پسح یکی از اعیاد سه گانه یهودیان است که به نام پیامبر بزرگوار بنی اسرائیل - حضرت موسی- مُزیّن شده و نتیجه رسالت او از سوی خداوند متعال برای آزادی بنی اسرائیل و همه انسانها از بردگی است.
برابر آیات تورا، خداوند خطاب به اَوْراهام (حضرت ابراهیم) فرمود: «بدان که فرزندان تو به مدت 400 سال در سرزمینی که به آنها تعلق ندارد (مصر) غریب خواهند بود و در آنجا در بندگی و عذاب قرار خواهند گرفت. پس از 400 سال، من ایشان را نجات داده و قومی که آنها را به بندگی وادار نموده، مورد محاکمه قرار خواهم داد و سپس با ثروت عظیمی آن سرزمین را ترک خواهند نمود». اوراهام در این آزمایش سخت نیز سربلند بیرون آمد، زیرا بی ایمانی و ناسپاسی نکرد و این بار نیز خود را به طور کامل، تسلیم خواست و رضای الهی نمود. با تولد ییصحاق (حضرت اسحق) این 400 سال غربت شروع شد، چرا که وی در سرزمین کنعان به حالت غربت به سر می برد و 60 سال داشت که یَعْقُوو (حضرت یعقوب) متولد شد و او نیز در کنعان غریب بود. یعقوو در130 سالگی به علت وقوع خشکسالی، همراه خانواده اش (جمعاً 70 نفر) عازم مصر شد، زیرا که حضرت یوسف به صدارت کشور مصر رسیده بود و با انباشتن غلّه فراوان، آن سرزمین را در برابر قحطی مقاوم کرده بود.
خاندان یعقوو در مصر بسیار بارور و کثیر شدند، تا آنجا که فرعون از نیروی چنین جمعیت عظیمی هراسان شد و با نادیده گرفتن خدمات حضرت یوسف، آنها را به کار سخت وادار کرد و بنی اسرائیل را به بردگانی برای بیگاری نزد مصریان مُبدل ساخت. به علت پیشگویی منجمان دربار مبنی بر ظهور منجی برای این قوم، فرعون دستور داد که همه نوزادان ذکور بنی اسرائیل را در رود نیل غرق سازند. اما یک مادر و دختر یهودی به نامهای «یُوخِوِد» و «میریام» (مریم) که ماماهای عبرانیان بودند، با فداکاری ناشی از ترس الهی، نوزادان عبری را زنده نگاه می داشتند. از این رو مشیت خداوند برآن قرار گرفت تا پسری را که بعدها نقش منجی این قوم را برعهده می گرفت، سه ماه زودتر از موعد طبیعیِ زایمان به «یوخِوِد» عطا نماید. یوخِوِد پس از این سه ماه به ناچار فرزندش را درون سبدی نهاده، در نیزار رود نیل رها نمود. همسر فرعون، وی را از آب گرفت و چون آن پسر که بر او «مُشِه» (موسی) نام نهاده بودند، حاضر به خوردن شیر هیچ زنی نشد، با راهنمایی میریام برای شیردادن به دست «یوخود» سپرده شد. پس از این، مشه در دربار فرعون بزرگ شد و بر اثر حوادثی که برای وی پیش آمد، از مصر گریخت. سپس در سرزمین «میدیان» نزد شخصی به نام «ییترو» ساکن شد و دخترش «صیپورا» را به همسری گرفت. سرانجام پس از گذشت 210 سال از ورود یعقوو و بنی اسرائیل به مصر، خداوند به ناله و استغاثه ایشان بر اثر شدت ظلم مصریان توجه نموده، مشه رَبِنو را مأمور نجات آنان فرمود. او به سبب تواضع بی مانندی که داشت، در ابتدا خود را شایسته چنین مسوؤلیت عظیمی نمی دانست؛ اما سرانجامْ عازم مصر شد. مُشه و «اَهَرُون» (هارون) برادرش، مأموریت خود را برای بنی اسرائیل شرح دادند و پس از ایمان آوردن مردم به آنها، برای ابلاغ فرمان خدا راهی قصر فرعون شدند که این رفت و آمد چندین بار تکرار شد. خداوند براساس حکمت خود و جهت نشان دادن قدرت عظیمش به همگان، ابتدا 10 ضربت معجزه آسا را بر فرعون و مصریان که مایل به آزاد نمودن این قوم نبودند، وارد ساخت. پس از آن بنی اسرائیل در 15 ماه نیسان 2448 عبری، باشکوه بسیار از تمام بندگیهای مصر- بندگی جسمانی مصر و نیز بندگی اخلاقی و فساد فرهنگی مصریان- نجات یافتند و خداوند با اِعطای کتاب تـورا به آنها (که شامل 613 فرمان مُدَوّن عبادی، اجتماعی، قضایی و اخلاقی است) ایشان را برای همیشه از هر نوع بندگی رها ساخت.
قیام حضرت موسی به فرمان خداوند، افزون بر رهایی بنی اسرائیل از بندگی فرعون، نشانه پیروزی عدالت خواهی بر بیدادگری، توحید بر کفر و حق بر باطل اسـت. قیام موسی سرآغاز رهایی انسان از فرومایگی است و یکی از درخشانترین برگهای تاریخ یهود و بشر است. در تمام کتابهای مذهبی و اشعار شاعران بزرگ جهان، حضرت موسی، قهرمان عدالت خواهی، فروتنی و شجاعت است و پسح، یادآور طلوع خورشید حق طلبی و عدالت پروری است. پس از رهایی از بندگی مصریان است که بنی اسرائیل هر نوع بندگی را به غیر از اطاعت اوامر خداوند مردود می دانند و در دعاهای روزانه خود تکرار می کنند:
«بشنو بنی اسرائیل، خداوند خالق ما، خدای یکتا است»
بنا به دستور خداوند، این واقعه عظیم، هر سال در همان ایام طی مراسمی مقدس باید یادآوری شود و یهودیان موظف به رعایت و اجرای احکام خاص این عید هستند. پس از ضربات ده گانه که به فرمان خداوند بر مصریان وارد آمد، صدای بلند شیون و ناله مصریان در مصر برخاست و فرعون در نیمه شب، خودش در پی مشه و اهرون رفت و از آنها خواست تا از مصر خارج شوند.
سرپیچی و نافرمانی فرعون در آزاد ساختن عبرانیان، از دلایل اصلی وارد آمدن ده ضربت الهی بود. وی پس از هر ضربه، بهظاهر در برابر خداوند تسلیم می شد و تقاضای رفع مشکلات را می کرد، اما پس از مشاهده گشایش و رفع خطر، دوباره کبر و غرور او را فرا می گرفت و از اجرای فرمان خداوند خودداری می کرد.
حضرت موسی، وقوع برخی از ضربات را پیشتر به فرعون اطلاع می داد تا شاید با شنیدن خبر، دست از نافرمانی بردارد و پس از وقوع نیز، همواره (باوجود توهینهای فرعون) آماده بود تا با درخواست فرعون فوراً دست به دعا بلند کند و خواستار رفع بلا شود. این امر نشان می دهد که پروردگار حتی به عذاب شریران و گناهکاران راضی نیست و مایل است که هر چه سریعتر بازگشت و توبه آنها را بپذیرد. بنابراین، ده ضربت مذکور نشانه لطف خدا هستند که وی به جای رها کردن بیشتر ظالمان به حال خود و شاهد نابودی و فنای آنها بودن، با وارد ساختن ضرباتی به نام تأدیب، قصد هدایت و اصلاح آنان را دارد.
خروج از مصر:
پیش از آخرین ضربت، پروردگار به بنی اسرائیل دستور داد که خانواده ها گوسفندی را اختیار و قربانی «پِسَح» را ذبح کنند. لازم بود که خون این قربانی را به نشانه ایمان به خدا از داخل بر سَرْدر و چهارچوبهای درون خانه خود بمالند و تا صبح از آن خارج نشوند. خداوند هنگام ضربت آخر به این خون توجه کرده، از ضربت زدن به این قوم صرفنظر می نمود. سپس بنی اسرائیل با عجله بسیار خارج شدند و به دلیل شتاب زیاد فرصتی نیافتند که خمیرهایشان را ورآمده کنند. پس آن را به صورت فطیر (مصا) پختند و رهسپار شدند. جمعیتی که از مصر خارج شد به غیر ز زنا و اطفال، شامل 600 هزار مرد پیاده و گروهی از دیگر اقوام غیر یهودی بود.
خداوند بار دیگر برای نمایان ساختن قدرت خود از یک سو، مصریان را وسوسه نمود که این قوم را تعقیب کنند و از سوی دیگر، به بنی اسرائیل فرمان داد تا در برابر دریا اردو زنند. در این حال که یهودیان، خود را از دو سو در تنگنا می دیدند، خدا به حضرت موسی دستور حرکت به سمت آب را صادر نمود. پس از آنکه شماری از یهودیان با ایمان قوی خود داخل آب شدند، یکی از بزرگترین معجزات تاریخ به وقوع پیوست. دریا شکافته شد و تمام آن جمعیت عظیم، از میان آن گذر کردند. نیز هنگامی که مصریان به امید دستگیر نمودن آنها وارد مسیر شکافته شده گشتند، به امر پروردگارْ آبها به جای خود بازگشتند و لشگریان فرعون را به سزای اعمال خویش رساندند. مشه و یهودیان پس از دیدن این صحنه عظیم، یکی از مجلل ترین سرودها را در وصف قدرت خداوند سرودند که در تورا ذکر شده است و «سرود دریا» نام داشته، هر روز در تفیلای صبح خوانده می شود.
موضوع خروج از مصر، یک معجزه آشکار خداوند بوده و نشانه نظارت دایمی او بر پدیدها و سرنوشت جهان است. این معجزه، مهمترین رخداد در تاریخ یهود است که در همه موعدها و بیشتر تفیلاها یادآوری می شود. همچنین هنگامی که تـورا دستور اجرای بسیاری از فرایض مذهبی را اعلام می نماید، آن رویداد هم ذکر می شود. ذکر مداوم واقعه خروج از مصر به انسان هشدار می دهد که شرط اول برای بندگی خالصانه خداوند، رها شدن از هر گونه بندگی غیر اوست.
این یادآوری در حقیقت، یکی از نشانه های ایمان به قدرت خداوند است. در اولین فرمان از مجموعه ده فرمان، خداوند بلافاصله پس از معرفی خود، موضوع خروج بنی اسرائیل از مصر را عنوان می کند و به این ترتیب، ذکر آن واقعه را هم ارزش با توحید و شناسایی خالق جهان می داند.
سرزمین مصر در زمان حضرت یوسف و حضرت موسی در رده قدرتمندترین کشور جهان مطرح بود. به همین دلیل، خروج یا فرار گروه عظیمی از بردگان ضعیف و بی سلاح همراه با خانواده هایشان از آن، امری تقریباً ناممکن به شمار می آمد.
از سوی دیگر، فرعون مصر، خود را یکی از معبودان جهان می پنداشت و کسی را یارای برابری با او نبود. عبرانیان نیز بر اثر فشار مأموران ستمگر مصری در آخرین سالهای اقامت در مصر، به شدت زیر فشارهای جسمی و روحی قرارگرفته بودند و در عمل، توانی برای رویارویی با قدرت عظیم مصریان نداشتند.
مجموع موارد فوق، ذهن انسان را مستقیماً به سوی قدرت و نظارت خداوند معطوف می کند و تنها خواست و مشیت الهی بود که تمام این موانع را کنار زد و قوم بنی اسرائیل را با سربلندی از سرزمین مصر و ظلم فرعون نجات داد. به همین علت است که ذکر و تعریف این واقعه، نشانه ایمان است.
نامگذاری این عیـد:
نـام پسح از معجزه و لطف الهی در آخرین ضربت وارد شده به مصریان گرفته شده است. در ضربت دهم که منجر به مرگ اولزادهای مصریان شد، خداوند از آسیب رساندن به فرزندان اولزاد عبری چشم پوشی کرد. این لطف الهی در تـورا با لفظ «پاسَحْ» به معنی گذر کردن، جَستن و رحم نمودن بیان شده است. پس این عید را «پِسَح» نامیده اند و به نامهای دیگری نیز خوانده می شود که عبارتند از :
عید فطیر یا عید مصاها :
از آنجا که یهودیان هنگام خروج از مصر فرصت کافی برای تهیه خمیر مناسب جهت پخت نان نداشتند، ناگزیر از خمیرِ ترش نشده - فطیر- استفاده کرده، نان فطیر ساختند که در زبان عبری «مَصـا» نام دارد و یهودیان در این عید تنها مجاز به استفاده از آن - و نه هیچ نان دیگری- هستند. از این رو، «عید مصاها» نامیده شد.
جشن بهار :
این عید همواره در اوایل فصل بهار واقع می شود، و بنابراین، آن را جشن بهار نامیده اند.
جشن آزادی :
این عید، جشن آزادی بنی اسرائیل از یوغ بندگی مصریان است. نزدیکی عید پسح با نوروز - عید باستانی ایرانیان (در بیشتر سالها) موجب شده است که مراسم پسح در میان ایرانیان کلیمی با شکوه و مراسم ویژه ای انجام شود و افزونبر مراسم مذهبی، سنتهای جاری نوروز چون دید و بازدید خانواده ها اجرا گردد.
عید پسح و فلسـفه آزادی :
در منابع تاریخی مقدس یهود آمده است که یهودیانی که مایل به خروج از مصر نبودند، به امر خد.اوند از بین رفتند. زیرا واقعه خروج از مصر، تنها یک فرصت مناسب برای بیرون رفتن به شمار نمی رفت، بلکه یک دستور جاودان الهی بود که یهودیان موظف شده بودند تا خود را از بندگیِ مصریان و نیز هرگونه بندگی غیر الهی رها سازند.
عید پسح افزون بر مراسم و احکام مقدس خاص خود، پیام آزادی را نیز به تمام انسانها اعلام می کند. خداوند مایل است که انسانها از اسارت و بندگی همنوعان و نیز از بندگی امیال نفسانی خویش خارج شده، خالصانه به عبادت و کسب رضای خالق خود مشغول شوند.
پسح، بیانگر مفهوم مقدس و الهی آزادی است؛ یعنی، آزاد شدن از آرزوهای پوچ و تباهی پذیر دنیا و تلاش برای اجرای خواسته های خالق جهان.
مفهوم دیگر آن، اعلام حضور اراده خدا در تمام جزئیات زندگی انسان است. در واقعه خروج از مصر، آفریدگار به سبب تأدیب فرعون و مصریان و نیز برای آزادی یهودیان، طی معجزاتی تمام روند طبیعت را بر هم زد و سرانجام، سپاه فرعون را در دریا غرق نمود. اینها نشانه هایی از نظارت و دخالت خداوند در تمام لحظات زندگی هستند. کسانی که به وجود پروردگار و آفرینش جهان ایمان دارند؛ اما ادامه سیر طبیعی حیات و بقای عالم را امری خودجوش و سپرده شده به دست طبیعت می دانند، در مکتب یهود، مؤمن حقیقی شمرده نمی شوند. حضور دایمی خداوند در تمامی وقایع پس از آفرینش - مانند خروج از مصر- از پایه های اصلی دین یهود است.
گزیده قوانین پسح:
1- ماه نیسان و شبات گادُول
* در تمام ماه نیسان، «متن ویدوی» (اعتراف به گناهان) در تفیلاها خوانده نمی شود.
* از اول تا سیزدهم این ماه در تفیلای صبح، بخشهایی از تـورا که مراسم گشایش «میشکان» را بیان می کنند، خوانده می شود. (میشکان، معبدی مقدس و سیار بـود که ارتباط خداوند با قوم در آن مکان صورت می گرفت و قربانیها نیز تا پیش از بنای بت همیقداش، در آنجا تقدیم می شدند.)
* کسی که در ماه نیسان، دست کم دو درخت میوه را در یک مکان ببیند که شکوفه داده اند، لازم است «براخای درختان» را بگوید. این براخا تنها یک مرتبه در سال گفته می شود.
* شبات پیش از موعد پسح، به نام «شبات گادول» و به معنای شبات بزرگ خوانده می شود. این به سبب معجزه ای است که خداوند برای بنی اسرائیل در آخرین شبات پیش از خروج از مصر انجام داد. یهودیان گوسفندانی را برای ذبح قربانی پسح در خانه های خود و در برابر دید مصریان نگاه داشته بودند و مصریان با اینکه می دیدند معبودانشان به زودی ذبح خواهند شد (گوسفند یکی از معبودان مصریان بود)، به علت ترس از ضربات و نیروی خدا نتوانستند کوچکترین آسیبی به بنی اسرائیل برسانند.
2- پاکسازی محل زندگی از حامِص
* برابر فرمان صریح پروردگار در تورا، یکی از مراسم یادبود خروج از مصر، پاکسازی محل زندگی هر یهودی از مواد حامص است که پیش از فرارسیدن ایام موعد پسح انجام می شود.
* «حامِص» به معنای خمیر (انواع گندم یا جو) وَرآمده یا هر چیزی است که از آن تهیه شده یا حتی حاوی اندکی از آن باشد.
* استفاده یا نگاهداری مواد حامص در ایام پسح به هر مقدار ناچیز هم که باشد، گناه به شمار می آید. لذا تا پیش از فرا رسیدن شب چهاردهم نیسان، لازم است که همه نقاط خانه را از وجود مواد حامص پاک کرد. هر گونه کاربرد مواد حامص که در ایام پسح در اختیار فرد یهودی بوده، حتی پس از گذشت پسح نیز ممنوع است.
* ظروف مورد استفاده در پسح باید از هرگونه آلودگی با ذرات حامص پاک شوند.
3- آدینه پسح
* در این روز رسم است که همه نخست زادگان ذُکور(پسر) تعنیت (روزه)بگیرند و چنانچه این افراد در مراسم ویژه ای شرکت کنند، از ادامه آن مُعاف خواهند شد. این مراسم عبارتند از:
1- هفت براخایی که در هفته اول ازدواج عروس و داماد خوانده می شود.
2- جشن بازخرید پسر نخست زاده از کُهِن.
3- مراسم بِریت میلا (ختنه).
4- مراسم روز « بَرمیصوا» (جشن رسیدن پسر به سیزده سال و شروع اجرای میصوای تفیلین).
5- جشن پایان فراگیری یک جلد از میشنا، تلمود یا زُوهَر.
* اگر آدینه پسح در روز شبات واقع شود، تعنیت نخست زادگان به روز پنج شنبه پیش از آن انتقال می یابد و همه موارد فوق نیز درباره آن صادق است.
* خوردن حامص در این روز تنها تا حدود 4 ساعت پس از طلوع آفتاب مُجاز است و حداکثر تا 5 ساعت پس از طلوع آفتاب نیز می توان آنها را در اختیار داشت.
* خوردن مصا (نان فطیر شرعی) در این روز (تا پیش از فرارسیدن مراسم شب پسح) ممنوع است.
4- مراسم شب پسح :
در شبهای اول و دوم پسح، مراسم خاصی در خانه و با حضور اعضای خانواده برگزار می شود که شامل گفتن قیدوش بر یایین، خوردن مصا و سبزی تلخ یا کاهو، تعریفِ وقایع خروج از مصر و خواندن متونی در مدح خداوند است.
یکی از مهمترین بخشهای مراسم این شب، خواندن «هَگادا شل پسح» است. معنی «هَگادا» در زبان عبری «نقل کردن یا تعریف کردن» است. این واژه از پاسوقی از تورا استخراج شده است که خداوند در آن می فرماید:
«در آن روز (وقایع خروج از مصر را) برای فرزندانت نقل کن و بگو...» .
هگادا گلچینی از منـابع مختلف مذهبی و ادبی یهود مانند تورا، میشنا، تلمود و میدراشهایی درباره وقایع خروج از مصر و حواشی آن است که یهودیان، طبق آیه فوق موظفند در این شب به تعریف کامل آنها مشغول شوند. حتی دانشمندان و علما نیز که خود به طور کامل از وقایع تاریخی آن زمان آگاه هستند، وظیفه دارند که مانند دیگر مردم (وحتی بیش از آنها) این فریضه را انجام دهند.
5- ایام پسح :
ایام پسح، هشت روز ادامه دارد که دو روز اول و آخر آن «یُومطُوو» و تعطیل کامل مذهبی هستند. در این ایام، تفیلاها شکل ویژه ای پیدا می کنند و بخشهایی از سفر تورا نیز هر روز قرائت می شود که تعنیت (روزه) و سوگواری هم در آن ممنوع است.
از شب دوم پسح، گفتن براخای «عُومِر» آغاز می شود و از شب سوم پسح (شب هفدهم نیسان) در تفیلا (لحش) به جای «بارِخ عالِنو»، «بارخِنو» می خوانند.
6- گزیده ای از روش تهیه مصا :
برابر دستور تورا، در ایام پسح کاربرد مواد حامص (موادی که در آنها آرد گندم یا جو به کار رفته و ورآمده شده) اکیداً ممنوع است و به جای نان معمولی، باید از فطیری به نام مصا استفاده کرد.
مصا از آرد گندم یا جو که تا حد ممکن از تماس با هرگونه رطوبت محافظت شده باشد، تهیه می شود. پیش از تهیه خمیر، همه ظروف و وسایل مصاپزی را از ذرات حامص پاک کرده، اقدام به تهیه خمیر (با آب سرد) و وَرز دادن مداوم آن می کنند. خمیر مصا در هر نوبت باید در حدی تهیه شود که امکان سِرِشتن و ورز دادن آن برای یک نفر به راحتی ممکن باشد. این مقدار را حدود 1600 گرم آرد در هر نوبت توصیه کرده اند. بین عمل تهیه خمیر تا وارد کردن آن به تنور، نباید بیش از 20 دقیقه فاصله باشد و در هیچ لحظه ای نیز نباید عمل سرشتن را قطع کرد. پس از هر بار خمیرگیری، همه ظروف و وسایل به دقت از ذرات باقیمانده پاک می شوند و مرحله جدیدِ تهیه خمیر آغاز می شود. مصاهایی که تا خورده یا به هم چسبیده باشند، قابل استفاده نیستند. افرادی که در امر مصاپزی مشغول می شوند، باید پیشتر از احکام و تعالیم مربوط به آن، آگاهی کامل داشته باشند.
« شمردن ایام عُومِر»
در زمان آبادی معبد مقدس اورشلیم (بت همیقداش)، موعد پسح یک جشن کشـاورزی نیز محسوب می شد. با توجه به اینکه در ایام قدیم، بیشتر مردم کشاورز بودند و بهار، آغاز فصل درو کردن محصولات کشاورزی بود، در روز شـانزدهم ماه نیسان (دومین روز موعد پسح)، از نخستین محصول جو « عُومِر»، هدیه شکرگزاری و سپاس از رحمتهای الهی به معبد مقدس تقدیم می شد. برابر نوشته های میشنا، روز اول عید پسح، پس از غروب آفتاب، مقداری از محصول جو با تشریفات ویژه و با حضور جمعی از دهقانان و نمایندگان شورای عالی مذهبی (سَنهِدرین) درو می شد. از جوِ درو شده، دو پیمانه آرد به معبد مقدس تقدیم می گردید. از سوی دیگر، برابر فرمان تورا، از روز دوم پسح و زمانی که عومر تقدیم می شد تا فرارسیدن عید شاووعوت، به مدت هفت هفته باید «شمرده شود». این شمارش به « سِفیرَت هاعُومِر» معروف بوده و نشانه انتظار بنی اسرائیل برای دریافت تورا و تعالیم آسمانی است که پـس از پسح و خروج از مصر، بی صبرانه روزهای نزدیک شدن به شاووعوت را برای دریافت تورا می شمارند.
این فرمان تورا، با گفتن براخای عُومِر در فاصله پسح تا شاووعوت به مدت 49 شب انجام می شود. زمان گفتن براخای عومر از تاریکی هوا تا سپیده دم است. این شمارش را باید هر شب آقایان به طور پیاپی و بی وقفه انجام دهند.
در واقعه ای که در زمان «ربی عقیوا» (یکی از بزرگترین علمای تاریخ یهود) رخ داد، عده زیادی از شاگردان او جان خود را از دست دادند. این موضوع در فاصله پسح تا 18 ماه عبری ایار (سی سوم عُومِر) 21 صورت گرفت. به همین دلیل، در این فاصله زمانی، یهودیان از برگزاری برخی مراسم جشن و سرور خودداری می کنند. همچنین 18 ایار، روز درگذشت «ربی یمعون بَریوحای» است که از بزرگترین علما و عرفای یهود (و تعلیم یافته ربی عقیوا) بوده و توانست معانی عمیق تورا را درک کرده، اسرار آن را کشف کند، که تعالیم او را شاگردانش در کتابی به نام « زُوهَر» تدوین کردند. وی در آخرین روز زندگی خود، گوشه هایی از رازهای تورا را برای شاگردان خویش آشکار نمود و بنابر سفارش خود، در روز وفاتش، بنی اسرائیل به شادی و سُرور مقدسی به احترام او می پردازند.
[ سه شنبه 91/6/7 ] [ 10:49 عصر ] [ جلال ]