خبرگزاری فارس: یکی از نویسندگان روزنامه زمان ترکیه تاکید کرد منشاء همه مشکلات در خاورمیانه رژیم صهیونیستی است.

به گزارش دفتر خبرگزاری فارس در ترکیه، "علی بولاچ" روزنامه نگار و نویسنده روزنامه زمان ترکیه و یکی از مترجمین سرشناس قرآن در گفتوگو با فارس به تحلیل روابط ایران و ترکیه و تحولات سوریه پرداخت. بولاچ تصریح کرد موضع گیری برادرانه خبرگزاری فارس باعث شده تا حضور این خبرگزاری در ترکیه منشاء خیر و برکت هم برای ایران و هم برای ترکیه باشد. وی با حساس خواندن اوضاع منطقه تاکید کرد هدف پروژه آمریکایی خاورمیانه بزرگ این است که در منطقه هیچ دولتی بزرگتر از رژیم صهیونیستی باقی نماند. بولاچ با ذکر اینکه قدرت های معلوم الحال بیگانه در تلاش برای رودررو کردن ایران و ترکیه هستند بر ضرورت هشیاری هر دو کشور برای در دام این بازی نیافتادن تاکید کرد. این نویسنده ترکیه ای در بخش دیگری از این گفتوگو خاطرنشان کرد که اسرائیل سرمنشاء همه مشکلات منطقه بوده و در حال حاضر جهان اسلام نیز با غرب درگیر است. وی تاکید کرد تا زمانی که ایران و ترکیه همکاری نکنند، مشکلات سوریه حل نخواهد شد و انصراف ترکیه از اعتماد به غرب و آمریکا و همکاری با ایران و نیز همکاری ایران با ترکیه و مصر یک ضرورت است. بولاچ تصریح کرد که اتحاد اسلام و صلح و ثبات در خاورمیانه را این سه کشور بنا می نهند. وی با تاکید بر اینکه ترکیه، ایران و مصر نباید با یکدیگر نزاع کنند و اعراب، کردها، ترک ها و ایرانی ها باید در کنار یکدیگر قرار گرفته و با یکدیگر همکاری کنند خاطرنشان کرد که تنها راه حل مسئله خاورمیانه در گرو همکاری این سه کشور و برگزاری کنفرانسی اسلامی است. در ذیل متن این گفتوگو به نظر خوانندگان میرسد. فارس – این روزها و در حالی که ایام ماه مبارک رمضان را پشت سر میگذاریم، اوضاع جهان اسلام را در کل چگونه ارزیابی می کنید؟ بولاچ – ماه مبارک رمضان برای مسلمانان بسیار حائز اهمیت است. این ماه را نباید فقط به صورت ماه روزه گرفتن در نظر گرفت. این ماه را باید در واقع بر اساس ماه های حرامی که قبل از اسلام هم مطرح بوده در نظر گرفت. اگر مسلمانان حرمت این ماه های مقدس را بار دیگر درک کند، حداقل در میان خودشان می توانند جنگ ها و نزاع ها را حداقل سالی یک ماه متوقف سازند. اما وقتی از زاویه ای کلی نگاه می کنیم متوجه می شویم که در واقع مسلمانان حتی به مقدسات خودشان هم اهمیت نداده و حتی احترام هم قائل نیستند. آنچه که من را شخصا متاثر می کند این است که در ماه رمضان امسال هم درگیری ها در جهان اسلام و به خصوص سوریه کماکان ادامه دارد و در عراق هم درگیری های مشابهی بین مذاهب در جریان است. اما امیدوارم در کل جهان اسلام ملت های مسلمان دولت های خود را به صلح و برادری تشویق کنند. امروز وقتی به جهان اسلام نگاه می کنیم با منظره ای دراماتیک روبرو می شویم. در واقع در حالی که همه دنیا به سوی یکپارچگی پیش می رود، تنها در جهان اسلام شاهد جدایی ها هستیم. یعنی حتی دولت هایی که در حال حاضر هستند در درون خودشان تجزیه می شوند و از درون شان دولتچه های جدید بیرون می آید. این امر در حقیقت به منزله تحقق پروژه خاورمیانه بزرگ است که هدف اصلی رژیم صهیونیستی است. چونکه اساس این پروژه بر این امر استوار است که نقشه منطقه بار دیگر به مرکزیت اسرائیل و با تعیین مرزهای سیاسی کشورها بار دیگر ترسیم شده و محور اصلی آن باقی نماندن حتی یک دولت بزرگ تر, قوی تر و موثرتر از اسرائیل در منطقه است. اینک گام به گام به سوی این هدف پیشروی می کنند. یعنی هرکس که اسرائیل را تهدید کند، به مروز زمان تضعیف می شود، تجزیه و تکه پاره می شود و از حالت تهدید بودن علیه اسرائیل خارج می شود. وقتی به تحولات بیست سال اخیر نگاه می کنیم متوجه می شویم که همه این تحولات در همین راستا بوده است. ولی در عین حال یک وضعیت خوشحال کننده وجود دارد و آن این است که همه چیز طبق خواسته اسرائیل پیش نمی رود و نخواهد هم رفت. فارس – ممکن است این مطلب را کمی بیشتر باز کنید. آیا این امر به منزله این است که جهان اسلام مجبور است در درون خود دست به اصلاحات بزند؟ بولاچ – بله... اوضاع جهان اسلام اصلا خوب نیست. جهان اسلام مجبور به انجام اصلاحات در درون خود است. بین جهان اسلام و دنیای غرب بر روی چهار نقطه اساسی درگیری وجود دارد. یکی از اینها منابع انرژی و خطوط انتقال انرژی است و اینکه کنترل آن دست که باشد. اینک غرب می گوید: کنترل کلیه منابع انرژی که در جهان اسلام استخراج می شود و کلیه خطوط انتقال انرژی باید در دست من باشد. این در حالی است که صاحب اصلی این منابع امت اسلام است. یعنی کنترل این منابع باید در دست امت اسلام و کسانی باشد که بر روی این سرزمین ها زندگی می کنند. بی شک اگر در ایران، عربستان سعودی و یا کشورهای حاشیه خلیج فارس نفت استخراج می شود، انسان ها آن را به جای آب نمی نوشند و باید آن را بفروشند، ولی تحت کنترل خودشان بفروشند و قیمت آن را نیز خودشان تعیین کنند. اما غرب اجازه این کار را نمی دهد و منابع انرژی و خطوط انتقال انرژی را خودش کنترل می کند. این، اولین نقطه درگیری بین غرب و جهان اسلام است و این درگیری تا زمانی که دنیای غرب حق استفاده مسلمانان از این منابع طبیعی احترام نگذارد، ادامه خواهد داشت. فارس – یعنی منشاء مشکلات خاورمیانه، اسرائیل است؟ بولاچ – بله. اسرائیل منشاء همه مشکلات است. دومین نقطه درگیری بین جهان اسلام و دنیای غرب، اسرائیل است. اسرائیل همان گونه که امام خمینی (ره) گفت منشاء همه مشکلات بوده و همانند یک تومور سرطانی به قلب منطقه چسبیده است. امروز اسرائیل تنها منشاء همه مشکلات و مسائل منطقه است. همه مشکلات از اسرائیل برمی خیزد. در مورد اسرائیل هم پنج نکته مهم وجود دارد. یعنی تا این پنج مسئله حل نشود، مسئله فلسطین و اسرائیل هم حل نمی شود. اسرائیل به تصمیمات سازمان ملل عمل نمیکند یکی از این نکات عدم اجرای تصمیمات سازمان ملل از سوی اسرائیل است. اسرائیل در هر صورت مجبور است به مرزهای قبل از 1967 بازگردد، یعنی حداقل مجبور به اجرای قطعنامه 242 شورای امنیت سازمان ملل است. اما اسرائیل به این قطعنامه عمل نمی کند. فکرش را بکنید که اسرائیل را سازمان ملل تاسیس کرد، اما اسرائیل به هیچ یک از تصمیمات این سازمان عمل نمی کند. اسرائیل تنها رژیمی است که در میان 194 کشور عضو سازمان ملل مرزهایش نامشخص است و این مرزها را مشخص نمی کند. چونکه اسرائیل یک رژیم اشغالگر است، یعنی مرزهای خود را عمدا نامشخص نگاه می دارد. برای مثال مرزهای ایران، ترکیه، عراق و سوریه مشخص است که از کجا شروع شده و به کجا ختم می شود، اما در مورد اسرائیل چنین نیست. بر اساس یک حکم جعلی در تورات تحریف شده صحبت از ارض موعود از نیل تا فرات می شود، یعنی به ادعای صهیونیست ها اینجا سرزمین وعده داده شده به یهودیان است. اسرائیل در دراز مدت در پی رسیدن به این سرزمین است و لذا مرزهای خود را تعیین نمی کند. این در حالی است که دولتی که مرزهایش مشخص نباشد دولت محسوب نمی شود. مسئله دوم، موضوع آوارگان فلسطینی است میلیونها تن از مردم فلسطین در خارج از سرزمین مادری خود زندگی می کنند. این افراد باید به سرزمین مادری خود بازگردند، اما اسرائیل اجازه نمی دهد و حتی فلسطینیانی که در سرزمین فلسطین زندگی می کنند را بیرون می راند. مسئله سوم، معضل صهیونیستهای ساکن شهرکهای صهیونیستی است اسرائیل از چهار گوشه جهان یهودیان را گرد آورده و به سرزمین های اشغالی فلسطین منتقل می کند، از آمریکا، از روسیه، از اروپا، از افریقا،... و آنها را در کرانه باختری و قدس مستقر می کند. اسرائیل خانه ها، باغات و اراضی فلسطینی ها را مصادره کرده و آنها را بیرون می کند. اسرائیل حتی درخت های زیتون فلسطینی ها را با بولدوزر تخریب کرده و از ریشه در می آورد و دست به زورگویی هایی می زند که در طول تاریخ نمونه آن دیده نشده است. مسئله مهم چهارم وضعیت قدس است همین چند روز پیش بود که نامزد جمهوریخواه ریاست جمهوری آمریکا قدس را پایتخت اسرائیل اعلام کرد. اما قدس پایتخت اسرائیل نیست. اینجا جایی است که مسلمانان، مسیحیان و یهودیان می توانند در کمال صلح و آرامش در کنار یکدیگر زندگی کنند. این شهر از آخرین فتح توسط مسلمانان تا آخرین پادشاه عثمانی اینگونه بوده است. حتی برخی ها می گویند حداقل قدس شرقی تحت کنترل فلسطینی ها و قدس غربی تحت کنترل اسرائیلی ها باشد، اما اسرائیل حتی این امر را هم نمی پذیرد و با دست گذاشتن روی تمام قدس می گوید اینجا مال من است. این هم مسئله بسیار مهمی است. مسئله پنجم وضعیت مسجد الاقصی است اسرائیل قصد دارد به بهانه ساخت دوباره معبد سلیمان مسجد الاقصی را تخریب کند. اینک این پنج مسئله میان جهان اسلام و دنیای غرب موضوع اختلاف است و این اختلافات را نمی توان با صلح و یا سازش برطرف کرد و لذا درگیری ها ادامه دارد. در این روند اینگونه که پیداست تمام دولت های غربی دست در دست یکدیگر، به صورت یک بلوک واحد، با زیر پا گذاشتن کلیه قوانین حقوقی پشت اسرائیل قرار گرفته اند. غرب اسرائیل را از همه قوانین حقوقی و از موافقتنامه های بین المللی معاف کرده است. خواه ناخواه این موقعیت برای اسرائیل باعث بی ثباتی منطقه شده است و این امر دومین نقطه اختلاف ما با دنیای غرب را تشکیل می دهد. سومین نقطه اختلاف جهان اسلام با دنیای غرب این است که در حالی که جهان اسلام باید تغییر کند، دنبای غرب با رفتار استکباری مانع از این امر شده و اجازه این کار را نمی دهد. فارس – یعنی غرب مانع از این می شود که مسلمانان سرنوشت خود را به دست خودشان رقم بزنند؟ بولاچ – بله. غرب با اعمال سیاست های استکباری سعی می کند تا زندگی و آینده مسلمانان مداخله کند. غرب مسلمانان را به حال خود نمی گذارد. سیاست های غرب علیه مسلمانان نه تنها اسلامی نیست، بلکه انسانی هم نیست. سیاست هایی که امروزه غرب جهان اسلام را وادار به پیروی می کند، اعم از عرصه اجتماعی، اقتصادی و زندگی روزمره شهری باید تغییر کند. چونکه این سیاست های همانگونه که گفتم نه اسلامی و نه انسانی هستند. در این سیاست ها بدبختی بیش از اندازه است، خانواده ها از هم می پاشد، جوامع از هم می پاشد، دولت ها و مجلس ها قادر به تصمیم گیری بر اساس اراده خود نیستند و در راستای اهداف غربی ها خدمت می کنند. غرب به جهان اسلام اجازه نمی دهد که طبق عقل و منابع فرهنگی خودش حرکت کرده و تغییر کند. غرب می گوید: تو نمی توانی خود را تغییر دهی، اما من می توانم تو را تغییر دهم. تو باید نقشه راه من را دنبال کنی، یعنی برده من باشی و همانگونه که من می گویم زندگی کنی. این نگرش هم یکی دیگر از نقاط افتراق و درگیری با غرب است. نقطه چهارم درگیری، دین و جایگاه آن در زندگی مدرن است. غرب به مسلمانان جهان اسلام می گوید: دین را تبدیل به زندگی آزاد کن، آن را مسئله ای شخصی قلمداد کن و در جامعه گسترش نده، در امور دولت دخالت نده، سعی نکن اقتصاد خودت را خودت برپا کنی، لائیسم را قبول کن و دین امری فضولی و فرعی شده و تنها در زندگی خصوصی افراد محصور شود، فقط با وجدان ها سروکار داشته باشد، دین تو زندگی اجتماعی را تنظیم نکند، من این کار را می کنم. اگر شما تلاش کنید تا دین اسلام را در زندگی اجتماعی حاکم کنید و بگویید که زندگی اجتماعی خود را بر اساس دینتان تنظیم می کنید، در این صورت من نام این کار را تعصب گرایی، بنیاد گرایی، اسلام رادیکال و غیره می گذارم و تحت فشار قرار می دهم و علیه شما سیستم های فشار ایجاد کرده و از آن ها حمایت می کنم. لذا تا زمانی که این نقاط درگیری ادامه داشته باشد بی ثباتی در منطقه نیز ادامه خواهد یافت. اما این امر قابل تداوم نیست، کما اینکه غیرقابل تداوم بودن این وضع را از سی سال گذشته یاد گرفته ایم. فارس – ولی در سال های اخیر در جهان اسلام، در جهان عرب، برای مثال در ایران تحولات بزرگ و انقلاب رخ داد و غرب نتوانست مانع این تحولات شود، اینطور نیست؟ بولاچ – بله، اگر در جهان اسلام و یا جهان عرب قیامی رخ داده، اگر انفجارات مردمی صورت گرفته، سه نکته مهم باعث این کار شده است. یکی از این نکات، قیام مردم علیه رژیم های سرکوبگر و رژیم های دیکتاتور است. مردم دیگر حاضر به زندگی زیر فشار و ظلم نیستند و خواهان رژیم های سیاسی آزادتر و مشارکتی تر هستند و این حق طبیعی آنان است. دوم، امروزه در اکثر کشورهای اسلامی فقر و بدبختی حاکم است. جهان اسلام بر روی منابعی غنی قرار گرفته، اما انسان هایی که در این سرزمین ها زندگی می کنند در اوج فقر و بدبختی بسر می برند. در اینجا بی عدالتی در توزیع ثروت مطرح است. در حالی که تنها 27 میلیون عرب شبیه انسان ها زندگی کرده و سردمداران در کاخ ها نشسته و از زندگی لذت می برند، بیش از 270 میلیون مسلمان در بدبختی زندگی می کنند. لذا امکان استمرار این وضعیت به هیچ وجه وجود ندارد. فارس – چرا به خصوص مسلمانان در فقر و محنت زندگی میکنند؟ بولاچ – دلیل آن کاملا آشکار است. این امر نتیجه سیاست هایی است که مسلمانان دنبال کرده اند. وقتی بی عدالتی حاکم شود بدبختی می آورد. وقتی ثروت عادلانه توزیع نشود، ثروت در دست قشری خاص تجمع می کند و سایرین، یعنی مردم عادی از آن محروم می شوند و در اینجاست که فقر و بدبختی به وجود می آید. آیا خداوند متعال – نعوذ بالله – دوست دارد که در قاهره یک میلیون انسان در گورستان ها زندگی کنند؟ هرگز. چنین چیزی امکان ندارد. اما رژیم حاکم در آنجا منابع را به دست گروهی محدود می دهد و اکثریت را یعنی مردم را محروم می سازد. این امر تقریبا در همه جای جهان اسلام صادق است. سومین عاملی که باعث این قیام ها شده شکست جهان عرب در مقابل اسرائیل در سال های 1948، 1967 و 1973 است. به عبارتی منبع الهام این قیام ها به هیچ عنوان جهان لیبرال یعنی تمدن غرب نیست. این قیام ها با تغییر رژیم های اروپای شرقی هم ارتباطی ندارد. امروز تنها منبع الهام تمام تحولات و بیداری در جهان اسلام، انقلاب اسلامی ایران است. در سال 1979 وقتی میلیون ها نفر ایرانی به تبعیت از آیت الله خمینی (ره) مونارشی هزار ساله را سرنگون کردند، این امر برای کلیه مسلمانان جهان منبع الهامی بزرگ شد. این انقلاب گام به گام گسترش یافت و غرب در مقابل این واقعیت سرگیجه گرفت و شوک شد. چونکه این انقلاب به منزله سقوط امپراطوری استکبار بعد از سالیان متمادی و با سروصدای زیاد بود. لذا به همین دلیل است که ایران هم اینک نیز هدف قدرت های استکباری است. متهم سازی ایران به ضدیت با دموکراسی و غیره همگی حرف مفت است. درد اصلی غرب این است که ایران سایر مسلمانان را نیز بیدار کرده و باعث شده تا مسلمانان گردوغبار مرگ را از تن خویش بزدایند. فارس – ممکن است کمی بیشتر توضیح دهید؟ یعنی کمی بیشتر در مورد دلایل سروکله زدن غرب با ایران صحبت کنید... بولاچ – البته... اینکه ایران مورد هدف غرب واقع شده، چند دلیل دارد. دلیل اول، ایران در مقابل دنیای غرب عرض اندام میکند و میگوید: تو سرمایه داری لیبرال را به هر طرف صادر می کنی، من هم جمهوری اسلامی هستم و بر اساس شریعت اسلامی که به آن معتقدم حرکت می کنم... ایران این را می گوید و تاکید می کند که این امر ممکن است و از این نظریه خود دفاع می کند. این در حالی است که غرب در طول اعصار متمادی به طرز مذبوحانه ای این گونه تلقین کرده که دیگر دوران دین بسر آمده و اسلام قادر به مدیریت جامعه نیست. اما ایران نشان داد که این حرف یک دروغ بزرگ است و اسلام می تواند تمام احتیاجات یک جامعه را پاسخ دهد. ایران علیرغم همه حملات غربی ها بر روی این نظریه پافشاری می کند و هنوز هم با قدرت روی پای خود ایستاده است. دلیل دوم، ایران با اقتصاد جهانی هماهنگ نمی شود، یعنی مانند ترکیه رفتار نمی کند. ترکیه خود را با اقتصاد جهانی هماهنگ کرده است. سیاست خارجی ترکیه مشخص است، اقتصادش مشخص است. اگر پول تازه به اقتصاد ترکیه تزریق نشود، اگر عربستان سعودی و دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس پول تزریق نکنند، اگر کارت های اعتباری، وام مسکن و خودرو و غیره ادامه نداشته باشد، سیستم اقتصادی ترکیه سقوط می کند. چونکه اقتصاد ترکیه بر روی اقتصاد جهانی باز است. این ویژگی سرمایه است که می آید و هر کجا که محیطی سودآور ببیند در آنجا مستقر می شود و هر وقت که دلش خواست از آنجا می رود. این اقتصاد، اقتصادی وابسته است. اما ایران نمی خواهد با اقتصاد جهانی هماهنگ شود. این امر هم باعث عصبانیت غرب می شود. دلیل سوم، ایران به دنبال انرژی هسته ای است. من نمی دانم ایران فردا روزی سلاح هسته ای بسازد یا نسازد، ولی فکر نمی کنم نیت ساخت سلاح هسته ای را داشته باشد. اصولا مغایر بودن سلاح هسته ای با فقه اسلام را علمای ایران به صراحت بیان کرده اند و گفته اند بمب هسته ای حرام است. اما غربی ها اینگونه فکر می کنند: ایران اگر صاحب قدرت هسته ای شود، انحصار اسرائیل در منطقه را خواهد شکست، چونکه اسرائیل دویست الی چهارصد بمب اتمی دارد. لذا اگر ایران به قدرت هسته ای دست یابد انحصار اسرائیل شکسته خواهد شد. این امر شبیه این است که بین دو نفر اختلاف باشد و در دست یکی اسلحه و در دست دیگری چیزی نباشد و یا تنها یک چوبدستی باشد. کسی که سلاح دارد همواره طرف مقابل را تهدید کند. لذا وقتی طرف مقابل هم به اسلحه دسترسی پیدا کند طرف دیگر را به استفاده متقابل تهدید کند و بگوید نه تو و نه من استفاده کنیم. به همین دلیل است که ایران از منظر غربی ها تبدیل به کشوری وحشتناک می شود که قادر به شکست انحصار اسرائیل است. ادامه دارد...
[ یکشنبه 91/5/22 ] [ 4:3 صبح ] [ جلال ]