بعد از بیان دو مقدمه فوق، نوبت آن است که سخنان علماى بزرگ اهل سنت را که در مورد وثاقت و یا عدالت راویان بخارى (با اینکه از جانب علماى رجال تضعیف شده و جرح دارند،)، بیان کرده اند را ذکر مىکنیم.
1. ابن جوزی حنبلی (متوفای597هـ)
ابو الفرج ابن جوزى در باره جهر و اخفات بسم الله در نماز بحث کرده و در پاسخ کسانى که گفتهاند ذکر جهر در صحیح نیامده مىگوید: رجال این روایت از راویان صحیح است بنابراین باید به صحت این روایت حکم کرد:
وأما المسلک الثانی وقولهم لیس ذکر الجهر فی الصحیح قلنا رجاله رجال الصحیح فیلزم أن یحکم بصحته.
مسلک و دیدگاه دوم این است که: بلند گفتن بسم الله در روایت صحیح نیامده است. در جواب مىگوییم: راویان این روایت، از راویان بخارى هستند؛ پس لازم است که حکم به صحت آن شود.
ابن الجوزی، أبو الفرج عبد الرحمن بن علی بن الجوزی (متوفای597هـ)، التحقیق فی أحادیث الخلاف، ج1، ص354، تحقیق: مسعد عبد الحمید محمد السعدنی، دار النشر: دار الکتب العلمیة – بیروت، الطبعة: الأولى- 1415
2. عبد العظیم منذری (متوفای656هـ)
منذرى روایتى را ذیل را نقل کرده:
3043 وعن عبد الله بن عمرو رضی الله عنهما قال قال رسول الله صلى الله علیه وسلملم یَرَحْ رَائِحَةَ الْجَنَّةِ وان رِیحَهَا لَیُوجَدُ من قَدْرِ سَبْعِینَ عَاماً أو مَسِیرَةِ سَبْعِینَ عَاماً.
در پایان مىنویسد این روایت را احمد بن حنبل و ابن ماجه قزوینى با عبارت «وإن ریحها لیوجد من مسیرة خمسمائة عام» نقل کرده که در سند آن «عبد الکریم عن مجاهد عن ابن عمر» آمدهاست. منذرى مىگوید: عبد الکریم در این روایت ثقه است چون شیخان و غیر آن دو به او احتجاج کردهاند لذا تضعیفات دیگران در مورد او قابل شنیدن نیست:
رواه أحمد وابن ماجه إلا أنه قال وإن ریحها لیوجد من مسیرة خمسمائة عام ورجالهما رجال الصحیح وعبد الکریم هو الجزری ثقة احتج به الشیخان وغیرهما ولا یلتفت إلى ما قیل فیه.
المنذری، أبو محمد عبد العظیم بن عبد القوی (متوفاى656هـ)، الترغیب والترهیب من الحدیث الشریف، ج3، ص52، تحقیق: إبراهیم شمس الدین، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة: الأولى، 1417هـ
3. نووی شافعی (متوفاى676 هـ)
شریک بن عبد الله روای صحیحین:
ابن جوزى حنبلى روایتى را که شریک در آن قرار دارد مورد طعن قرار داده و این شخص را تضعیف کردهاست. نووى شافعى در جواب مىگوید: شریک از رجال صحیحین است همین مقدار براى ما در حجیت روایتش کافى است:
وتعرض ابن الجوزی لتضعیف بعض رواته عن أنس لم نذکرها نحن، وتعرض مما ذکرناه لروایة شریک وطعن فیه. وجواب ما قال أنشریکا من رجال الصحیحین، ویکفینا أن نحتج بمن احتج به البخاری ومسلم.
النووی الشافعی، محیی الدین أبو زکریا یحیى بن شرف بن مر بن جمعة بن حزام (متوفاى676 هـ)، المجموع، ج3، ص297، ناشر: دار الفکر للطباعة والنشر والتوزیع، التکملة الثانیة.
4. استدلال ابن تیمیه (متوفاى 728 هـ)
تقدم راوی صحیحین:
ابن تیمیه روایتى را که حاکى از جمع نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء توسط رسول خدا صلى الله علیه وآله است:(جمع رسول الله بین الظهر والعصر والمغرب والعشاء بالمدینة من غیر خوف ولا مطر ( قیل له فما أراد بذلک قال أراد أن لا یحرج أمته) از طریق حبیب بن ثابت و ابو الزبیر با دو عبارت نقل کرده و بعد در مقام قضاوت خودش مىگوید:
قلت: تقدیم روایة أبى الزبیر على روایة حبیب بن أبى ثابت لاوجه له فإن حبیب بن أبى ثابت من رجال الصحیحین فهو أحق بالتقدیم من أبى الزبیر وأبو الزبیر من أفراد مسلم.
مقدم کردن روایت ابو الزبیر را بر روایت حبیب بن ابىثابت دلیلى ندارد؛ چرا که حبیب بن ابو ثابت از راویان صحیحین است؛ پس او سزاوار تقدم بر ابو الزبیر است و از ابو الزبیر تنها مسلم روایت کردهاست.
ابن تیمیه الحرانی الحنبلی، ابوالعباس أحمد عبد الحلیم (متوفاى 728 هـ)، کتب ورسائل وفتاوی شیخ الإسلام ابن تیمیة، ج24، ص75، تحقیق: عبد الرحمن بن محمد بن قاسم العاصمی النجدی، ناشر: مکتبة ابن تیمیة، الطبعة: الثانیة.
از اینجا به دست مىآید همانگونه که علماى اهل سنت صحیح بخارى را بر صحیح مسلم ترجیح مىدهند روات بخارى را نیز بر راوایان مسلم مقدم مىدانند.
5. شمس الدین محمد حنبلی (متوفاى744هـ)،
وثاقت مغیرة بن عبد الرحمن:
ابو الفرج ابن جوزى کتابى دارد به نام «التحقیق» که در آن روایات صحیح و ضعیف را آورده و دلیل ضعف را بیان کردهاست. در این کتاب مغیرة بن عبد الرحمن را جرح کرده است. محمد بن احمد حنبلى مىگوید:
وقول المؤلف فی مغیرة بن عبد الرحمن: أنه ضعیف مجروح وهم، فإنه ثقة من رجال الصحیحین وهو الحزامی لا المخزومی، وإن کانا یرویان عن موسى بن عقبة فیما قیل.
سخن مؤلف در باره مغیرة بن عبد الرحمن که گفته او ضعیف است و مجروح، توهمى بیش نیست؛ چرا که او ثقه و از رجال صحیحین است. وى همان مغیرة بن عبد الرحمن حزامى است نه مخزومى؛ گرچند هردو بنا بر آنچه گفته شده، از موسى بن عقبه روایت کردهاند.
الحنبلی، شمس الدین محمد بن أحمد بن عبد الهادی (متوفاى744هـ)، تنقیح تحقیق أحادیث التعلیق، ج1، ص136، تحقیق: أیمن صالح شعبان، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة: الأولى، 1998م.
6. شمس الدین ذهبی (متوفاى 748 هـ)
وثاقت ابراهیم بن طهمان:
ابراهیم بن طهمان را ابن حزم به خاطر مرجئه بودنش تضعیف کردهاست؛ اما چند تن از علماى اهل سنت که سخنان شان را ذکر خواهیم کرد او را به خاطر این که راوى صحیحین است توثیق کردهاند. از جمله ذهبى در باره او مىنویسد:
إبراهیم بن طهمان ثقة متقن من رجال الصحیحین وکان مرجئا فهذا رجل عالم کبیر القدر بخراسان أخطأ فی مسألة فکان ماذا فأبمجرد الارجاء یضعف حدیث الثقة ویهدر فقد کان من هو اکبر من إبراهیم مرجئا.
ابراهیم بن طهمان موثق و مورد اعتماد و از رجال صحیحین است. او مرجئه بود؛ پس این مرد عالم گرانقدر در خراسان در مورد مسألهاى اشتباه کرد....
الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاى 748 هـ)، الرواة الثقات المتکلم فیهم بما لا یوجب ردهم، ج1، ص35، تحقیق: محمد إبراهیم الموصلی، دار النشر: دار البشائر الإسلامیة - بیروت – لبنان، الطبعة: الأولى1412هـ - 1992م
7. عبد الله حنفی زیلعی (متوفای762هـ)
توثیق عبد الله بن جعفر به خاطر وجود در صحیحین:
زیلعى روایتى را در مورد هبه از عبد الله ابن جعفر روایت کرده و تضعیف او را از قول ابن جوزى نیز نقل کردهاست و در مقابل از صاحب تنقیح آورده است که وى ابن جوزى را در این تضعیف تخطئه کرده و تصریح نموده است که عبد الله بن جعفر موثق است چرا که از رجال صحیحین است:
الحدیث الرابع قال علیه السلام إذا کانت الهبة لذی رحم محرم لم یرجع فیها قلت أخرجه الحاکم فی المستدرک فی البیوع والدارقطنی ثم البیهقی فی سننیهما عن عبد الله بن جعفر عن عبد الله بن المبارک عن حماد بن سلمة عن قتادة عن الحسن عن سمرة قال قال رسول الله صلى الله علیه وسلم إذا کانت الهبة لذی رحم محرم لم یرجع فیها...
وقال بن الجوزی فی التحقیق وعبد الله بن جعفر هذا ضعیف وخطأه صاحب التنقیح وقال بل هو ثقة من رجال الصحیحینوالضعیف هو والد علی بن المدینی.
الزیلعی، عبدالله بن یوسف ابومحمد الحنفی (متوفاى762هـ)، نصب الرایة لأحادیث الهدایة، ج4، ص126، تحقیق: محمد یوسف البنوری، ناشر: دار الحدیث - مصر – 1357هـ.
عبد الله زیلعى در جاى دیگر دو روایت را نقل کرده و در مقام داورى گفته است:
ثم ان لحدیث همام ترجیحات أحدها ان رجاله رجال الصحیح.
روایت همام به خاطر مرجحاتى ترجیح دارد یکى از مرجحات او این است که رجال او رجال صحیح بخارى است.
الزیلعی، عبدالله بن یوسف ابومحمد الحنفی (متوفاى762هـ)، نصب الرایة لأحادیث الهدایة، ج1، ص268، تحقیق: محمد یوسف البنوری، ناشر: دار الحدیث - مصر – 1357هـ.
8. انصاری شافعی (متوفای 804هـ)
وجود عمرو بن ابی عمرو و خالد بن مخلد در صحیحین:
انصارى شافعى روایتى را نقل کرده که علماء در سند آن بر عمرو بن أبى عمرو وخالد بن مخلد اشکال گرفتهاند. اما وى نظرش را در باره این دو تن مىنویسد:
وقد أسلفنا أنهما من رجال الصحیحین (فجازا القنطرة)، وقد کان الحافظ أبو الحسن علی بن المفضل (المقدسی) یقول عمن أخرج له الشیخان أو أحدهما هذه العبارة فی حقه.
ما قبلاً گفتیم که این دو تن از رجال صحیح است و از پل جرح عبور کردهاند. ابو الحسن مقدسى عبار «جاز القنطرة» را در حق کسانى مىگفت که از آنها بخارى و مسلم روایت نقل کردهاند.
لأنصاری الشافعی، سراج الدین أبی حفص عمر بن علی بن أحمد المعروف بابن الملقن، (متوفای 804هـ)البدر المنیر فی تخریج الأحادیث والأثار الواقعة فی الشرح الکبیر، ج4، ص660، تحقیق: مصطفی ابوالغیط و عبدالله بن سلیمان ویاسر بن کمال، ناشر: دار الهجرة للنشر والتوزیع - الریاض-السعودیة، الطبعة: الاولى، 1425هـ-2004م.
وجود خثیم بن عراک در رجال صحیحین:
انصارى شافعى اقوال علماى رجال را در تضعیف ابراهیم بن خثیم آورده و به مناسبت از خود خثیم نیز سخن گفتهاست. از قول ازدى نقل کرده که او منکر الحدیث بودهاست. اما خود انصارى از وى دفاع کرده و در مورد او مىنویسد:
وفی إسناده إبراهیم بن خثیم بن عراک بن مالک... وأما خثیم والده: فقال الأزدی فی حقه: منکر الحدیث. قلت: لکنه من رجال (الصحیحین) فجاز القنطرة.
در سند روایت ابراهیم بن خثیم است... اما خثیم پدر ابراهیم است. ازدى گفتهاست: او منکر الحدیث است. مىگویم: او از رجال صحیحین است و از پل جرح عبور کردهاست.
الأنصاری الشافعی، سراج الدین أبی حفص عمر بن علی بن أحمد المعروف بابن الملقن، (متوفای 804هـ)البدر المنیر فی تخریج الأحادیث والأثار الواقعة فی الشرح الکبیر، ج5، ص158، تحقیق: مصطفی ابوالغیط و عبدالله بن سلیمان ویاسر بن کمال، ناشر: دار الهجرة للنشر والتوزیع - الریاض-السعودیة، الطبعة: الاولى، 1425هـ-2004م.
9. استدلال ابو الوفاء حلبی (متوفای841هـ)
وثاقت داود بن الحصین:
ابو الوفاء دلیل توثیق داود بن الحصین را روایت مؤلفان صحاح سته به ویژه بخارى و مسلم مىداند و مىنویسد:
داود بن الحصین ع أبو سلیمان محدث مشهور تفرد بأشیاء ذکر الذهبی فی میزانه کلام من تکلم فیه وقد صحح علیه فالعمل على توثیقه إذا کما شرطه هو فی حاشیة المیزان وکیف لا یکون ثقة وقد روى له الأئمة الستة فضلا عن الشیخین ومن روى له الشیخان فقد جاز القنطرة کما قاله علی بن الفضل المقدسی.
داود بن الحصین.... محدث مشهور است..... چگونه او موثق نباشد در حالىکه مولفان صحاح سته به ویژه شیخین از او روایت کردهاند و کسىکه شیخان از او روایت کرده از پل جرح، عبور کرده است؛ همانگونه که على بن فضل مقدسى گفته است.
الحلبی الطرابلسی، إبراهیم بن محمد بن سبط ابن العجمی أبو الوفا (متوفای841 هـ)، الکشف الحثیث عمن رمی بوضع الحدیث، ج1، ص112، تحقیق: صبحی السامرائی، دار النشر: عالم الکتب, مکتبة النهضة العربیة – بیروت، الطبعة: الأولى1407 - 1987
10. ابن حجر عسقلانی (متوفاى852هـ)
وثاقت ابراهیم بن طهمان:
توثیق ابراهیم بن طهمان را از قول ذهبى نقل کردیم. ابن حجر نیز او از اینکه رجال صحیحین است موثق مىداند و تصریح مىکند که به تضعیفاتش توجه نمىشود:
وَالْمَرْفُوعُ رِوَایَةُ إبْرَاهِیمَ بن طَهْمَانَ عن بُدَیْلٍ وَإِبْرَاهِیمُ ثِقَةٌ من رِجَالِ الصَّحِیحَیْنِ فَلَا یُلْتَفَتُ إلَى تَضْعِیفِ أبی مُحَمَّدِ بن حَزْمٍ له.
العسقلانی الشافعی، أحمد بن علی بن حجر ابوالفضل (متوفاى852هـ)، تلخیص الحبیر فی أحادیث الرافعی الکبیر، ج3، ص238، تحقیق: السید عبدالله هاشم الیمانی المدنی، ناشر: - المدینة المنورة – 1384هـ – 1964م.
نجات دو روایت از تضعیف:
نسائى روایتى را با دو سند مرفوع و موقوف از ابو سعید نقل کرده و گفته است که هردو طریق ضعیف است.
ابن حجر عسقلانى در باره آن مىگوید: چون راویان آن از راویان صحیحین است این تضعیف معنایى ندارد:
وَهَؤُلَاءِ من رُوَاةِ الصَّحِیحَیْنِ فَلَا مَعْنَى لِحُکْمِهِ علیه بِالضَّعْفِ.
العسقلانی الشافعی، أحمد بن علی بن حجر ابوالفضل (متوفاى852هـ)، تلخیص الحبیر فی أحادیث الرافعی الکبیر، ج1، ص102، تحقیق: السید عبدالله هاشم الیمانی المدنی، ناشر: - المدینة المنورة – 1384هـ – 1964م.
11. شمس الدین سخاوی(متوفاى902هـ)
وثاقت ابراهیم بن سعد بن ابی وقاص:
سخاوى در کتاب «التحفة اللطیفة فى تاریخ المدینة الشریفة» براى اثبات وثاقت وى بر اینکه او از رجال صحیحین است استدلال کردهاست:
48 إبراهیم بن سعد بن أبی وقاص الزهری المدنی...
وقال العجلی مدنی تابعی ثقة وهو من رجال التهذیب لکونه من رجال الصحیحین وغیرهما.
ابراهیم بن سعد... عجلى گفته: او اهل مدینه و تابعى و موثق.. است؛ چرا که او از رجال صحیحیح و غیر آن دو است.
السخاوی، شمس الدین محمد بن عبد الرحمن(متوفاى902هـ)، التحفة اللطیفة فی تاریخ المدینة الشریفة، ج1، ص73، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة: الأولى، 1414هـ/ 1993م.
12. علی بن محمد کنانی (متوفای963هـ)
وجود عیسی طهمان در صحیحین:
در مورد این شخص از قول ذهبى و ابن حجر عسقلانى وثاقتش را نقل کردیم على بن محمد کنانى نیز او را به خاطر اینکه از رجال صحیحین است روایتش را مورد تأیید قرار مىدهد و بهترین طریق مىداند:
وأجود طرق هذا الحدیث طریق عیسى بن طهمان فإنه من رجال الصحیحین.
الکنانی، علی بن محمد بن علی بن عراق أبو الحسن (متوفای963 هـ)، تنزیه الشریعة المرفوعة عن الأخبار الشنیعة الموضوعة، ج1، ص263، تحقیق: عبد الوهاب عبد اللطیف , عبد الله محمد الصدیق الغماری، دار النشر: دار الکتب العلمیة – بیروت، الطبعة: الأولى1399 هـ،
مجهول نبودن حسن بن ذکوان به دلیل وجود او در صحیح بخاری:
حسن بن ذکوان در سند روایتى قرار دارد و عجلى او را مجهول مىخواند؛ اما کناى نویسنده کتاب مىگوید: چون وى از رجال بخارى است از پل جرح عبور کردهاست و از این طریق از او جهل زدایى کردهاست:
( 40 ) [ حدیث ] إن أهل البیت لیقل طعامهم فتستنیر بطونهم (عق) من حدیث أبی هریرة ولا یصح فیه الحسن بن ذکوان، روى الأثرم عن أحمد إنه قال أحادیثه أباطیل وعن عبد الله بن المطلب العجلی مجهول.
(قلت): الحسن بن ذکوان جاز القنطرة فإنه من رجال البخاری.
الکنانی، علی بن محمد بن علی بن عراق أبو الحسن (متوفای963 هـ)، تنزیه الشریعة المرفوعة عن الأخبار الشنیعة الموضوعة، ج2، ص242، تحقیق: عبد الوهاب عبد اللطیف , عبد الله محمد الصدیق الغماری، دار النشر: دار الکتب العلمیة – بیروت، الطبعة: الأولى1399 هـ،
13. محمد بن علی شوکانی (متوفاى 1255هـ)
وثاقت ابراهیم بن طهمان:
چهارمین شخص از علماى اهل سنت شوکانى است که در کتاب «نیل الأوطار من أحادیث سید الأخیار شرح منتقى الأخبار» بر وثاقت ابراهیم بن طهمان از اینکه وى در سلسله سند صحیحین واقع شده، استدلال کردهاست:
وَالْمَرْفُوعُ من رِوَایَةِ إبْرَاهِیمَ بن طَهْمَانَ وهو ثِقَةٌ من رِجَالِ الصَّحِیحَیْنِ وقد ضَعَّفَهُ بن حَزْمٍ وَلا یُلْتَفَتُ إلَى ذلک فإن الدَّارَقُطْنِیّ قد جَزَمَ بِأَنَّ تَضْعِیفَ من ضَعَّفَهُ إنَّمَا هو من قِبَلِ الأرجاء
الشوکانی، محمد بن علی بن محمد (متوفاى 1255هـ)، نیل الأوطار من أحادیث سید الأخیار شرح منتقی الأخبار، ج7، ص98، ناشر: دار الجیل، بیروت – 1973.
توثیق عبد الرزاق و معمر:
شوکانى در ذیل روایت دیگرى این دو شخص را به خاطر اینکه راوى صحیح است توثیق کرده و این گونه مىنویسد:
وَرِجَالُ إسْنَادِ هذا الحدیث ثِقَاتٌ لِأَنَّهُ رَوَاهُ أبو دَاوُد عن مَخْلَدٍ بن خَالِدٍ شَیْخِ مُسْلِمٍ وَعَبَّاسٍ الْعَنْبَرِیِّ شَیْخِ الْبُخَارِیِّ تَعْلِیقًا وَمُسْلِمٍ قَالا حدثنا عبد الرَّزَّاقِ عن مَعْمَرٍ وَهُمَا من رِجَالِ الصَّحِیحَیْنِ.
الشوکانی، محمد بن علی بن محمد (متوفاى 1255هـ)، نیل الأوطار من أحادیث سید الأخیار شرح منتقی الأخبار، ج7، ص375، ناشر: دار الجیل، بیروت – 1973.
14. نور الدین سندی (متوفای1138هـ)
صحت روایت به دلیل وجود راوی آن در صحیحین:
نورالدین سندى روایتى را نقل کرده که برخى آن را جعلى دانسته است؛ اما وى این سخن را رد کرده و مىگوید: این روایت حسن صحیح است؛ چرا که رجال سندش رجال صحیحین است؛ پس به سخن آنانىکه این روایت را جعلى دانستهاند توجه نمىشود:
وقیل هذا الحدیث موضوع ورد بأنه حسن صحیح ورجال سنده رجال الصحیحین فلا یلتفت إلى قول من حکم علیه بالوضع.
گفته شده این روایت ساختگى است. این سخن رد شده به این که روایت صحیح و راوایان سندش رجال صحیحین است؛ پس به سخن کسانىکه روایت را ساختگى مىداند توجه نمىشود.
السندی، نور الدین بن عبدالهادی أبو الحسن (متوفای1138هـ)، حاشیة السندی على النسائی، ج6، ص68، تحقیق: عبدالفتاح أبو غدة، دار النشر: مکتب المطبوعات الإسلامیة – حلب، الطبعة: الثانیة1406 - 1986
15. شیخ تقی الدین ابن صلاح
اثبات حسن بودن روایت به دلیل وجود راوی آن در صحیحین
ابن صلاح روایت: کل کلام لا یبدأ فیه بالحمد فهو أجذم» را به دلیل اینکه راویانش در صحیحین وجود دارد، حسن مىداند و بر این سخنش احتجاج مىکند.
سخن ابن صلاح را چند تن از علماى اهل سنت نقل کردهاست. سبکى شافعى مىنویسد:
وقضى ابن الصلاح بأن الحدیث حسن دون الصحیح وفوق الضعیف محتجا بأن رجاله رجال الصحیحین سوى قرة قال فإنه ممن انفرد مسلم عن البخاری بالتخریج له.
ابن صلاح داورى کردهاست که روایت حسن است پایین تر از صحیح و بالاتر از ضعیف. در این داورى حجتش این است که رجال روایت رجال صحیحین است جز قره...
السبکی الشافعی، ابونصر تاج الدین عبد الوهاب بن علی بن عبد الکافی (متوفاى 771هـ)، طبقات الشافعیة الکبرى، ج1، ص9، تحقیق: د. محمود محمد الطناحی د.عبد الفتاح محمد الحلو، ناشر: هجر للطباعة والنشر والتوزیع، الطبعة: الثانیة، 1413هـ.
انصارى شافعى نیز سخن او را نقل کرده است:
قال الشیخ تقی الدین بن الصلاح: رجال هذا الحدیث رجال (الصحیحین) جمیعًا سوى قرة؛ فإنه ممن انفرد مسلم عن البخاری بالتخریج له، ثم حکم على الحدیث بالحُسن ولا یلتفت إلى تضعیف صاحب (الشامل) له حیث قال: رواه الولید، عن الأوزاعی، عن قرة، عن الزهری، عن أبی سلمة، عن أبی هریرة، عن النبی (وهو ضعیف).
الأنصاری الشافعی، سراج الدین أبی حفص عمر بن علی بن أحمد المعروف بابن الملقن، البدر المنیر فی تخریج الأحادیث والأثار الواقعة فی الشرح الکبیر، ج7، ص529، تحقیق: مصطفی ابوالغیط و عبدالله بن سلیمان ویاسر بن کمال، ناشر: دار الهجرة للنشر والتوزیع - الریاض-السعودیة، الطبعة: الاولى، 1425هـ-2004م.
16. عظیم آبادی (متوفاى1329هـ)
تصحیح روایت صالح ابی الخلیل:
عظیم آبادى در کتاب «عون المعبود شرح سنن أبى داود»، روایت صالح ابى الخلیل را به این جهت تصحیح کرده که رجالش از رجال صحیحین است و هیچگونه طعنى بر وى نیست:
قال بن خلدون خرج أبو داود عن أم سلمة من روایة صالح أبی الخلیل عن صاحب أبی الخلیل عن صاحب له عن أم سلمة ثم رواه أبو داود من روایة أبی الخلیل عن عبد الله بن الحارث عن أم سلمة فتبین بذلک المبهم فی الإسناد الأول ورجاله رجال الصحیحین لا مطعن فیهم ولا مغمز.
العظیم آبادی، محمد شمس الحق (متوفاى1329هـ)، عون المعبود شرح سنن أبی داوود، ج11، ص255، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة: الثانیة، 1995م.
17. محمد انور شان کشمیری:
کشمیرى در کتاب «العرف الشذى شرح سنن الترمذی»، روایتى از ابن عمر نقل کرده و سپس مىگوید: سند روایت صحیح است؛ چرا که فهد، شیخ طحاوى و موثق است على بن معبد هم از راویان صحیحین و راویان جامع الصغیر است:
کما فی معانی الآثار ص (198): أن ابن عمر صلى قبل الجمعة أربعاً لا یفصل بینهن بسلام، وسنده صحیح فإن فهداً شیخ الطحاوی ثقة، وعلی بن معبد تلمیذ محمد بن حسن من رواة الصحیحین ورواة الجامع الصغیر، وسائر الرواة ثقات.
الکشمیری، محمد أنورشان ابن معظم شان (الوفاة: لا یوجد)، العرف الشذی شرح سنن الترمذی، ج1، ص411، تحقیق: الشیخ محمود شاکر، دار النشر: دار احیاء التراث العربی - بیروت/لبنان، الطبعة: الأولى1425هـ-2004م
نتیجه کلی
بنابر آنچه در این سه فصل بیان شد نتایج ذیل به دست مىآید:
اولاً: بخاى و مسلم از شخصیت هاى مورد قبول اهل سنت و از بزرگان و پیشگامان محدثان آنها به شمار مىآید؛
ثانیاً: طبق گفتار علماى اهل سنت کتاب هاى «صحیح بخارى و مسلم» از معتبر ترین کتابهاى روایى و صحیح ترین کتابها از نظر روایت و متن پس از قرآن کریم، صحیح ترین کتابهاى تألیف شده و برترین کتاب ها است و همه علماى اهل سنت بر صحت این دو کتاب اجماع دارند.
البته براى صحیح بخارى فضیلت بیشتر از صحیح مسلم است به گونهاى که صحیح بخارى «کتاب رسول خدا» معرفى شده و براى این کتاب فضائل و معجزاتى بیان شده است.
و نکته سوم اینکه راوایانى که در سلسله سند این دوکتاب واقع شده در هر روایت دیگرى اگر قرار داشته باشند از نظر علماى رجال بدون کدام سخنى موثق و از پل جرح عبور کردهاند و تضعیف شخص و یا اشخاصى تأثیر ندارد.
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
مؤسسه تحقیقاتى حضرت ولى عصر (عج)
[ سه شنبه 91/4/6 ] [ 10:54 عصر ] [ جلال ]