چهل حدیث در مورد حجاب زن و مرد
1- امام على علیه السّلام فرموده اند : پوشیده و محفوظ داشتن زن مایه آسایش بیشتر و دوام زیبایى اوست . غرر الحکم(5820)
2- امام صادق علیه السلام می فرمایند: حجاب زن برای طراوت و زیبایی اش مفیدتر می باشد. ( المستدرک، ج5)
3- امیرالمومنین علیه السلام در وصیت خود به امام حسن مجتبی علیه السلام فرمود:«با پوشش و حجابی که برای همسرانت قرار میدهی، چشم آنان را از هوس و حرام بازمیداری، چرا که حجاب برای آنها ثبات بیشتری به ارمغان می آورد. از خروج بیحساب و بیرویه زنان جلوگیری کن، زیرا مفاسدی دارد؛ و اگر میتوانی، کاری کن که همسرانت غیر از تو را نشناسند و با مردان رفت و آمد نداشته باشند
4- حضرت موسی بن جعفر علیه السلام از پدران گرامیش از حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نقل فرمود که: روزی شخص نابینایی اجازه ورود خواست. فاطمه علیهاسلام برخاست و چادر به سر کرد. رسول خدا فرمود:« چرا از او رو میگیری، او که تو را نمیبیند؟» فاطمه عرض کرد:« او مرا نمیبیند، اما من که او را می بینم. و او اگر چه مرا نمیبیند ولی بوی مرا که حس میکند
5- رسول خدا(ص) از حضرت جبرئیل(ع) سوال نمود که آیا فرشتگان خنده و گریه دارند؟ جبرئیل فرمود: بله. (یکی از آنجاهایی که فرشتگان میخندند) زمانی است که زن بیحجابی و بدحجابی میمیرد، و بستگان او را در قبر میگذارند و روی آن زن را با خشت و خاک میپوشانند تا بدنش دیده نشود. فرشتگان میخندند و میگویند: تا وقتی که جوان بود و با دیدنش هر کسی را تحریک میکرد و به گناه میانداخت(پدر و برادر و شوهرش و...از خود غیرت نشان ندادند) و او را نپوشاندند، ولی اکنون که مرده و همه از دیدنش نفرت دارند او را میپوشانند.
6- در یک روز بارانی حضرت علی(علیهالسلام) با پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) در بقیع بودند که زنی سوار بر الاغ از آنجا عبور میکرد. ناگهان پای الاغ در چالهای فرو رفت و زن از بالای آن به زیر افتاد. رسول خدا به سرعت روی خود را برگرداند. حاضران به رسول خدا گفتند این زن شلوار به تن دارد. حضرت سه بار فرمود: خداوند زنان شلوار پوش را رحمت کند. سپس فرمودند: ای مردم! شلوار را به عنوان پوشش برگزینید؛ چرا که از پوشانندهترین لباسهای شماست. و بهوسیلهی آن از زنان خود به هنگام خروج آنان از منزل محافظت کنید. (البته باید توجه داشت که پیامبر، شلوار را به عنوان مکمل پوشش مطرح کردند، نه جایگزین پوشش!)
7- پیامبر فرموده اند:خدا مردانی را که شبیه زن میشوند و زنانی را که خود را شبیه مرد قرارمیدهند ، نفرین کرده است.
8- رسول خدا(ص) فرمودند:سه گروه، هرگز داخل بهشت نمیشوند :1- زنی که خود را درلباس وحرکات وامور دیگر شبیه مرد سازد و...
9- امام علی علیه السلام می فرماید: بهترین لباس ؛ لباسی است که تو را از خدا به خود مشغول نسازد.
10- در حدیث قدسی آمده است :به بندگانم بگوئیدبه لباس دشمنانم در نیایند و خود را شبیه دشمنان من نکنند که در این صورت آنها هم دشمنان من خواهند بود
11- پیامبر می فرمایند:خداوند شما را از عریان شدن نهی کرده است پس شرم کنید از فرشتگانی که همراه شما هستند همان گرامیانی که از شما جدا نمی شوند مگر هنگام قضای حاجت و خلوت کردن با همسر
12- از رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) پرسیدند: آیا در تنهایی میتوانیم کشف عورت کنیم؟ حضرت جواب دادند: خداوند بیش از مردم سزاوار است که از او شرم شود.( سنن ابن ماجه )
13- رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله)فرمودند: خداوند شما را از عریان شدن بازداشته است؛(بحار الانوار ج. 56) لذا از عریان شدن بپرهیزید.( سنن الترمذی )
14- حضرت علی(علیهالسلام) می فرمایند: وقتی کسی عریان شود، شیطان به او نظر میاندازد و در او طمع می کند؛ پس خود را بپوشانید.( تهذیب )
15- پیامبر سه بار فرمود :خدایا ! زنان شلوار پوش را بیامرز . اى مردم ! شلوار بپوشید که شلوار پوشاننده ترین جامههاى شماست و زنان خود را در موقعى که بیرون مىآیند با شلوار حفظ کنید
16- پیامبر فرمود: صیانت زن او را شادابتر و زیبایىاش را پایدارتر مىکند
17- پیامبر فرمود: غذائی بخور که خود می پسندی ولی لباسی بپوش که مردم می پسندند
18- در روایت است که برای پیامبر چند قواره پارچه آوردند پیامبر قواره ای را به یکی از یاران خود داد و به او فرمود که این را دو قسمت کن: قسمتی را برای خود جامه کن و قسمت دیگر آن را به همسرت بده تا برای خود روسری کند. بعد به وی فرمود: به همسرت بگو برای این پارچه آستری فراهم کند تا بدن وی از زیر آن نمایان نباشد.( سنن أبی داود، ج 2)
19- رسول خدا (صلی الله علیه واله) فرمودند: هلاکت زنان امت من در دو چیز است: «طلا و لباس نازک».( شیخ مفید، امالی).
20- حضرت علی(ع) فرمودند: بر شما باد بر پوشیدن لباس ضخیم؛ چرا که هرکس لباسش نازک باشد، دینش نازک است.
21- اسماء دختر ابوبکر و خواهر عایشه به خانه پیغمبراکرم(ص) آمد درحالی که جامههای نازک و بدن نما پوشیده بود.رسول اکرم(ص)روی خویشرا ازوی برگرداند و فرمود:ای اسماء همین که زن به حد بلوغ رسید سزاوار نیست چیزی از بدن او دیده شود مگر ازمچ دست به پایین و صورتش(الدرالمنثورج 5)
22- رسول خدا(ص) وضعیت دوران ما را از قبل پیش بینی میکنند: در آخر امت من، مرد نماهایی هستند که سوار بر وسایل نقلیه خود، بر در مساجد پیاده میشوند. زنان اینان، پوشیدههایی برهنهاند که موهایشان برآمده است. اینها زنان نفرینشدهاند.( المحاسن، ج1)
23- رسول خدا(ص) میفرماید: برای زن جایز نیست مچ پایش را برای مرد نامحرم آشکار سازد و اگر مرتکب چنین عملی شد اول اینکه: خداوند سبحان همیشه او را لعنت میکند. دوم اینکه: دچار خشم و غضب خداوند بزرگ میشود. سوم اینکه: فرشتگان الهی هم او را لعنت میکنند. چهارم: عذاب دردناکی برای او در روز قیامت آماده شده است.هر زنی که به خداوند سبحان و روز قیامت ایمان دارد زینتش را برای غیر شوهرش آشکار نمیکند و همچنین موی سر و مچ پای خود را نمایان نمیسازد و هر زنی که این کارها را برای غیرشوهرش انجام دهد دین خود را فاسد کرده و خداوند را نسیت به خود خشمگین کرده است.
24- رسول خدا (صلی الله علیه واله) فرمودند:1- زر و زیور خود را در منظر و دیدگاه غیرشوهر مگذار و در غیاب شوهر خود را خوشبو مکن و مچ پا را نشان مده اگر چنین کنید دینتان را تباه و خدا را به خشم آورده اید.
25- پیامبر اکرم(ص)زنان را از پوشیدن لباسهای توجه برانگیز بر حذر میداشتند.
26- امام صادق(ع) به یکی ازخواهران محمدبن ابیعمیر فرمود : وقتی که به دیدار برادرت رفتی لباسهای رنگارنگ و تحریکآمیز برتن نکن.
27- رسول حق (ص) به حولا فرمود :روسرى خود را که جلب نظر مى کند نشان مده اگر چنین کنی دینتان را تباه و خدا را به خشم آورده ای.
28- امام رضا (ع):هر کس لباس بپوشد تا مباهات و جلوه گری کند خدا رحمتش را از او باز می دارد .(همراه با نماز)
29- پیامبر فرمود: لباسی بپوش که انگشت نمای مردم نشوی و عزت واحترامت هم محفوظ بماند.
30- فضیل بن یسار می گوید از امام صادق علیه السلام پرسیدم که آیا ساعد های زن از قسمتهائی است که باید از غیر محارم بپوشاند ؟ فرمود بلی و آنچه زیر روسری قرار می گیرد باید پوشیده شود همچنین از محل دستبند به بالا باید پوشیده شود . (کافی جلد 5 )
31- نمایان ساختن تمام بدن برای زوج رواست و سر و گردن را می توان در برابر پسر و برادر آشکار کرد، اما در برابر نا محرم باید از چهار پوشش استفاده کرد: پیراهن (درع)، روسری (خمار)، پوششی وسیع تر از روسری که بر روی سینه می افتد (جلباب) و چادر (ازار).(مجمع البحرین).
32- عایشه می گوید: دختر عبدالله بن طفیل که برادر مادری من بود در حالی که زینت کرده بود به خانه ام آمد. در همان هنگام پیامبر(صلی الله علیه وآله)نیز وارد شد و هنگامی که او را دید از او روی برگرداند. عایشه گفت یا رسول الله این دختر، بردار زاده من و خردسال است! پس پیامبر فرمود: هنگامی که زن به دوران عادت ماهانه رسید بر او جایز نیست که جز روی خود موضع دیگری را نمایان کند.( جامع البیان، ج 9)
33- امام صادق(ع) میفرمودند:«سزاوار نیست زن مسلمانی، لباسی بپوشد که بدن وی را نمیپوشاند»
34- عبداللّه بنعباس، مفسّر و شاگرد سرشناس امیرالمؤمنین علی(ع) گفته است:زن (باید) مو و سینه و دور گردن و زیر گلوی خود را بپوشاند.»( مجمع البیان، ج7)
35- از حدیث امام باقر استفاده میشود که محارم زن مانند برادر، پدر و ... حق ندارند به همه جای زن بنگرند و زن نیز نباید بگذارد پایینتر از جای گردنبد و بالاتر از مچ دست آشکار گردد. چنین نیست که زن نزد محرمها، هر لباسی بپوشد و با هر آرایشی بیرون آید واندام خود را بنمایاند.
36- یکی از اصحاب پیامبر میگوید روزی نشسته بودم و لباسم کنار رفت و ران پایم پیدا شد. پیامبر که در حال عبور بودند، به من گفتند: ران خود را بپوشان که جزء عورت است.( مسند احمد )(قابل توجه برخی آقایان)
37- حضرت موسی(علیهالسلام) آنقدر بر پوشیدگی خود محافظت میکرد که مردم میپنداشتند وی بیماری جسمانی دارد. رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) دربارهی او میفرمود: همانا موسی مردی باحیا و پوشیده بود که به دلیل حیایش، هیچ نقطه از بدن وی دیده نشد و لذا هنگامی که میخواست وارد آب شود تا بدنش وارد آب نمیشد، لباس خود را بیرون نمیآورد؛ در حالی که بنیاسرائیل حیا نمیکردند و در برابر هم برای شستشو برهنه میشدند و به یکدیگر نگاه میکردند.
38- پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) هم هرگاه میخواستند غسل کنند، کسی بهوسیلهی پرده ایشان را مستور میساخت.
39- امام صادق(علیهالسلام) پوشیدگی شدید لقمان را از علل حکیم شدن وی میدانند. (قابل توجه کسانی که می گویند پوشش فقط برای زن است)
40- پیامبر روزی یکی از کارگران خود را دید که در فضای باز غسل میکند. به وی فرمود: نمیبینم از خدایت شرم کرده باشی! مزدت را بگیر ما نیازی به تو نداریم.( المصنف )
[ سه شنبه 91/9/14 ] [ 11:3 عصر ] [ جلال ]
به نظر شما این دختر فرانسوی چی کم داشت؟ویا چرا باید از جایی که محدودیت کمتری بود،به سمت اسلام (که از دیدگاه خیلی تازه به دوران رسیده های ما دین محدودیت است)بیاید؟... زندگی نامه اش را در ادامه مطلب بخوانید
[ چهارشنبه 91/3/31 ] [ 1:6 صبح ] [ جلال ]
2) فلسفه حجاب
در کتاب تفسیر نمونه در ذیل آیهای که در عنوان اول ذکر شد، به بحث مفصل و جامعی درباره فلسفه شکل گیری و اصل حجاب به عنوان یک مساله فردی ـ اجتماعی میپردازد:
بدون شک در عصر ما که بعضى نام آن را عصر برهنگى و آزادى جنسى گذاردهاند و افراد غربزده، بى بند و بارى زنان را جزئى از آزادى او مىدانند سخن از حجاب گفتن براى این دسته ناخوشایند و متعلق به زمانهاى گذشته است. اما مفاسد بى حساب و مشکلات و گرفتاری هاى روز افزونى که از این آزادی هاى بى قید و شرط به وجود آمده سبب شده که تدریجا گوش شنوایى براى این سخن پیدا شود.
البته در محیط هاى اسلامى و مذهبى، مخصوصا در محیط ایران بعد از انقلاب جمهورى اسلامى، بسیارى از مسائل حل شده، و به بسیارى از این سؤالات عملا پاسخ کافى و قانع کننده داده شده است، ولى باز اهمیت موضوع ایجاب مىکند که این مساله به طور گستردهتر مورد بحث قرار گیرد.
[ پنج شنبه 91/3/25 ] [ 10:31 عصر ] [ جلال ]
نگاهی تفصیلی بر مبحث حجاب
تحقیق و مطالعه درباره هر موضوعی باید با بررسی مختصات ظرف تحقیقی و موضوع کلی که پژوهش در آن انجام میشود ، صورت بگیرد تا کارکردی علمی داشته باشد.
مفاهیم و موضوعات دینی و اخلاقی که خود زیر مجموعهای از علوم انسانی هستند نیز باید با ویژگیهای تحقیق در علوم انسانی تطابق داشته باشد. برای انجام پژوهش در علوم انسانی لازم است که ابتدا طرح تحقیق انجام گیرد و سوال و مفروضات اصلی حتما مشخص شده باشد که با گستردگی منابع و پراکندگی مطالب بتوان یک اثر علمی را به وجود آورد.
اما این تحقیق به صورت خاص و با محدودیتی که استاد برای گستره بحث تعیین نمودهاند انجام میگیرد بدین صورت که به موضوع حجاب از منظر و نگاه دو کتاب تفسیری ارزشمند خواهد پرداخت که این دو کتاب عبارتند از:
1) تفسیر المیزان اثر جاودانه علامه سید محمد حسین طباطبائی (ره)
2) تفسیر نمونه اثر آیه الله ناصر مکارم شیرازی
[ پنج شنبه 91/3/25 ] [ 10:31 عصر ] [ جلال ]
از جمله موضوعات مورد بحث پیرامون حقوق زن، مقایسه بین مکتب اسلام با دستاوردهاى تمدن غرب است، امروز در دنیا درباره حقوق زن، مکتب دیگرى رایج نیست و نوعا شرقىها و همه دنیا تحت تأثیر دستاوردهاى غربىها در مورد تساوى زن هستند و تقریبا این فکر غرب همهجا و حتى دنیاى کمونیستى را هم احاطه کرده است. بنابراین مقایسه، مناسبترین طرف اسلام همین دستاوردهاى دنیاى غرب است که غربىها در این مسأله خیلى هم به خود مىبالند. با این مقایسه مىتوان پى برد که نگرش حاکم بر غرب واقعا به مصلحت جامعه و خانمها مىباشد یا خیر؟(1) اسلام، زن را چگونه موجودى مىداند؟ آیا از نظر شرافت و حیثیت انسانى او را برابر با مرد مىداند یا او را جنس پستتر مىشمارد؟ این پرسشى است که اکنون مىخواهیم به پاسخ آن بپردازیم.
[ پنج شنبه 91/3/25 ] [ 10:24 عصر ] [ جلال ]
پویایی نقش حجاب در جامعه اسلامی
حجاب به علت آن که خصلتی نمادین دارد؛ می تواند جریان ارتباط و فعالیت دو قشر مرد و زن را در جامعه تنظیم کرده و به این سبب عناصر مثبت نظام فرهنگی را فعال و غنی ساخته, و زمینه ی تفوّق رفتار فرهنگی را بر رفتار اقتصادی و مادی فراهم آورد.
هر جامعه ای دارای منابع درونی گوناگونی است. برخی از این منابع مادی و برخی دیگر معنوی است. حجاب به سبب ذخیره کردن منبع معنوی در خود, یکی از قدرت های درونی جامعه محسوب می گردد. بدین ترتیب می توان گفت که حجاب قدرت و نفوذ فرهنگی زن ـ یا بهتر است گفته شود انسان ـ را به نمایش می گذارد, و توانایی جلب نظر هواداران انسانیت را فراهم می آورد. حجاب اسلامی نه تنها منبع قدرتی شگرف برای زن مسلمان است, بلکه موجبات افزایش نفوذ قدرت و شخصیت فرهنگی او را در جامعه ایجاد مینماید تا جایی که به علت گستردگی اجرای این حکم و تقوای رفتاری او, این قدرت مشروعیت یافته و می تواند به اقتدار منجر گردد. ([1])
اما تنها تلاش و فعالیت زن مسلمان جهت به ثمر رساندن اهداف او کافی نیست؛ بلکه باید نظامی حمایتی, زن را در این اهداف معنوی پشتیبانی کند. زن باید خود را در نظامی یکپارچه که زمین و زمان را فراگرفته و به وسیله ی قادری هدایت گر اداره می شود, بیابد تا به وسیله ی درک این حمایت, قدرت را در خود حس کرده و انگیزه ی مبارزه با ظلم و محرومیت در او ایجاد شود.
ساختار نظام ولایی از الگوهای انسان متعالی که رفتارشان در فرهنگ الهی نهادینه شده فراوان دارد. امّا این الگوها زمانی به کارایی قطعی نایل می شوند که خدای سبحان, هم در جنسیت زن آنان را عرضه کرده باشد و هم درجنسیت مرد. از همه مهم تر این که؛ الگوی انسانی در قالب زنانه میان مردان همان مقبولیت را داشته باشد که الگوی مردانه میان زنان این مطلوبیت را یافته باشد. بدین لحاظ است که خدای متعال الگوهایی معصوم و متکامل در نقش رهبری را به جامعه عرضه نموده تا همه ی انسان ها با مراجعهی به آنان و بنا به ظرفیت وجودی و آمادگی روحی خود از آنان بهره گیرند.
الگوهای معصوم, نظام رفتاری انسان را به ساحتی الهی مبدل می سازند چرا که آنان ساخت رفتاری خود را از جامعه و فرهنگ بشری نگرفته اند و از همین رهگذر است که مسلمان راه پیموده ی آنان براساس فرهنگ معنوی حرکت کرده و می داند که در مسیر رشد باید عناصر منفی را طرد و در مقابل سقوط, از خود عکس العمل نشان دهد.
از این رو حجاب آمادگی ذهنی و انگیزه ی رفتاری را از زمان بلوغ برای اتصال به الگویانسانیت ـ حضرت زهرای اطهر3 ـ فراهم می آورد و به دنبال آن زن در منطقه ی ولایت به رهبری فاطمه زهرا3 قرار می گیرد. کارکرد هر پدیده ای نشان می دهد که آیا نظامش زنده و پویاست یا بیمار و وامانده, و حجاب نشان دهنده ی این است که اسلام همواره زنده و پویا است.
در رفتارهای اجتماعی, برخی از عناصر به سبب معنایشان در پوششی نمادین عرضه می گردند تا رفتارهای مبتنی بر خود را قابل درک و انتقال سازند. بدین ترتیب تمامی انسان های هدفدار را جهت دار کرده و همچون راهنما,آنان را به سوی مفاهیم اساسی تر می کشانند. با توجه به ویژگی های عنصر حجاب می توان این فراز از بحث را بدان جا کشاند که چون کارکرد هر عنصری باید بتواند با نظام درونی و محیط بیرونی ارتباط برقرار کند؛ حجاب نیز می تواند هدف خلقت و حیات زن را با فعالیت های اجتماعی او سامان داده و او را در تنظیم رفتار زندگی مدد رساند. لذا در مورد حجاب باید به چند عامل مهم توجه اساسی نمود:
1 . ظرفیت وجودی زن
2 . فعالیت اجتماعی زن
3 . تحلیل حکم حجاب
4 . ارتباط حجاب با مسایل حکومتی
1 . ظرفیت وجودی زن؛
متأسفانه آن چه را که علوم انسانی به عنوان خصایص زن در جهان معرفی نموده, اموری مهم, متناقض و غالباً غیر کارآمد است, زیرا شخصیت ارائه شده از زن در جهان گرفتار چالش های اساسی ذیل شده است:
الف. نارضایتی از تصویر خود:
زنان (حتی تحصیل کرده ها) نسبت به تصویری که از خود دارند ـ چه تصویری که جامعه به آن ها ارائه نموده یا علوم انسانی ترسیم نموده است ـ ناراضی اند. چرا که تصویری از موجودی ضعیف, جنسی, انفعالی, ناکارآمد و حاشیه ای است. در نتیجه؛ نه تنها زنان را معترض به جنسیت خود ساخته, بلکه آنان را آماده ی پذیرش تغییر و تحول در ایجاد نقشهای جدید به جای نقش های واقعی از خود نموده است.
ب. احساس محرومیت:
احساس مظلومیت تاریخی که به زن بار شده است؛ سبب گردیده که چهره ای همراه با احساس محرومیت به او تحمیل شود. از آن جا که خود زن در تشکیل این چهره مؤثر بوده است, چنانچه جامعه امتیازی هم به او بدهد, باز این احساس نه تنها محو نمی گردد و زن را آماده ی ارائه ی نقش های کارآمد نمی سازد, بلکه به زجر کشیدن در رنج های زنانه کمک می کند و او را وامی دارد تا به حال خود بگرید و دیگران را نیز بگریاند, و در ترسیم وضعیت جدید نیز باز به محرومیت و ظلمی جدید تن دهد آن گونه که با شعار فریبنده ی «بازسازی عناصر محروم» همخوانی داشته باشد, و صد افسوس که عمق این اسارت آگاهانه, با اسارت پیشین او قابل مقایسه نمی باشد!!
ج. گم گشتگی نقش:
زن در گم گشتگی تصویر صحیح خود, در جستجوی نقشی اساسی است. نقش های متفاوتی که به او تحمیل یا عرضه می گردد هم خوانی چندانی با یکدیگر و با انتظارات جامعه ندارد, به گونه ای که ممکن است سرگشتگی زن در تطبیق وجود خود با نقش های مطروحه, او را به انتخابی با تلقینات بیگانه بکشاند تا به وسیله ی آن, نقش سنتی خود را رها نموده و نقشی دیگر را بپذیرد. گزینش نقش جدید با فریبندگی ظاهر و تبلیغات اجتماعی رابطه ای نزدیک دارد. در این انتخاب نقش های طبیعی و خانوادگی به علت بازدهی طولانی و تعارض با فعالیت های اجتماعی از سوی زن مُهر طرد خورده, و شخصیت زن را وامی دارد که به دنبال امتیازات ظاهری بوده تا بتواند خود را در اجتماع ارضاء نماید و این گونه است که با پذیرش نقشی کاذب, خانواده را دچار تنش های مختلف می نماید.
د. خانواده:
نقش و موقعیت زن در نهاد مقدس خانواده, نقشی پنهان است بدین سبب ظلم های بی رویه ای که در طول تاریخ به زن روا شده است, گاه نقش او را به بی نقشی محض نزدیک کرده است, در حالی که استحکام خانواده به ایثار زن قائم بوده و جهان با تردید زن در ایفای نقش او در خانواده دچار صدمات جبران ناپذیری گشته است و تا به حال با هیچ برنامه و تدبیری نتوانسته آن ایمان و اعتقاد راستین گذشته به بنیاد خانواده را به زن بازگرداند. در خانواده با وجود آن که جایگاه زن در تمامی نقش های خلقتی؛ دختری, همسری, مادری و خواهری قابل ارزش بوده, و هر یک جایگاه مشخص و تعریف شده ای را دارند ـکه بدل گزین نمی باشند ـ اما نقش قالب زن در خانواده, نقش همسری و مادری است. به این سبب از گذشته های دور, زن را فقط با ایفای این نقش می شناخته اند. لذا ضروری است که نسبت به تعریف جایگاه ویژه ی تمامی نقش های زن در خانواده کار ویژهای صورت پذیرد تا تصویر زن در خانواده اصلاح گردد.
ه . اجتماع:
تسری ولایت مرد بر زن از خانواده به اجتماع, و ضعیف تر بودن قوای جسمی زن نسبت به مرد, زمینه ی ظلم های معتنابهی را برای زن در اجتماع فراهم کرده است که به طرق گوناگون و با منطق های مختلف علمی گه گاه توجیه می گردد. تلاش های چند قرن گذشته ی زنان جهت رفع این محرومیت های اجتماعی دستاوردهایی را به دنبال داشته است که گویا او را نه تنها از اهدافش دور ساخته که معضلی بر مشکلات گذشته افزوده است:
1 . مردان برای حفظ تفوق خود ـ در صورت بی اثرشدن منطق و سلاح های گذشته ـ به منطق و سیاستی جدیدتر دست زده اند که نتیجه ای جز فلسفه ی نیاز تسلط و سالار بودن مردان بر زنان, اما این بار با شیوه ای جدیدتر و نوین تر نداشته است. اتفاقاً هر چه زمان می گذرد و مسؤولیت های زنان در عرصه های اجتماع گسترده تر می شود, این تسلط نیز افزون می گردد و تا فراخنای همه ی شؤونات زندگی او پیش می رودبه گونه ای که حتی ظاهر زنان را نیز مردان باید تعیین کنند و آن گونه بپوشند و بیارایند که مردان راضی شوند و بپسندند.
2 . برخی از زنان برای پیشبرد کارهای خود و جلب همراهی مردان ناچار می شوند تا از خود مایه ی بیشتری بگذارند که این امر به خستگی و وازدگی, و دوری از خانواده و ... منجر می گردد و در مجموع نه تنها به نفع زنان نمی باشد, بلکه آنان را از اهدافشان نیز دور می سازد.
3 . ساختار اجتماعی به گونه ای قوام یافته است که زنان را به همراهی و هم رأیی با فرهنگ روزمره و مادی می کشاند, لذا با آن که با تلاش بسیاری از افراد, مسیر حرکتی جامعه از تفوق قوای جسمی به سوی تفوق قوای فکری در حرکت است, اما زنان به سبب محرومیت از آموزش و تخصص همپای مردان باز جزء جمعیت حاشیه ای قرار میگیرند.
چرا زن را براساس شاخص های اقتصادی می سنجند؟
عده ای می گویند زنان چون در اقتصاد و مالکیت سهم ندارند دارای قدرت نیستند, در حالی که این تحلیل براساس نظام سرمایه داری است. اینان اقتدار زنان را طوری تغییر داده اند که با معیارهای مردانه و سرمایه داری بسازد و زنان را با این تحلیل ناصحیح و تحمیلی و غلط وارد بازار کار کنند, و حال آن که قدرت فرهنگی زنان چیزی کم تر از مردان نیست. ولی چرا درجهان فقط زن و مرد را براساس شاخص های اقتصادی می سنجند و نه شاخص های فرهنگی؟!
در حالی که نمونه ای از سرمایه های خلقتی و فطری زنان برای رشد و سعادت جامعه عبارت است از:
j دارا بودن سرمایه ی عظیم احساس و عاطفه که زمینه ی مستعد بروز مودت, عشق و ایثار بشری است.
j دارا بودن جذابیت و لطافت, این سرمایه, زمینه ی تشکیل خانواده و اولین زمینه ی تکامل زن و مرد به عنوان متمم و مکمل یکدیگر به شمار می آید.
j دارا بودن قدرت زایش که تداوم نسل بشری را ضمانت می نماید.
جای تأسف است که به علت ناصحیح بودن برنامه ریزی فرهنگی و توسعه ی خلاء های معنوی, زن قبول نموده که تمامی این زمینه ها نه تنها امتیاز نیست!! بلکه کانون های تحقیر اوست که باید از آن دوری نماید! و یا زمینه ی استفاده از آن را به دست برنامه ریزان قدرتمند دهد تا به صورت عنصری فعال شناخته گردد!!
2 . فعالیت اجتماعی زن؛
تمامی زمینه های خلقتی زن بر ایفای نقش های اجتماعی او اثر می گذارد که البته باید گفت:
زنان دارای توان های بالقوه ی عظیمی هستند که در صورت توجه به این امتیازات و سیستم اطلاع رسانی و آموزش صحیح و مناسب, جامعه ی بشری می تواند از این سرمایه های شگرف در راه تعالی استفاده ی بسیار بنماید.
از آن جا که تمامی آحاد بشر مجبور به ایجاد ارتباط اجتماعی هستند که برای بهتری و برتری این ارتباط باید روندی را در مبادلات اجتماعی طی نمایند تا با کسب اطلاعات و آموزه های بیشتر بتوانند متصدی امور بالاتری شوند, اما بیراهه رفتن زنان و انفعالی عمل کردن در برابر قدرت مردان علاوه به هدر دادن انرژی آن ها در مجموع چالش هایی را در مسیر رشد و تعالی جامعه به وجود آورده است که از آن جمله؛
الف. تنوع طلبی را وارد میدان اجتماع نموده, و به این وسیله خستگی مفرط شغلی را از مردان می زداید و محیط خشن اشتغال را به محیطی همراه با لطافت و تبرّج تبدیل میکند و بخشی از نیاز مردان را در محیط اجتماعی بدون پذیرش مسؤولیت خطیر خانواده اشباع می نماید تا علاوه بر این همه, سالاری و سیاست مداری و قدرت مردانه در گرداندن و بازیچه قرار زن ها ارضاء شود که این خود ضعف و حقارت را برای زنان به دنبال می آورد.
ب. زنان را دربازاررقابت و جلوه گری جسمی به جان هم انداخته, و بخش مهمی از انرژی آنان را در راه جلب رضایت و توجه مردان مصروف می نماید, در حالی که نه تنها سرمایه ی فکری زنان کمتر از مردان نیست, بلکه آنان دارای توان های بالقوه ی خاصی هستند که خالق متعال برای تحقّق اهداف خود عطا فرموده و از آنان پیمان گرفته است تا در مسیر اهداف غیر الهی آن را خرج نکنند!
3 . تحلیل حکم حجاب؛
حجاب اسلامی؛ اثبات قدرت فرهنگی زن است, تا زن به این وسیله نه تنها تمامی سرمایه هایش را به درستی به جریان اندازد و در محیط فعالیت, شهوت را از مطلوبیت دائمی بیاندازد و مردان را در جایگاه انسانی خود قرار دهد؛ بلکه بر تفکر, اراده, فرهنگ و معنویت و اخلاق (به عنوان عنصر اساسی رفتار انسانی) تأکید مبرم نماید.
حجاب اسلامی؛ قوی ترین وسیله برای زن در راه تعدیل و همخوانی نقش های متعددی است که در خانواده, یا اجتماع به او عرضه شده است.
حجاب اسلامی؛ زن را به عنوان انسانی متفکر مطرح می سازد, تا قدرت تفکر و اراده ی او اجتماع را تحت پوشش بگیرد. لذا می توان گفت: حجاب در بردارنده ی سه اثر مهمّ اجتماعی است:
«رشد شخصیت زن», «رشد فرهنگ» و «رشد اجتماع».
رشد شخصیت زن:
الف. ایجاد انگیزه؛
حجاب به ایجاد و تقویت انگیزه جهت فعالیت هدف دار زن کمک می کند و نه تنها او را به عنوان انسانی فعال و پویا مطرح می سازد, بلکه تصویر زن مسلمان را تصویر زنی که به همراه فعالیت های علمی, اجتماعی, اقتصادی خود رسالت فرهنگی را نیز بر عهده دارد, مطرح می سازد.
ب. تنظیم رفتار؛
حجاب اسلامی به سازماندهی رفتار زن وجامعه مددمی رساند وموجب می شود تا زن محیط اجتماعی را شناسایی کرده و رفتار خود را با این شناخت, بازسازی فکری نموده و به سوی ارزش ها بکشاند. از همین رو, علاوه بر دقت در تنظیم رفتار خود, تلاش همه جانبه ای را در شناسایی انتظارات محیط به عمل آورده و مراحل رفتاری خود را برای دور نشدن از آن طراحی می نماید.
ج. تحرک؛
حجاب اسلامی, لباس ارتباط و فعالیت اجتماعی است. اسلام از انسان خمود و سست بیزار است. هر فرد مسلمان مسؤولیت گردش چرخه ی حیات را بر عهده دارد. لذا بازیابی مسؤولیت فردی و ایجاد زمینه ی رشد و فعالیت اجتماعی, جزء رسالت های فردی هر مسلمان است, و طرح مسأله ی حجاب زن مسلمان خود شاهدی گویا بر ثمربخشی نقش و تحرک اجتماعی او در جامعه اسلامی است. لباس تحرک اجتماعی و زنده بودن زن در جامعه اسلامی را اعلام می نماید.
د. یگانگی رفتاری؛
حجاب هماهنگی میان تمامی اجزای فرهنگی و نقش های زن را فراهم می آورد و کارکرد تمامی آن ها را به سوی وحدت می کشاند. حجاب علامت و نشان درک صحیح و هدفمند زن از زندگی است که براساس آن ارزش ها شکل می گیرد و نقش ها و امور زندگی او تنظیم می گردد.
ه . الگوپذیری؛
حجاب اسلامی, لباس الگوی زنان عالم حضرت فاطمه زهرا3 است, از همین رو زن محجبه در این لباس خود را پیرو ایشان قرار داده و زمینه های رفتاری براساس سیره ی بزرگان را می آموزد. حجاب, پیام فرهنگی این الگوی متعالی است که آن را می توان نقطه ی عظیم اتصال به ولایت دانست.
رشد فرهنگ:
از آن جا که متأسفانه فرهنگ همیشه در مقابل اقتصاد و سیاست عقب نشینی کرده است و القائات بین المللی برای همراهی فرهنگ با مقاصد اقتصادی و سیاسی, از آن چهره ای غیر مستقل, وابسته و منفعل ساخته است هرگاه عناصری از فرهنگ به جلوهگری پرداخته و بحث های فکری, فرهنگی به عنوان امر مطلوب اجتماعی راه خود را باز کرده و مورد توجه انسان ها قرار گرفته, اصالت وجود زن و احترام به ارزش های او مطرح شده و آینده ی جوامع را امیدبخش ساخته است. در این فضا, هر زمینه ای که به کنترل هر چه بیشتر مادیات منجر گردد و بتواند انرژی ذهنی را جهت استدلالات منطقی آزاد نماید, جزء عوامل رشد فرهنگ محسوب می گردد.
نحوه ی پوشش همواره به عنوان یکی از قوی ترین وسایل, جهت کنترل نفس و مادیات و کشاندن جوّ جامعه به سوی تعقل و تفکر, مطرح بوده است. کارکرد حجاب در فعال نمودن عناصر فرهنگ بر هیچ کس پوشیده نیست. حجاب به استقلال فرهنگی و عدم وابستگی فرهنگ به اقتصاد یا سیاست کمک نموده و به عنوان وسیله ای مهم در جهت اصلاح ساختار فکری, فرهنگی جامعه به سوی عقل سلیم و معنویت به شمار می آید. به بیان دیگر؛ حجاب در جهت دهی و ارشاد فرهنگ جامعه به سوی کانون های رشد اثر قطعی دارد.
رشد اجتماع:
حجاب اثرات معتنابهی در رشد جامعه همچون امور ذیل دارد:
1 . توسعه ی امنیت و نظم در جامعه از طریق کنترل زمینه های غرایز و طغیان آن ها.
2 . تبلیغ حاکمیت رفتار معقول انسانی در جامعه و عقلایی شدن رفتارها.
3 . توسعه ی مسؤولیت پذیری جهت رشد و تعالی جامعه.
4 . توسعه ی همبستگی میان انسان ها براساس اصول پذیرفته شده ی معنوی.
5 . استحکام خانواده ها.
ویژگی جامعه ی صنعتی مدرن؛ بر پایه ی تسلط نهاد های اقتصادی و ساختن انسان اقتصادی است, همان انسانی که مقهور قدرت مادی شده باشد. اما ویژگی جامعه ی الهی؛ تسلط نهادهای فرهنگی و ساختن انسان فرهنگی مقتدر و مختار است. لذا با وجود آن که نظام صنعتی, شکل گیری رفتار انسانی را براساس اقتصاد می داند و تنازع بقا میان انسان ها را امری عادی جلوه می دهد, نظام ارزشی نقش اصلی آدمی را در رفتار انسانی به فرهنگ می دهد و جامعه و زن را وا می دارد که از دریچه ی ایمان به جامعه بنگرند.
نتیجه این که زن مسلمان با حجاب اسلامی خود را در حصن و حریم الهی می یابد, چرا که او سرباز سپاه الهی است که باید بر تعهدی که با خدای متعال بسته, پای بند بوده و از آن چه که گزندی به این تعهد برساند در هراس باشد. گو این که لباس ظاهرش نشان از این وظیفه و تعهد دارد. حجاب به گونه ای برای او طراحی شده که نه تنها عاطفه ی زندگی را حفظ کرده و امکان فعالیت را برای او میسر می سازد, بلکه زن مسلمان محجبه با حضور همیشگی خود در صحنه بر اقتدار و تداوم حرکت صحیح اجتماع به سوی اهداف متعالی نقش آفرین بوده است.
پی نوشت:
[1] . در صورتی که قدرت همراه نفوذ گردد و مشروعیت یابد به اقتدار منجر می گردد.
الگوهای معصوم, نظام رفتاری انسان را به ساحتی الهی مبدل می سازند چرا که آنان ساخت رفتاری خود را از جامعه و فرهنگ بشری نگرفته اند.
هر پدیده ای نشان می دهد که آیا نظامش زنده و پویاست یا بیمار و وامانده, و حجاب نشان دهنده ی این است که اسلام همواره زنده و پویا است.
نقش و موقعیت زن در نهاد مقدس خانواده, نقشی پنهان است بدین سبب ظلم های بی رویه ای که در طول تاریخ به زن روا شده است, گاه نقش او را به بی نقشی محض نزدیک کرده است, در حالی که استحکام خانواده به ایثار زن قائم بوده و جهان با تردید زن در ایفای نقش او در خانواده دچار صدمات جبران ناپذیری گشته است.
حجاب اسلامی؛ قوی ترین وسیله برای زن در راه تعدیل و همخوانی نقش های متعددی است که در خانواده, یا اجتماع به او عرضه شده است.
حجاب هماهنگی میان تمامی اجزای فرهنگی و نقش های زن را فراهم می آورد و کارکرد تمامی آن ها را به سوی وحدت می کشاند.
نحوه ی پوشش همواره به عنوان یکی از قوی ترین وسایل, جهت کنترل نفس و مادیات و کشاندن جوّ جامعه به سوی تعقل و تفکر, مطرح بوده است.
[ پنج شنبه 91/3/25 ] [ 10:22 عصر ] [ جلال ]
درد بدحجابی، کجا درمان میشود؟
همواره برای حل معضلهای اجتماعی میبایست زمینههای پیدایش آن را رفع نمود. و الا درمان در حدّ مُسکّن، نقش ایفا خواهد کرد و بیمار به مرور خواهد مرد. غفلت از زمینهها و عدم پردازش و رفع منابع تغذیه یک معضل، در سطح اجتماعی مصیبتبار است. با توجه به اینکه در هفتههای گذشته جریان نظرات اجتماعی به سمت رفع مشکل بدحجابی میرود، هراس از رفع این مشکل به روش مسبوق به سابقه، که جهت آرامشبخشی به مسوولین و خرج انرژی به جهت رفع مسوولیت – و نه حل دقیق مشکل- صورت میگیرد، ذکر نکاتی را ضروری مینماید.
ادامه مطلب...
[ پنج شنبه 91/3/25 ] [ 10:20 عصر ] [ جلال ]
مسئله حجاب در دو سوره از سوره هاى قرآن مطرح شده است. ابتدا این نکته به طور اجمال در سوره احزاب آیه 59 مطرح شده20، و سپس با تفصیل بیشتر در سوره نور آمده است:
و َقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیوبِهِنَّ وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِى إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِى أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیرِ أُوْلِى الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلَا یضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیعْلَمَ مَا یخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ; و به زنان با ایمان بگو دیدگان خود را [از هر نامحرمى] فرو بندند و پاکدامنى ورزند و زیورهاى خود را آشکار نگردانند مگر آن چه طبعاً از آن پیداست، و باید روسرى خود را بر گردن خویش [فرو] اندازند و زیورهایشان را جز براى شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان [همکیش] خود یا کنیزانشان یا خدمت کاران مرد که [از زن ]بى نیازند یا کودکانى که بر عورت هاى زنان وقوف حاصل نکرده اند آشکار نکنند و پاهاى خود را [به گونه اى به زمین ]نکوبند تا آنچه از زینت شان نهفته مى دارند معلوم گردد. اى مؤمنان!همگى [از مرد و زن ]به درگاه خدا توبه کنید امید که رستگار شوید. وَ الْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاء اللَّاتِى لَا یرْجُونَ نِکَاحًا فَلَیسَ عَلَیهِنَّ جُنَاحٌ أَن یضَعْنَ ثِیابَهُنَّ غَیرَ مُتَبَرِّجَات بِزِینَة وَ أَن یسْتَعْفِفْنَ خَیرٌ لَّهُنَّ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ; و بر زنان از کار افتاده اى که [دیگر ]امید زناشویى ندارند گناهى نیست که پوشش خود را کنار نهند [به شرطى که] زینتى را آشکار نکنند، و عفت ورزیدن براى آن ها بهتر است و خدا شنواى داناست.
در شأن نزول آیه 30 سوره نور « قل للمؤمنین یغضوا من أبصارهم ویحفظوا فروجهم...» جناب کلینى به سند خویش از سعد اسکاف نقل مى کند که امام باقر(علیه السلام)فرمود:
[ پنج شنبه 91/3/25 ] [ 10:17 عصر ] [ جلال ]
تاریخچه حجاب در اسلام
برخى نویسندگان چنین اظهار نظر کرده اند که پوشش اسلامى نتیجه تعامل فرهنگى بین اعراب و ایرانیان و رومیان است و در نتیجه، اسلام نسبت به چگونگى حضور زن در برابر نامحرم قانونى خاص ندارد و آن چه امروز به صورت دستورى شرعى در آمده، مستندى شرعى ندارد. این مقاله به تحقیق درباره صحت و سقم این نظر مى پردازد.
چـکیده
حجاب به معناى پوشاندن بدن زن در برابر نامحرم از احکام ضرورى دین اسلام است. در ادیان الهى دیگر از جمله آئین زرتشت، یهود و مسیحیت نیز این حکم با تفاوتهایى وجود دارد. در سرزمینى که اسلام در آن ظهور کرد زنان با صورتى گشاده و گریبانى چاک در معابر آمد و شد مى کردند. برخى نویسندگان چنین اظهار نظر کرده اند که پوشش اسلامى نتیجه تعامل فرهنگى بین اعراب و ایرانیان و رومیان است و در نتیجه، اسلام نسبت به چگونگى حضور زن در برابر نامحرم قانونى خاص ندارد و آن چه امروز به صورت دستورى شرعى در آمده، مستندى شرعى ندارد. این مقاله به تحقیق درباره صحت و سقم این نظر مى پردازد.
واژگان کلیدى: حجاب، تاریخ حجاب و پیشینه حجاب در اسلام.
[ پنج شنبه 91/3/25 ] [ 10:16 عصر ] [ جلال ]
مورد انتقاد واقعشدن بحث پوشش بانوان جهت حضور در جامعه همیشه وجود داشته و دارد. همیشه نیز مردم و مسئولان مختلف در اعتراض به عدم برخورد با این وضعیت میپردازند.
اما در این میان بهنظر میرسد که یک نکته فراموش میشود و آن اینست پس چه هنگامی باید مردان نگاه خود را کنترل کنند؟ اینجاست که گاهی اوقات صدای دختران و زنان ما به بلند میشود به نشانه اعتراض به اینکه هر چند با پوشش مناسب و اسلامی و در جامعه و محل کار و فعالیت خود ظاهر میشویم از نگاه و برخی مزاحمتها در امان نیستیم؟
سوال آنها این است چرا باید اینگونه باشد؟ چرا آقایان نباید چیزی را رعایت کنند؟ اینجا باید به این سوال آنها پاسخی داده شود. در این نوشتار بهطور کوتاه به علت و راهکار این موضوع میپردازیم.
الف) عدم فرهنگسازی و تاکید بر کنترل نگاه توسط مردان به مانند حجاب برای زنان:
در واقع در اغلب مصاحبهها و اظهار نظرات پیرامون این مسائل دوستان ما فراموش میکنند که مساله کنترل نگاه هم به همان اندازهی حجاب مورد تاکید قرار گرفتهاست. درواقع فراموش میشود در همان آیهای که بر پوشش بانوان تاکید میگردد در ابتدا به مردان دستور داده میشود که نگاه خود را کنترل کنند و بعد وارد بحث پوشش بانوان میشود.
ظاهرا مسئولانمان فراموش میکنند که روایات متعددی بر پرهیز از نگاه به نامحرم و کنترل نگاه در اسلام داریم که مردان را ملزم به رعایت این مساله میکند. این مساله به فضای فرهنگی حاکم بر خانوادهها و جامعه نیز وابسته است.
درواقع براساس فضای حاکم بر جامعه ما، مردان آزادی بسیار بیشتری دارند و درحقیقت اگر به عدم کنترل نگاه خود بپردازند چندان تقبیح نمیشوند و متاسفانه، گاهی اوقات تشویق نیز میشوند و همه زنان و دختران ما را محکوم میدانند و به آنها تذکر میدهند که اگر .... نبودی دچار مشکل نمیشدی و کمتر مردان دچار تقبیح میشوند.
ب ) عدم برخورد مناسب با مزاحمین نوامیس
در این بخش نیز متاسفانه در اغلب طرحهایی که ارائه میگردد هدف بیشتر، پوشش بانوان و برخورد با بانوان است تا مزاحمین. در حقیقت اسلام برای مزاحمین مجازاتهای سنگینی در نظر میگیرد و حتی تا تبعید نیز اشاره میکند. درحالی که مجازات مزاحمت اکنون چندان متناسب و شدید و بازدارنده برای مزاحمین نمیباشد.که این خود سبب گسترش و تشدید این موضوع میشود.
به نظر می رسد حد اقل تلاشی که می شود در این زمینه به کار گرفت توجه به این نکته است که دین اسلام دین اعتدال است و مقتضی است که کارشناسان عرصه های مختلف به ویژه بدست اندر کاران تولیدات تلویزیونی به همان میزانی که به نحوه پوشش بانوان میپردازند به مقوله ی حجاب مردان و مساله کنترل نگاه از سوی جنس مذکر نیز بپردازند و در واقع در سطحی برابر به هر دو سمت موضوع نگریسته شود.
[ پنج شنبه 91/3/25 ] [ 10:10 عصر ] [ جلال ]