خویشاوندى على(ع) با رسول الله(ص)
افزون بر پیوند برادرى قرآن ارتباط و پیوند انسانها را از دو راه مطرح مىنماید یکى ولادت دیگرى از راه پیوند ازدواج:(هو الذى خلق من الماء بشرا و جعله نسبا و صهرا) (1) «او آن خدایى است که بشر را از آب(نطفه)آفرید و بین آن پیوند خویشاوندى و ازدواج برقرار نمود».وابستگى به خاندان فضیلت مانند رسول الله صلى الله علیه و آله از این دو راه به بهترین و نزدیکترین شیوه در على علیه السلام جلوهگر شده است.زیرا از لحاظ خویشاوندى على بن ابى طالب پسر عموى رسول الله صلى الله علیه و آله مىباشد،آن هم به گونهاى که پدران آنها هم از جانب پدر و هم مادر یکى بودهاند.یعنى ده پسر عبد المطلب از همسران گوناگون بودند اما عبد الله علیه السلام و عبد مناف و زبیر از یک مادر یعنى فاطمه عمرو بن عائذ (2) ،دیگر برادران از مادر جدا بودند.
از جانب دیگر على«صهر النبى»است و همسر تنها یادگار بىهمتاى رسول الله صلى الله علیه و آله یعنى فاطمه زهرا سیدة نساء العالمین علیها السلام.افضل از همگان و حتى افضل از انبیاء اولو العزم مىباشد.على داماد معمولى براى رسول الله صلى الله علیه و آله نیست.على فردى است که اگر نبود براى فاطمه همتا وجود نداشت تا با وى ازدواج کند و این فضیلتبزرگى است که تنها نصیب على علیه السلام است.همان برترى و فضیلتى که دیگران همواره به آن غبطه مىورزیدند و نمىتوانستنداین فضیلت را کتمان کنند چنانکه اعتراف عمربن خطاب در این باره گذشت که از جمله فضایل على همتاى فاطمه بودن و اسکان در مسجد مىباشد. (3) .على به این قرابت و خویشاوندى و اصالتخانوادگى خویش افتخار مىکند،در جواب معاویه مىنگارد:مهاجر و انصار بسیار شهید تقدیم اسلام نمودهاند،لیکن وقتى از خاندان ما مانند«حمزه»شهید مىشود«سید الشهداء»عنوان مىگیرد و در نماز وى 70 تکبیر گفته مىشود.و هنگامى که از ما مانند جعفر دستهایش قطع شده به شهادت مىرسد،دو بال بهشتى نصیب او مىگردد که:الطیار فى الجنة و ذو الجناحین.
آنگاه مىفرماید:
از خاندان ما پیامبر مبعوث مىشود از خاندان شما تکذیب کننده نبوت،که منظور ابو جهل مىتواند باشد.از خاندان ما اسد الله،(حمزه منظور است)از خاندان شما اسد الاحلاف پدید مىآید.(منظور اسد بن عبد العزى است که عدهاى در مقابل با بنى قصى هم پیمان شدند)از خاندان ما سروران جوانان بهشت(حسنین منظور است)از خاندان شما صبیة النار.(بنى مروان یا فرزندان عقبة بن ابى معیط)از خاندان ما بهترین زنان عالم(فاطمه علیها السلام)از خاندان شما حمالة الحطب(منظور ام جمیل خواهر ابو سفیان و عمه معاویه است دختر حارث بن عبد المطلب) (4) .
و نیز در بیان نسبت و قرابتخویش در جواب معاویه مىفرماید:و لکن لیس امیة کهاشم و لا حرب کعبد المطلب و لا ابو سفیان کابى طالب و لا الهاجر کالطلیقو لا الصریح کاللصیق...«امیه مانند هاشم نیست و حرب(پدر ابو سفیان)مانند عبد المطلب نیست و ابو سفیان مانند ابو طالب نمىباشد و کسى که در راه اسلام هجرت نموده است(منظور خود حضرت است)با کسى که اسیر شده و آزاد گردیده است(منظور معاویه است)نیست.و کسى که نسب شفاف و روشن و حقیقى دارد با کسى که خود را ملحق نموده است،همانند نیستند.»(منظور امیه است)که بنى امیه به وى منسوب هستند.امیه در واقع پسر عبد الشمس نیستبلکه پسر خوانده ایشان است.(معاویه بن ابى سفیان بن حرب بن امیة بن عبد الشمس بن عبد مناف...)وى غلام و برده رومى بوده است وقتى عبد شمس وى را زیرک و هوشمند یافت آزاد کرد و پسر خوانده خویش قرار داد که روش عرب بود.) در هر صورت معاویه از طریق پدر به قریش متصل نمىشود (5) زیرا قریش قبلهاى است که از نضر بن کنانه جد دوازدهم رسول الله صلى الله علیه و آله شروع مىشود. (6)
این قرابت نسبى آن هم قرابت نسبى على و با رسول الله صلى الله علیه و آله مىباشد،که خود به این فضیلت در خطبه قاصعه افتخار مىکند و مىفرماید:و قد علمتم موضعى من رسول الله صلى الله علیه و آله بالقرابة القریبة و المنزلة الخصیصة.(7) «شما به خویشاوندى و موقعیت ممتاز من نسبتبه رسول الله صلى الله علیه و آله به خوبى آگاهید.»این دو قرابت افزون به مصاحبت همواره على علیه السلام با رسول الله صلى الله علیه و آله مىباشد،که از زمان کودکى در دامن رسول الله صلى الله علیه و آله قرار گرفت و در طول عمر 63 سالهاش حدود 30 سال ملازم رسول الله صلى الله علیه و آله بود.و افزون بر پیوند برادرىرسول الله صلى الله علیه و آله با على است.
پىنوشتها:
1.فرقان،54.
2.سیره ابن هشام،ج 1،ص 237.نهج البلاغه ابن میثم،ج 2،ص 276.
3.تاریخ الخلفاء،ص 204.منظور از اسکان در مسجد این است که درهاى حجرههاى عدهاى از اصحاب رسول الله صلى الله علیه و آله به مسجد باز مىشد و رفت و آمد به داخل حجره از مسجد انجام مىگرفت،که به دستور رسول الله صلى الله علیه و آله و وحى درها همه بسته شد.تنها درى که بسته نشد در خانه على و فاطمه علیها السلام بود.
4.نهج البلاغه صبحى الصالح،نامه 28،ص 386.نهج البلاغه ابن میثم،ج 2،ص 352.
5.سفینة البحار،ج 1،ص 46.
6.مستمسک العروة الوثقى،ج 3،ص 129.البته قریشى بودن فرد در زمان کنونى در صورتى احراز مىشود که علوى نسب باشد،و یا نسبش به بنى عباس متصل گردد.تداوم نسل سایر قبایل قریش محرز نیست.
7.نهج البلاغه صبحى الصالح،خ 192،ص 300.
امام على(ع) الگوى زندگى صفحه 83
حبیب الله احمدى
[ چهارشنبه 91/5/18 ] [ 2:58 صبح ] [ جلال ]