در اینباره استراتژی ویژهای را پیش گرفته و آن درگیر کردن بغداد و در حمام خونی است که قصد دارد، آن را به را بیاندازد و به این طریق فرصت لازم برای ورود به جنگ با ترکیه و کُردها را پیدا کند و با گسترش نفوذ خود در منطقه، زمینه تشکیل امارت اسلامیاش در نوار مرزی سوریه و ترکیه و حتی مرزهای ترکیه با عراق را فراهم کند. حال سوال این است که موضع مسعود بارزانی، رئیس اقلیم کردستان عراق در قبال این استراتژی چیست؟
عراق در معرض خطر واقعی
هم اکنون عراق در معرض خطری واقعی و دو جانبه (داخلی و خارجی) قرار دارد. گزارشهای منتشره تاکید میکنند، بندر بن سلطان درصدد اقامت در نزدیکترین شهر امن همسایه سوریه و لبنان و عراق یعنی «امان»، پایتخت اردن و فرماندهی گروههای تروریستی است. وی روابطی قوی و مستحکم با گروههای تکفیری سینا، لبنان، قفقاز و سوریه و حتی مغرب دارد و با سلفیهای اردن نیز در ارتباط است و با توجه به حجم زیاد اموال و شمار تروریستهای بیشماری که برای اجرای این سناریو به کار گرفته، تمامی طرفهای منطقهای، به ویژه عراقیها نگران هستند، چون خطری همه جانبه آنها را محاصره کرده و بهتر است بگوییم طرحی از سوی کشورهای عرب حوزه خلیج فارس برای نفوذ در دستگاههای امنیتی و نهادهای مهم عراق تهیه شده است. در حالیکه انتظار میرود، قصر بندر در امان به تبعیدگاه اختیاری وی تبدیل شود، باید این واقعیت را هم پذیرفت که برگ برنده بندر در آمریکا از دست رفته و متن نامه کریستوفر دیکی در روزنامه «دیلی بیست» آمریکا خطاب به بندر به وضوح این مدعا را ثابت میکند.
دیکی به نقل از «رابرت لیسی»، مورخ آمریکایی در توصیف بندر گفته که وی آدم «بیشرم و متهوری» است.
وی میافزاید: بندر مسئول همکاری و خدمت عربستان به واشنگتن در جنگهایش در نیکاراگوئه، آنگولا، افغانستان و پس از آن جنگ آزادی کویت بود و پس از آنکه مدتی در عرصه جنگ علیه کمونیسم و ناسیونالیسم عربی فعالیت داشت، گرایش خود را به سمت جنگ علیه شیعیان تغییر داد و سعی کرد، از قدرت عربستان برای ترغیب رژیم صهیونیستی به جنگ علیه حزبالله در سال 2006 استفاده کند و در همین حال، به جنگ خود با اخوان المسلمین سنی در مصر ادامه دهد.
دیکی با توصیف بندر به انسانی «هار» که نقشههایش در سوریه شکست خورده میگوید: وی اکنون میخواهد این شکست را با جنایاتش در لبنان و عراق جبران کند.
در این راستا، «نیویورک تایمز» مینویسد که مقادیر زیادی پول به صورت حوالههای بانکی یا نقدی و تحت عنوان کمکهای شیوخ کویت از جمله شیخ «غانم المطیری» به دست تروریستهای سوری میرسد.
این روزنامه خاطر نشان کرده، مطیری یکی از دهها شخصیت کویتی است که برای تامین تجهیزات و جنگ افزارهای مورد نیاز تروریستهای سوری، برای آنها کمکهای مالی جمعآوری میکند و وطن کوچک و ثروتمندش را به مرکز انتقال اموال به تروریستهای سوری و گروههای القاعده تبدیل کرده است.
المطیری خود میگوید: ما قبلا در جنگ نخست خلیج فارس در سال 1991 با آمریکاییها در عراق همکاری کردیم و الان میخواهیم اسد را از سوریه خارج کنیم؛ پس چرا نباید با القاعده همکاری کنیم؟
این کمکهای مالی به گروههای مسلح در سوریه خطر دیگری را هم به بحران سوریه افزوده و باعث بروز چند دستگی میان مخالفان سوری شده است.
امت سوال این است، حال که داعش برای جنگ با شیعیان عراق راهی بغداد و شهرهای دیگر عراق شده، شیوخ خلیج فارس و طرفهای منطقهای و بین المللی چه میزان به آن کمک مالی خواهند کرد؟ به ویژه که سرکرده داعش در اظهارات اخیر خود از جنگ علیه شیعیان خبر داده بود.
[ شنبه 92/11/26 ] [ 9:51 عصر ] [ جلال ]